این خط شریف از آن بنان است
وین نقل حدیث از آن دهان است
این بوی عبیر آشنایی
از ساحت یار مهربان است
مُهر از سر نامه برگرفتم
گفتی که سر گلابدان است
قاصد مگر آهوی ختن بود
کَش نافهٔ مشک در میان است
این خود چه عبارت لطیف است
وین خود چه کفایت بیان است
معلوم شد این حدیث شیرین
کز منطق آن شکرفشان است
این خط به زمین نشاید انداخت
کز جانب ماه آسمان است
روزی برود روان سعدی
کاین عیش نه عیش جاودان است
خرم تن او که چون روانش
از تن برود سخن روان است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و لطافت کلام اشاره دارد و از زیباییهای عشق و محبوبیت میگوید. شاعر بر این باور است که دستنوشتهها و کلمات عاشقانه، زبانی فراتر از کلمات عادی دارند و نشاندهنده احساسات عمیق و احوال عاشقان هستند. او به اهمیت و زیبایی بیان عشق اشاره میکند و به این نکته اشاره میکند که این احساسات و کلمات نباید نادیده گرفته شوند زیرا از دل و جان برآمدهاند. سعدی خود را در حالتی وصف میکند که عیش و زندگی موقتی است و بر این اصل تأکید دارد که لحظهها باید ارج نهاده شوند.
گوگل: کلمه "بنان" در زبان فارسی به معنای "سر انگشت" یا "انگشت" است. همچنین در ادبیات فارسی و متون رسمی به کار میرود. بنان میتواند به موارد زیر نیز اشاره کند: یک سرانگشت: (به صورت مفرد).یک انگشت: (به صورت مفرد).سرانگشتان: (به صورت جمع). { این نوشتهٔ زیبا کار سرانگشتان هنرمند اوست و این سخن شیرین از آن دهان بر آمده است .[ شریف: با قدر و ارزش / بنان: انگشت و سرانگشت / تناسب: خط، بنان / تشبیه: حدیث به نُقل (اضافهٔ تشبیهی) ] - منبع: شرح غزلهای سعدی }
این بوی خوش آشنایی از جایگاه آن یار مهربان بر میخیزد و به مشام میرسد. [عبیر: نام خوشبویی است که از صندل و گلاب و مُشک سازند. /آشنایی: عشق و دوستی / ساحت: ناحیه و درگاه / تشبیه: آشنایی به بوی عبیر (اضافهٔ تشبیهی)] - منبع: شرح غزلهای سعدی
هنگامی که مُهر از سر نامه بر داشتم و آن را گشودم، آنچنان معطر بود که گویی سر گلابدان را برداشتهام. [ مُهر: نشان / گفتی: قید است، گویا، همانا، به درستی ] - منبع: شرح غزلهای سعدی
گویی، پیامآور آهوی ختنی بود که به جای نامه، نافه بر میان بسته بود. [قاصد: پیک / ختن: شهری در ترکستان چین که به داشتن آهوی مشک معروف است. / مگر: قید تاکید است، همانا، یقینا / میان: کمربند ، آنچه از جنس دوال و جز آن که گرد کمر بندند. / تشبیه: قاصد به آهوی ختن تشبیه شده است. / آرایهٔ استخدام: در میان است ۱_ برای قاصد شال و کمربند که نامه در آن گذاشته میشده است ۲_ برای آهوی ختن، ناف آن ] - منبع: شرح غزلهای سعدی
شگفتا از این تعبیرهای لطیف و زیبایی که در نامه به کار رفته است! وه از این کمالی که در بیان او دیده می شود! [ عبارت: طرز بیان، طریقهٔ ادای سخن، انشا / کفایت بیان: لیاقت و شایستگی، فصاحت و زبان آوری، هوشیاری و زیرکی در کلام و سخن ] - منبع: شرح غزلهای سعدی
سرانجام دریافتم که این سخنان شیرین از منطق آن یار شکرفشان تراویده است. [ معلوم شدن: دانسته و واضح و آشکار شدن / منطق: سخن و گفتار / کنایه: شکرفشان (شیرین سخن) ] - منبع: شرح غزلهای سعدی
شایسته نیست که این خط مقدّس بر زمین افکنده شود؛ زیرا این نوشته از جانب ماه آسمان رسیده است. [ خط: نوشته / نشاید: از مصدر شایستن، شایسته و زیبنده نیست./ تضاد: زمین، آسمان / استعارهٔ مصرحه: ماه آسمان (معشوق و نگارندهٔ نامه) / به نظر می رسد که شاعر در تقدس خط چهرهٔ معشوق غلوّ کرده و آن را مقدّس دانسته است و همین مطلب ذهن را متبادر به تقدّس خط قرآن مینماید که مسلمانان هر گاه در راه خط قرآن را روی زمین میدیدند، برداشته در شکاف دیوارها می گذاشتند تا زیر دست و پا نماند. ] - منبع: شرح غزلهای سعدی
روان سعدی روزی به سرای باقی خواهد شتافت؛ زیرا این زندگی و شادمانی جاودانه و ابدی نیست. [ عیش: زندگی، خوشی و شادمانی ] - منبع: شرح غزلهای سعدی
خوشا به حال کسی که وقتی جان از تنش بیرون میرود، سخن او همچنان در میان مردم، زنده و جاری است. [ تن او: شخص او (سعدی) / جناس تام: روان (روح)، روان (جاری) ] - منبع: شرح غزلهای سعدی / دکتر محمدرضا برزگر خالقی / دکتر تورج عقدایی
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ای آنکه لطیفه های طبعت
اجرا ده صد هزار جان است
کلک تو به شکل هست ماری
کش آب حیات در دهان است
با همت تو چهار طاقی است
[...]
خورشید ممالک جهان است
شایستهٔ بزم و رزم از آن است
هر شور وشری که در جهان است
زان غمزهٔ مست دلستان است
گفتم لب اوست جان، خرد گفت
جان چیست مگو چه جای جان است
وصفش چه کنی که هرچه گویی
[...]
این باد بهار بوستان است؟
یا بوی وصالِ دوستان است؟
دل میبرد این خط نگارین
گویی خط روی دلستان است
ای مرغ به دام دل گرفتار
[...]
میخانه سرای عاشقان است
رندی که چو ماست عاشق آن است
بستان و بنوش شادی ما
جامی که به از شراب جان است
از ما نکند کناره معشوق
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۹ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.