چه روی است آن که پیش کاروان است
مگر شمعی به دست ساروان است
سلیمان است گویی در عماری
که بر باد صبا تختش روان است
جمال ماه پیکر بر بلندی
بدان ماند که ماه آسمان است
بهشتی صورتی در جوف محمل
چو برجی کآفتابش در میان است
خداوندان عقل این طرفه بینند
که خورشیدی به زیر سایبان است
چو نیلوفر در آب و مهر در میغ
پری رخ در نقاب پرنیان است
ز روی کار من برقع برانداخت
به یک بار آن که در برقع نهان است
شتر پیشی گرفت از من به رفتار
که بر من بیش از او بار گران است
زهی اندک وفای سست پیمان
که آن سنگین دل نامهربان است
تو را گر دوستی با ما همین بود
وفای ما و عهد ما همان است
بدار ای ساربان آخر زمانی
که عهد وصل را آخرزمان است
وفا کردیم و با ما غدر کردند
برو سعدی که این پاداش آن است
ندانستی که در پایان پیری
نه وقت پنجه کردن با جوان است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی و جذبه معشوقهای پرداخته که در جایگاه بلندی قرار دارد و همچون شمعی در تاریکی کاروان میدرخشد. شاعر معشوق خود را با ویژگیهایی همچون جمال ماه و بهشت توصیف میکند و به حالت محفل و محبت در رابطه اشاره دارد. همچنین، به بیوفایی و سستی پیمان برخی افراد در برابر عشق و دوستی اشاره میشود. در پایان، شاعر به این نتیجه میرسد که در دوران پیری، نباید با جوانان درگیر شد و به دوستی و وفا اهمیت میدهد.
مگر: قید تاکید است، همانا، به تحقیق / ساروان: ۵۹/۵ / تشبیه مضمر: روی به شمع مانند شده است. / معنی: آن چه چهرهای است که پیشاپیش کاروان حرکت میکند. بیتردید چهره نیست، بلکه شمعی در دست ساروان است. - منبع: شرح غزلهای سعدی
سلیمان: «پسر داوود و از پیغمبران و پادشاهان بنی اسرائیل است که بر طبق روایات مذهبی ۷۰۰ سال سلطنت کرد و تورات را نشر داد؛ اما در متون تاریخی پادشاهی او را ۹۳۵-۹۷۳ پیش از میلاد گفتهاند. او در سوریه قدیم یا شام میزیست. در آیه ۲۹ سوره ص (۳۸) آمده است: و وهبنا لداوود سلیمان نعم العبد انّه اواب: و بخشیدیم به داوود، سلیمان را که بنده خوب بازگشت کنندهای بود. باد فرمانبر سلیمان بود و تخت او را که به مساحت چهل فرسنگ در چهل فرسنگ بود، حمل و نقل میکرد. علاوه بر این مأمور بود که هر چه را که در ملک سلیمان میگذرد، به گوش او برساند. سلیمان بر تمام جن و دیو و انس و جانوران مختلف مسلط و حاکم بود و اجنه جزو لشکر او بودند. در آیه ۱۷ سوره نمل (۲۷) آمده است: و حشر سلیمان جنوده من الجن و الانس و والدین فهم یوزعون: و جمع گردانیده شدند برای سلیمان لشکرهایی از جن و انس و پرنده و ایشان از تفرق بازداشته میشدند (یعنی تحت نظم و انضباط بودند.) و جن و پری برای سلیمان کارهای ساختمانی میکردند، چنانکه در آیه ۱۲ سوره سبا (۳۴) آمده است: و من الجن من یعمل بین یدیه باذن ربه: و از جن یک گروه آن بودند که پیش سلیمان کار می کردند. دلیل حکومت سلیمان بر جن و انس، وجود انگشتری سلیمان بود که نگینی به وزن نیم دانگ داشت و بر آن اسم اعظم نقش شده بود. در قصص انبیای نیشابوری (ص۲۷۸ و ۲۷۷) مینویسد که داوود آن نگین را که از آدم-علیه السلام- میراث مانده بود و باز بدو رسیده به سلیمان داد و برهان