گنجور

 
ادیب صابر

بگردان روی دل از فکرت بد

که بد کردن نه کار بخردان است

بدی اندیشه کردن در حق خلق

بدی کار تو در وی نهان است

کسی که نیکی اندیشد به هر کس

به نیکی در جهان صاحب قران است

برو نیکی کن و از بد بپرهیز

که بد کردن نه کار زیرکان است

اگر نیکی کنی پنهان نه ظاهر

به نزد نیک مردان نیکی آن است

که بدگو را سخن با نیک اندیش

به هرزه چن درای کاروان است

 
 
 
عطار

جهانی جان چو پروانه از آن است

که آن ترسا بچه شمع جهان است

به ترسایی درافتادم که پیوست

مرا زنارِ زلفش بر میان است

درآمد دوش آن ترسا بچه مست

[...]

مشاهدهٔ بیش از ۳۷ مورد هم آهنگ دیگر از عطار
سعدی

اگر کشوَرخدایِ کامران است

وگر درویشِ حاجتمندِ نان است

همام تبریزی

به شب ماهی میان کاروان است

که روی او دلیل ساربان است

چه جای ساربان کاندر پی او

ز دل‌ها کاروان بر کاروان است

عجب آید مرا زان رهزن دل

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه