کارها در آب و خاک فقر وارون میشود
سرو اگر کارند اینجا، بید مجنون میشود!
گر چنین از شوق پابوس تو میبالد به خود
زلف آخر مصرع آن قد موزون میشود
گر خیال آن دهان از دل نیاید در نظر
در میان دیده و دل، بر سرش خون میشود
هر نظر با دلبری باشد سرکار دلم
بس که حسن ماه من، هر لحظه افزون میشود
نیست اشک لالهگون، کز شوق دیدارش نگاه
تا به مژگان میرسد، چون من دلش خون میشود
گر تهیدستی نه واعظ مایه دیوانگیست؟
چیست باعث کز درختان بید مجنون میشود؟!
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق شاعر نسبت به عشق و زیبایی میپردازد. شاعر اشاره میکند که در این دنیا، کارها به نحوی معکوس درمیآیند و حتی در شرایط فقر هم عشق و زیبایی جانسوزی وجود دارد. او با به تصویر کشیدن حالتی از شوق و زیبایی، عشق را به درخت بید مجنون تشبیه میکند که به خاطر احساسات شدیدی که دارد، دچار جنون میشود. به طور کلی، شاعر حالات مختلف عشق و زیبایی را با استفاده از تصاویری زیبا و نمادین بیان میکند و نشان میدهد که چطور دل انسان تحت تأثیر عشق دگرگون میشود.
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره به این است که با تلاش و کوشش در شرایط سخت و ناملایم، نتیجهای متفاوت و غیرمنتظره به دست میآید. به طور خاص، اگر در این محیط دشوار، درخت سرو که نماد زیبایی و استقامت است، کار و کوشش کند، ممکن است به شکلی دگرگون شود و درخت بید، که نماد جنون و بیقراری است، به وجود بیاید. بنابراین، فعالیت و تلاش در مکانهای نابسامان ممکن است به سرنوشتی غیرمعمول و متفاوت منجر شود.
هوش مصنوعی: اگر به شوق تو اینگونه سر خود را بالا میبرم، در آخرین قسمت شعر، زیباییام همانند زلف من به نظم درمیآید.
هوش مصنوعی: اگر تصوری از آن دهان زیبا در دلم نرود، در دل و چشم من همچون جنگی برپا میشود که به خون میانجامد.
هوش مصنوعی: هر بار که به معشوق نگاه میکنم، دل من بیشتر و بیشتر به او وابسته میشود، چرا که زیبایی چهرهاش در هر لحظه افزایش مییابد.
هوش مصنوعی: اشکهای سرخ و داغی وجود ندارد که از شوق دیدن او، تا مژگان چشم برسد و مانند من، دلش به درد و اندوه بیفتد.
هوش مصنوعی: اگر تهیدستی (فقر) نیست، پس چرا نصیحتکنندهها آدم را دیوانه میکنند؟ چه چیزی باعث میشود که درختان بید، مجنون شوند؟!
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هردم از عشق تو حال من دگرگون میشود
وز غمت ای دلستان جان را جگر خون میشود
آن عجب نبود که شوریده شوم دیوانهوار
عاقل از عشق تو گر لیلیست مجنون میشود
دوستدار عاشقان تو هم از عشاق تست
[...]
دفع غم دور از تو میل بادهام چون میشود
در دهان چون زهر تلخ و در جگر خون میشود
مست و خندان بر سر عاشق مران بهر خدا
کش عنان اختیار از دست بیرون میشود
همچو شمعم آتشی کز مهر رویت در گرفت
[...]
هردم از شوق لب لعلت دلم خون میشود
صورت حالم ز خون دل دگرگون میشود
تا خطش سر زد ز رخ شد روز غم بر من دراز
موسمی کش روز میکاهد شب افزون میشود
گر حذر داری ز دود آه من حرفی بگو
[...]
از تجرد نور حکمت در دل افزون میشود
خُم چون خالی شد ز می جای فلاطون میشود
صبر بر بیحاصلی میبایدش چون سرو کرد
در ریاض آفرینش هرکه موزون میشود
می چو شد انگور، بیرون آید از زندان خُم
[...]
خارج ابنای جنس است آنکه موزون میشود
قطره چون گردد گهر از بحر بیرون میشود
با همه افسردگی گر راه فکری واکنم
جیب ما خمخانهٔ جوش فلاطون میشود
شبنم و گل غیر رسوایی چه دارد زین چمن
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.