گنجور

 
واعظ قزوینی

کارها در آب و خاک فقر وارون می‌شود

سرو اگر کارند اینجا، بید مجنون می‌شود!

گر چنین از شوق پابوس تو می‌بالد به خود

زلف آخر مصرع آن قد موزون می‌شود

گر خیال آن دهان از دل نیاید در نظر

در میان دیده و دل، بر سرش خون می‌شود

هر نظر با دلبری باشد سرکار دلم

بس که حسن ماه من، هر لحظه افزون می‌شود

نیست اشک لاله‌گون، کز شوق دیدارش نگاه

تا به مژگان می‌رسد، چون من دلش خون می‌شود

گر تهیدستی نه واعظ مایه دیوانگی‌ست؟

چیست باعث کز درختان بید مجنون می‌شود؟!

 
 
 
سیف فرغانی

هردم از عشق تو حال من دگرگون می‌شود

وز غمت ای دل‌ستان جان را جگر خون می‌شود

آن عجب نبود که شوریده شوم دیوانه‌وار

عاقل از عشق تو گر لیلی‌ست مجنون می‌شود

دوستدار عاشقان تو هم از عشاق تست

[...]

اهلی شیرازی

دفع غم دور از تو میل باده‌ام چون می‌شود

در دهان چون زهر تلخ و در جگر خون می‌شود

مست و خندان بر سر عاشق مران بهر خدا

کش عنان اختیار از دست بیرون می‌شود

همچو شمعم آتشی کز مهر رویت در گرفت

[...]

فضولی

هردم از شوق لب لعلت دلم خون می‌شود

صورت حالم ز خون دل دگرگون می‌شود

تا خطش سر زد ز رخ شد روز غم بر من دراز

موسمی کش روز می‌کاهد شب افزون می‌شود

گر حذر داری ز دود آه من حرفی بگو

[...]

صائب تبریزی

از تجرد نور حکمت در دل افزون می‌شود

خُم چون خالی شد ز می جای فلاطون می‌شود

صبر بر بی‌حاصلی می‌بایدش چون سرو کرد

در ریاض آفرینش هرکه موزون می‌شود

می چو شد انگور، بیرون آید از زندان خُم

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
بیدل دهلوی

خارج ابنای جنس است آنکه موزون می‌شود

قطره چون گردد گهر از بحر بیرون می‌شود

با همه افسردگی گر راه فکری واکنم

جیب ما خمخانهٔ جوش فلاطون می‌شود

شبنم و گل غیر رسوایی چه دارد زین چمن

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه