مهری رزمجو
تاریخ پیوستن: ۹م شهریور ۱۴۰۰
آمار مشارکتها: | |
---|---|
حاشیهها: |
۴۴ |
مهری رزمجو در ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۳، ساعت ۱۷:۵۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴:
بیت چهارم: اگر پایت را بر سر من بگذاری به من شرافت نزدیکی و مجاورت بخشیدهای و چیزی جز سرم ندارم که بر پایت اندازم تا برای این قدم رنجه کردنت، عذر بخواهم.
مهری رزمجو در ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۳، ساعت ۱۷:۵۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴:
بیت سوم: خوشرویی میکنم و خجالتزدهام، شادمانم و اندوهگین، زیرا نمیتوانم از عهده شکر این بخشش (زودتر رسیدن صبح و گذشت شب هجران) به درآیم.
مهری رزمجو در ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۳، ساعت ۱۷:۱۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴:
بیت دوم:لب بر لبی: لب از لب نگشودن، لب بالا را بر لب پایین گذاشتن، سکوت کردن. لب بر لب به معنای وصال نمیتواند باشد چون در ابیات بعدی رسیدن محبوب را آرزو میکند.
(آن مقدار که گذشت) گذر شبی بود یا لحظهای؟ که از عمر ما غارت شد، ما همچنان لب از لب نگشوده سکوت کردهایم و به آرزوهایمان نرسیدیم.
مهری رزمجو در ۷ ماه قبل، سهشنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۳، ساعت ۲۰:۰۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۷:
بیت هشتم: حیف است اگر تو را با هرکه در دنیاست برابر (قرار) دهند و اگر به (ازای) هرچه در آخرت است تو را بخرند، گویا رایگانی خریدهاند. قدر و ارزش تو از هرچه در دنیا و آخرت است برتر است.
مهری رزمجو در ۷ ماه قبل، سهشنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۳، ساعت ۱۹:۵۳ در پاسخ به صادق دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۷:
اگر درباره کسی غیر از تو حرف و حدیثی داشتهام این خلاف عهد و پیمانم با تو و عشق تو نیست زیرا همه بر سر زبان من جای دارند(نه در دلم) و تو در عمق جان من هستی و به زبان نمیآیی.
مهری رزمجو در ۷ ماه قبل، سهشنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۳، ساعت ۱۹:۳۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۵:
بیت آخر: سر تابیدن گریختن، سعدی هرگز از کمند اسارت تو نمیگریزد، اکنون که اسیرم کردهای به هر طریق که (صلاح) میدانی مرا بکُش. نتیجه اسارت عشق سوختن در لهیب عشق است و کشته شدن.
مهری رزمجو در ۷ ماه قبل، سهشنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۳، ساعت ۱۹:۲۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۵:
بیت هشتم: زیرمتن مفهوم بیت این است که من در این ایام پیری چون قدر روزگار جوانی را دریافتهام به قدرشناسی این ایام به چهره جوانان نگاه میکنم و این نگاه گناه نیست.
مهری رزمجو در ۷ ماه قبل، سهشنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۳، ساعت ۱۹:۱۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۵:
بیت چهارم: نظره: نگاه، نگریستن. در همان نگاه اول چنان دل میبری که بیننده تو نمیتواند چشم از تو بردارد و نگاه دوم را از تو بازگیرد.
مهری رزمجو در ۷ ماه قبل، سهشنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۳، ساعت ۱۹:۱۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۵:
بیت دوم: به پای خویشتن: به اراده و اختیار خود. عاشقان تو به اراده خودشان به کمند عشق تو اسیر و گرفتار میشوند چون هر کسی را تو اسیر کنی درواقع او را از اسارت خودش رهانیدهای.
مهری رزمجو در ۷ ماه قبل، سهشنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۳، ساعت ۱۹:۰۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۳:
بیت آخر: غایة الاَمانی: نهایت آرزوها، منتهای امید، برترینِ آرزوها.
مهری رزمجو در ۷ ماه قبل، سهشنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۳، ساعت ۱۹:۰۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۳:
بیت دهم: (وجودت) اول چنین(حیاتی و ضروری) نبود اما به هرجهت چنین شد که قبلا باعث خوشی دل بودی و امروز سبب قوام و نیروی جان هستی.
مهری رزمجو در ۷ ماه قبل، سهشنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۳، ساعت ۱۸:۵۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۳:
بیت نهم: در سماع و رقص و چرخش چون سرو خوشقامتی، وقتی سخن میگویی چون ماهِ تابانی، وقتی در حاشیه و دوری از یارانی چون صبحِ روشنی و در میان جمع یارانت مثل شعی فروزانی.
مهری رزمجو در ۷ ماه قبل، سهشنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۳، ساعت ۱۸:۳۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۳:
بیت هفتم: تو (از آتش عشق) آسودهای و عشق برایت بازیچهای به چشم میآید، تا وقتی آتش عشق خرمن حیاتت را نسوزاند، علت تشویش و ناآرامی ما را نمیفهمی.
مهری رزمجو در ۷ ماه قبل، سهشنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۳، ساعت ۱۸:۲۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۳:
بیت چهارم: خون خوردن:کشتن. دست بردن:غالب و چیره شدن. تو با دلربایی هزار عاشق (مثل وامق) را گرفتار عشق کردی و کشتی و با دلبریهایت بر هزار محبوب زیبارو(مثل عذرا) چیره شدی(در دلربایی از آنها برتری)
مهری رزمجو در ۷ ماه قبل، سهشنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۳، ساعت ۱۸:۲۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۳:
بیت دوم: دروازه شیراز را نبستهاند و (از)✅ خروج کاروانها جلوگیری نمیکنند امّا ما در این شهردر قید یار مهربانی بستهایم و نمیتوانیم همراه کاروان شویم و از شیراز به جایی دیگر برویم.
مهری رزمجو در ۷ ماه قبل، دوشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۳، ساعت ۱۲:۲۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰۷:
بیت نهم: بر:میوه و ثمر، غالبالظّن: ظنِ قوی، گمان محکم. و: اینجا حرف ربط است برای اضراب یعنی عدول از حکمی به حکم دیگر، به بیان سادهتر به معنای بلکه برای اینکه بگوید آنطور که اول گفتم نه، بلکه اینطور.
من از شاخه امید (به وصال) تو ثمر و میوهای نمیتوانم بخورم(به وصال تو نمیرسم) بلکه یقین من این است که تو نهال وجود مرا از ریشه میکنی. (مرا از غم عشق میکشی)
مهری رزمجو در ۷ ماه قبل، دوشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۳، ساعت ۱۲:۱۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰۷:
بیت پنجم: میرسدت: لغتنامه دهخدا: لایق و سزاوار بودن. ( آنندراج ). مجازاً، به معنی سزاوار بودن و بجا بودن برای کسی ، مثال : شما را نمی رسد که با من همسری کنید.
من همچو بندهای به سلامگفتن و خدمت و احترام تو میآیم، و اگر تو جوابی مرا ندهی شایسته و لایق چنین تکبر و غروری هستی.
مهری رزمجو در ۷ ماه قبل، دوشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۳، ساعت ۱۱:۰۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰۶:
بیت آخر: سعدی، اگر التماس و بیتابی کنی یا نه، هیچ سودی به حالت ندارد زیرا تیرانداز قدرتمند هرگز به خاطر به خاطر ضعیف بودن سپر تو غصه نمیخورد. محبوب غمِ ناشکیبایی و آزردگیِ عاشق را ندارد.
مهری رزمجو در ۷ ماه قبل، دوشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۳، ساعت ۱۱:۰۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰۶:
بیت هشتم. خصم:طرف دعوا. حاکم:داور و قاضی. برای شکایت از تو به درگاه تو آمدم، زیرا تو هم طرف دعوی من هستی و هم داور و قاضی! کسانی که پایبسته عشق تو هستند چارهای جز فروتنی ندارند!
مهری رزمجو در ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۶ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۴:۱۵ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۳: