آسمان را حق بود گر خون بگرید بر زمین
بر زوال ملک مستعصم امیرالمؤمنین
ای محمد گر قیامت میبرآری سر ز خاک
سر برآور وین قیامت در میان خلق بین
نازنینان حرم را خون خلق بیدریغ
ز آستان بگذشت و ما را خون چشم از آستین
زینهار از دور گیتی، و انقلاب روزگار
در خیال کس نیامد کانچنان گردد چنین
دیده بردار ای که دیدی شوکت بابالحرم
قیصران روم سر بر خاک و خاقانان چین
خون فرزندان عم مصطفی شد ریخته
هم بر آن خاکی که سلطانان نهادندی جبین
وه که گر بر خون آن پاکان فرود آید مگس
تا قیامت در دهانش تلخ گردد انگبین
بعد از این آسایش از دنیا نشاید چشم داشت
قیر در انگشتری ماند چو برخیزد نگین
دجله خونابست ازین پس گر نهد سر در نشیب
خاک نخلستان بطحا را کند در خون عجین
روی دریا در هم آمد زین حدیث هولناک
میتوان دانست بر رویش ز موج افتاده چین
گریه بیهودست و بیحاصل بود شستن به آب
آدمی را حسرت از دل و اسب را داغ از سرین
نوحه لایق نیست بر خاک شهیدان زانکه هست
کمترین دولت مر ایشان را بهشت برترین
لیکن از روی مسلمانی و کوی مرحمت
مهربان را دل بسوزد بر فراق نازنین
باش تا فردا که بینی روز داد و رستخیز
وز لحد با زخم خونآلوده برخیزد دفین
بر زمین خاک قدمشان توتیای چشم بود
روز محشر خونشان گلگونهٔ حوران عین
قالب مجروح اگر در خاک و خون غلطد چه باک
روح پاک اندر جوار لطف ربالعالمین
تکیه بر دنیا نشاید کرد و دل بر وی نهاد
کاسمان گاهی به مهرست ای برادر گه به کین
چرخ گردان بر زمین گویی دو سنگ آسیاست
در میان هر دو روز و شب دل مردم طحین
زور بازوی شجاعت برنتابد با اجل
چون قضا آمد نماند قوت رای رزین
تیغ هندی برنیاید روز پیکار از نیام
شیرمردی را که باشد مرگ پنهان در کمین
تجربت بیفایده است آنجا که برگردید بخت
حمله آوردن چه سود آن را که در گردید زین
کرکسانند از پی مردار دنیا جنگجوی
ای برادر گر خردمندی چو سیمرغان نشین
ملک دنیا را چه قیمت حاجت اینست از خدای
گو نگه دارد به ما بر ملک ایمان و یقین
یارب این رکن مسلمانی به امنآباد دار
در پناه شاه عادل پیشوای ملک و دین
خسرو صاحبقران غوث زمان بوبکر سعد
آنکه اخلاقش پسندیدست و اوصافش گزین
مصلحت بود اختیار رای روشنبین او
با زبردستان سخن گفتن نشاید جز به لین
لاجرم در بر و بحرش داعیان دولتند
کای هزاران آفرین بر جانت از جان آفرین
روزگارت با سعادت باد و سعدت پایدار
رایتت منصور و بختت بار و اقبالت معین
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان اندوه و تأسف بر وضعیت خطرناک و نگرانکننده مسلمانان و خصوصاً زوال سلطنت امیر مؤمنان میپردازد. شاعر ضمن اشاره به فجایع و خونریزیهایی که در میان مسلمانان اتفاق افتاده، حسرت بر ارزشهای انسانی و دینی را ابراز میکند. او به خطرات زمانه و زوال قدرتها اشاره دارد و میگوید که دنیا ناپایدار است و نباید به آن اعتماد کرد. شاعر در نهایت دعا میکند که خداوند به ایمان و امنیت مسلمانان کمک کند و رهبران عادل را بیافریند.
هوش مصنوعی: اگر آسمان بر زمین خون ببارد، حق دارد؛ چرا که سقوط و نابودی سلطنت امیرالمؤمنین مستعصم به وقوع پیوسته است.
هوش مصنوعی: ای محمد، اگر روز قیامت را برپا کنی، از خاک سر برآور و این قیامت را در میان مردم مشاهده کن.
هوش مصنوعی: محبوبان حرم بیرحمانه خون مردم را نادیده گرفتند و ما تنها با اشک چشمهایمان از خودمان مایه گذاشتیم.
هوش مصنوعی: مراقب دوری از جهان و تغییرات روزگار باش، زیرا هیچکس در خیال خود هم نتوانسته تصور کند که چنین اتفاقاتی ممکن است بیفتد.
هوش مصنوعی: ای کسی که زیبایی و عظمت درب بابالحرم قیصران روم را دیدهای، سر بر زمین بگذار و توجه کن به پادشاهان چین.
هوش مصنوعی: خون فرزندان عمّ پیامبر بر خاکی ریخته شده که قبلاً سرزمین سلطنت بوده و بر آن بوسه میزدند.
هوش مصنوعی: اگر مگسی بر خون آن انسانهای پاک بنشیند، تا ابد طعم تلخ انگبین را در دهانش خواهد چشید.
هوش مصنوعی: پس از این نباید به آسایش دنیایی امید داشت، چرا که مانند قیری که در انگشتری میماند، وقتی نگین آن برداشته شود، دیگر جایی برای ماندن نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: رود دجله اکنون به خون آغشته است و اگر سرش به پایین خاک نخلستان بطحا بیفتد، آن را نیز در خون آمیخته خواهد کرد.
هوش مصنوعی: بر اثر این ماجرای ترسناک، دریا به هم ریخته و میتوان از روی چروکهایی که بر روی آب به وجود آمده، فهمید که امواج شدید بر آن افتادهاند.
هوش مصنوعی: گریه کردن بیفایده و بیثمر است، مانند اینکه اگر کسی بخواهد درد دلش را با اشک پاک کند، هیچ نتیجهای نمیگیرد. همچنین مانند این است که اگر اسب داغی از چالوفروشی در ناحیه سرین داشته باشد، صرف نظر از اینکه او را به آب بسپارند یا نه، هنوز زخم او باقی میماند.
هوش مصنوعی: نوحه و عزاداری برای خاک شهیدان شایسته نیست، زیرا کمترین نعمت و مقام آنها بهشت است که بالاترین نعمت است.
هوش مصنوعی: اما از روی ایمان و با محبت در دل شخصی که مهربان است، به خاطر جدایی از معشوقش دلی میسوزد.
هوش مصنوعی: صبر کن تا فردا که روز حساب و قیامت فرا رسد و کسی که در گور آرامیده با زخمهای خونین خود برآید.
هوش مصنوعی: چشمها به خاطر دیدن قدمهای آنها مانند تماشا کردن چیزی باارزش و زیبا بود، و در روز قیامت خون آنها شبیه رنگ گلهای زیبای حوران خواهد بود.
هوش مصنوعی: اگر بدن مجروح در خاک و خون بیفتد، نگران نباش، زیرا روح پاک در کنار رحمت خداوند جهانیان قرار دارد.
هوش مصنوعی: دنیا جایگاهی قابل اعتماد نیست و نباید به آن تکیه کرد یا دل به آن بست، زیرا گاهی دوستی و محبت را نشان میدهد و گاهی دشمنی و کینه.
هوش مصنوعی: زندگی مانند یک آسیاب است که در آن روزها و شبها به طور مداوم در جریانند. این چرخه بدون توقف ادامه دارد و دلها درگیر چرخش این ایام هستند.
هوش مصنوعی: قدرت و شجاعت انسان وقتی با تقدیر و سرنوشت مواجه میشود، نمیتواند جلوی آن را بگیرد. هنگامی که سرنوشت میآید، هیچ نیرویی نمیتواند مانع وقوع آن شود.
هوش مصنوعی: تیغ هندی در روز نبرد از غلاف بیرون نمیآید، مگر برای شیرمردی که آماده باشد و خطر مرگ در کمین او باشد.
هوش مصنوعی: تجربه شما در جایی که خوشبختی به شما حمله میکند بیفایده است. وقتی که بخت به شما پشت کرد، چه فایدهای دارد که تجربهای داشته باشید؟
هوش مصنوعی: کرکسها به دنبال مردار دنیا هستند. ای برادر، اگر آدم خردمندی هستی، مانند سیمرغ بر افراز و بلند شو.
هوش مصنوعی: دنیا ارزش زیادی ندارد، مهم این است که از خدا بخواهیم که ایمان و یقین را به ما عطا کند و از ما محافظت کند.
هوش مصنوعی: خدایا، این اصل مسلمانی را در مکانی امن حفظ کن و در سایهی شاه عادل که رهبری ملک و دین را بر عهده دارد، قرار ده.
هوش مصنوعی: خسرو صاحبقران، به عنوان پشتیبان و یاریدهندهای در زمان خود، کسی است که ویژگیهای اخلاقیاش مورد پسند واقع شده و صفاتش برجسته و ممتاز است.
هوش مصنوعی: توافق و صلاح در این است که فرد با بینش و آگاهی خود، نقاط قوت و توانمندیهای دیگران را شناسایی کند و با افراد ماهر و با تجربه به گفتگو بپردازد، اما این گفتگو باید با نرمی و لطافت انجام گیرد و نه به صورت تند و بیادبانه.
هوش مصنوعی: بنابراین در دريا و بر او، افرادی هستند که از طرف دولت صحبت میکنند و به تو، ای جان، هزاران بار درود میفرستند.
هوش مصنوعی: امیدوارم روزهای خوشی داشته باشی و وضعیت خوبی برایت پایدار بماند. پرچمت همیشه پیروز باشد و شانس و بختت همیشه همراهت باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
فهم کن گر مؤمنی فضل امیرالمؤمنین
فضل حیدر ، شیر یزدان ، مرتضای پاکدین
فضل آن کس کز پیمبر بگذری فاضل تر اوست
فضل آن رکن مسلمانی ، امام المتّقین
فضل زین الاصفیا ، داماد فخر انبیا
[...]
ای برید شاه ایران از کجا رفتی چنین
نامه ها نزد که داری؟ بار کن! بگذار! هین
کی جدا گشتی ز شاه و چندگه بودی براه
چند گون دیدی زمان و چند پیمودی زمین
سست گشتی تو همانا کز ره دور آمدی
[...]
حاسدان بر من حسد کردند و من فردم چنین
داد مظلومان بده ای عز میر مؤمنین
شیر نر تنها بود هرجا و خوکان جفتجفت
ما همه جفتیم و فردست ایزد دادآفرین
حاسدم بر من همی پیشی کند، این زو خطاست
[...]
گشت گیتی چون بهشت از فر ماه فرودین
بوستان را کرد پر پیرایه های حور عین
بر بهشت بوستان مگزین بهشت آسمان
کان بهشت بر گمانست این بهشت بر یقین
ابر گوئی کرده غارت تخت بزازان هند
[...]
آفرین بر دولت محمودیان باد آفرین
کافریدش زآفرین خویشتن جان آفرین
آفرین بر دولتی کش هر زمان گوید خدا
آفرین باد آفرین بر چون تو دولت آفرین
چون نباشد آفرین ایزدی بر دولتی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۱۱ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.