آسوده خاطرم که تو در خاطر منی
گر تاج میفرستی و گر تیغ میزنی
ای چشم عقل، خیره در اوصاف روی تو
چون مرغ شب که هیچ نبیند به روشنی
شهری به تیغ غمزهٔ خونخوار و لعلِ لب
مجروح میکنی و نمک میپراکنی
ما خوشه چین خرمن اصحاب دولتیم
باری نگه کن ای که خداوند خرمنی
گیرم که بَر کَنی دل سنگین ز مهر من
مهر از دلم چگونه توانی که بَر کَنی؟
حکم آن توست اگر بکُشی بیگنه و لیک
عهد وفای دوست نشاید که بشکنی
این عشق را زوال نباشد به حکم آنْک
ما پاکْدیدهایم و تو پاکیزه دامنی
از من گمان مَبَر که بیاید خلاف دوست
ور مُتّفق شوند جهانی به دشمنی
خواهی که دل به کس ندهی، دیدهها بدوز
پیکان چرخ را سپری باشد آهنی
با مُدّعی بگوی که ما خود شکستهایم
محتاج نیست پنجه که با ما درافکنی
سعدی چو سَروَری نتوان کرد لازم است
با سختْ بازوان، به ضرورتْ فروتنی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به ابراز احساسات عمیق خود نسبت به معشوق میپردازد و بر اهمیت و قدرت عشق تأکید میکند. او بیان میکند که اگرچه ممکن است معشوق با نگاه و رفتار خود دل او را مجروح کند، اما عشق او غیرقابل زوال است و هیچ کس نمیتواند آن را از دل او بزداید. شاعر همچنین به وفاداری و صداقت در عشق اشاره میکند و تأکید میکند که حتی اگر معشوق به او آسیب بزند، عهد دوستی نباید شکسته شود. در نهایت، او به ضعف و قدرت در عشق اشاره کرده و میگوید که باید با تواضع و فروتنی در برابر عشق ایستاد.
هوش مصنوعی: من خیالم راحت است که تو در ذهن من هستی، چه وقتی که لطف میکنی و چه زمانی که به من آسیب میزنی.
هوش مصنوعی: ای چشم عقل، از زیباییهای چهرهات حیران و گیج هستی، مانند پرندهی شب که در روشنایی هیچ چیزی را نمیبیند.
هوش مصنوعی: در شهری که دلها به خاطر نگاههای زیبا و خیرهکننده آسیب دیدهاند، لبهای سرخ و زیبا درد و اندوه میآورند و بر این دردها میافزایند.
هوش مصنوعی: ما برداشتکنندگان محصول دوستی و همکاری افراد با نفوذ و قدرت هستیم، پس تو نیز نگاهی به ما بیفکن، ای کسی که صاحب ثروت و امکاناتی پربار هستی.
هوش مصنوعی: فرض کن که تو بتوانی دل سنگین مرا از عشق خودت بکنید، اما چگونه میتوانی عشق را از دل من جدا کنی؟
هوش مصنوعی: اگر بخواهی، میتوانی بیدلیل کسی را بکشی، اما نباید عهد و پیمان دوستی را بشکنی.
هوش مصنوعی: این عشق هرگز نابود نخواهد شد زیرا ما با دیدهای پاک به یکدیگر مینگریم و تو نیز از هر آلودگی دور هستی.
هوش مصنوعی: نباید فکر کنی که اختلافی از سوی من ایجاد میشود، حتی اگر جهان با هم بر ضد دوستی متحد شوند.
هوش مصنوعی: اگر نمیخواهی دلت را به کسی بسپاری، باید چشمانت را از دنیا ببندی تا مانند سپری از آهن از تو محافظت کند.
هوش مصنوعی: به مدعی بگو که ما خودمان از درون خسته و آسیبدیدهایم و نیازی به درگیر شدن با ما نیست.
هوش مصنوعی: برای اینکه به مقام و منزلتی دست یابی، ناگزیر باید با قوت و استحکام به تواضع و فروتنی بپردازی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ای دوستی نموده و پیوسته دشمنی
درشرط ما نبود که با من تو این کنی
دل پیش من نهادی و بفریفتی مرا
آگه نبودهام که همی دانه افکنی
پنداشتم همی که دل از دوستی دهی
[...]
ای اصل تو ز خاک سیاه و تن از منی
در سر منی مکن که به ترکیب چون منی
آنکو ز خاک باشد آخر رود به خاک
او را کجا رسد سخن مایی و منی
از آهن مذهب معمور کرده باش
[...]
ای دوستی نموده و پیوسته دشمنی
در شرط تو نبود که با من تواین کنی
از مرگ تو نشست بهر گوشه ماتمی
وزسوگ تو بخاست زهر کلبه شیونی
زین سهمگین مصیبت وزین سهمناک مرگ
آتش فتاد دردل هر سنگ و آهنی
ای آسمان که بر سر ما چرخ میزنی
در عشق آفتاب تو همخرقه منی
والله که عاشقی و بگویم نشان عشق
بیرون و اندرون همه سرسبز و روشنی
از بحر تر نگردی و ز خاک فارغی
[...]
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۱۷ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.