و معجزه او گشت. روزی دیوی به نام صخر جنی که به زشترویی و بدگویی مشهور است، آن انگشتری را به حیله ربود و در نتیجه چهل روز به جای سلیمان سلطنت کرد. عاقبت الامر، این مشکل به تدبیر وزیر سلیمان، آصف بن برخیا، حل شد. بعد از آنکه سلیمان انگشتری و در نتیجه سلطنت را از دست داد، مناجات کرده، گفت: رب اغفرلی وهب لی ملکا لاینبغی لابد من بعدی آیه ۳۴ سوره ص (۳۸): پروردگارا، مرا بیامرز و ببخش مرا پادشاهی که هیچ کس تحصیل آن به آسانی نتواند کرد تا معجزه من باشد یا آنکه ملکی به من ده که از نهایت عظمت حصول آن دیگری را صحیح و ممکن نباشد. سلیمان زبان همه مرغان جهان را میدانست؛ از این رو او را صاحب منطق الطیر گفتهاند. در آیه ۱۶ سوره نمل (۲۷) آمده است: و ورث سلیمان داوود و قال یا ایها الناس علمنا منطق الطیر و اوتینا من کل شی...،و وارث شد سلیمان داوود را و گفت: ای مردمان، ما را منطق پرنده آموختند و ما را از هر چیزی دادند. اما چنانکه در قصص آمده است او علاوه بر زبان طیور، زبان جانوران دیگر را نیز میدانست؛ چنانکه با مورچه سخن می گفت.» (فرهنگ تلمیحات) / [ گویی: قید است، گویا، همانا، به درستی / عماری: (صندوق مانندی که برای نشستن بر پشت شتر و فیل می گذارند و به آن محمل، هودج و کجاوه نیز گویند و در عربی با تشدید میم است و منسوب به «عمار» که نام اول سازنده آن بود.) (لغت نامه) / باد صبا: مطلق باد. / تشبیه: معشوق کاروانی در بیت قبل مشبه، سلیمان مشبه به / تلمیح: به داستان حضرت سلیمان و تخت روان او که با باد به حرکت در می آمد.] / معنی: گویی او حضرت سلیمان است که در کجاوهای نشسته و باد صبا آن کجاوه را به حرکت در آورده است. - منبع: شرح غزلهای سعدی
ماند: از مصدر مانستن به معنی شباهت داشتن. / تشبیه (صفت تشبیهی): ماه پیکر، دارای پیکری چون ماه / تشبیه مرکب: جمال معشوق ماه پیکر در بلندی به ماه آسمان مانند شده است. / معنی: جمال آن یار زیبا که بر بلندی ایستاده است، به ماه در آسمان بلند میماند. - منبع: شرح غزلهای سعدی
جوف: درون و میان / محمل: هودج، کجاوه / برج: در اصطلاح نجوم منزلگاه ستارگان، یکی از دوازده بخش فلک / تشبیه مرکب: مصراع اول مشبه، مصراع دوم مشبّه به. / معنی: آن یار با صورت بهشتیاش در میان هودج همانند آفتاب است در میان برجی از منطقه البروج. - منبع: شرح غزلهای سعدی
خداوندان عقل: صاحبان عقل، عاقلان و فلاسفه / طُرفه: هر چیز شگفت و نادر / سایبان: حجاب و پرده هودج و عماری مراد است. / تشبیه: یار کاروانی به خورشیدی به زیر سایبان مانند شده است. / معنی: خردمندان این صحنه را که خورشیدی در زیر سایبانی قرار داشته باشد، عجیب و شگفت میدانند. - منبع: شرح غزلهای سعدی
آن یار پریچهره که در نقاب پرنیانی خویش پوشیده مانده، همانند نیلوفری در آب و ماهی در میان ابر است . [ مِهر = خورشید / میغ = ابر / پری رخ = زیبارو / نقاب = حجاب، برقع و رویبند زنان / پرنیان = حریر، پارچه حریر منقّش / نیلوفر = از تیرهٔ نیلوفریان نزدیک به تیرهٔ آلاله هاست. ساقه نیلوفر بلند، برگ آن مدّور و قلب مانند است و دارای گل های درشت، سفید و شکوفه ای معطّر در آب (سطح آب) است و معمولاََ در حوضچههای پر آب و استخرها میروید. (گل و گیاه در ادبیات منظوم فارسی). ] - منبع: شرح غزلهای سعدی
آن یاری که در پشت رویبند خویش پنهان است، پرده از روی کار من برانداخت و مرا رسوا ساخت. [ برقع = رویبند و نقاب زنان / آرایهٔ تکرار: برقع ] - منبع: شرح غزلهای سعدی
شتر در رفتن از من سبقت گرفت و پیش افتاد، زیرا بار عشقی که بر دوش دل من نهاده شده، سنگین تر از باری است که آن شتر حمل می کند. [ رفتار = سیر و حرکت / تشبیه شاعر به شتر / آرایهٔ استخدام: واژهٔ «بار» برای شتر به معنی «بار و بنه» و برای انسان به معنی «بار عشق» است. ] - منبع: شرح غزلهای سعدی
آه که آن یار سنگدل و نامهربان چه وفایی کم و چه میثاقی سست دارد. [ زهی = شبه جمله است به معنی آه و افسوس / وفا = مقابل جفا به معنی وعده به جا آوردن و به سر بردن دوستی و عهد و پیمان، ثبات در قول و سخن و دوستی ] - منبع: شرح غزلهای سعدی
(گرچه تو با این بیوفایی و سست پیمانی با ما رفتار می کنی)، باز هم عهد و پیمان ما با تو همان میثاق پیشین خواهد بود. - منبع: شرح غزلهای سعدی
ای ساربان، سرانجام لحظهای کاروان را از حرکت بازبدار و مهلتی بده، زیرا زمان آخر یا لحظه پایانی وصال دوست است. [ بدار = مهلت و فرصتی بده، درنگی کن / عهد = زمان، روزگار / آخر زمان (مصراع دوم) = زمان آخر، آخرین مهلت / ساربان = ( «سار» به معنی شتر است و «بان» پسوند محافظت و نگهداری است.)، کاروانسالار ، کسی که پیشاپیش شتران حرکت می کند و آنها را هدایت میکند. ] - منبع: شرح غزلهای سعدی
مهر ورزیدیم، امّا محبوب با ما بی وفایی کرد و پیمان شکست. ای سعدی، برو و بگذر که این بیوفایی پاداش آن وفاداری است. [ غَدر = پیمان شکنی، مکر و حیله / تضاد: وفا، غدر ] - منبع: شرح غزلهای سعدی
آیا نمیدانستی که در انتهای عمر و زمان پیری نباید با یاری جوان پنجه درافکنی و عشق بورزی؟ [ تضاد: پیری، جوان / پنجه کردن = کنایه از ستیز و نزاع و زورآزمایی کردن، درافتادن ] - منبع: شرح غزلهای سعدی / دکتر محمدرضا برزگر خالقی / دکتر تورج عقدایی
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
خوانش آقای لیله کوهی
بیت 1 ساروان به فتح ر خوانده شده اما به سکون و کسر صحیح است.
بیت 2 عماری به کسر ع و نیز به یاء نکره خوانده شده است.
بیت 11 مصرع اول آخَر زمانی به کسر خ خوانده شده است و دو کلمه (آخرزمانی) سر هم خوانده شده است
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
چو ایزد را دهشها بی کران است
پذیرفتن مرو را همچنان است
بگردان روی دل از فکرت بد
که بد کردن نه کار بخردان است
بدی اندیشه کردن در حق خلق
بدی کار تو در وی نهان است
کسی که نیکی اندیشد به هر کس
[...]
اساس شرع او ختم جهان است
شریعتها بدو منسوخ از آن است
جهانی جان چو پروانه از آن است
که آن ترسا بچه شمع جهان است
به ترسایی درافتادم که پیوست
مرا زنارِ زلفش بر میان است
درآمد دوش آن ترسا بچه مست
[...]
اگر کشوَرخدایِ کامران است
وگر درویشِ حاجتمندِ نان است
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۶ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.