هر که به خویشتن رود ره نبرد به سوی او
بینش ما نیاورد طاقت حسن روی او
باغ بنفشه و سمن بوی ندارد ای صبا
غالیهای بساز از آن طره مشکبوی او
هر کس از او به قدر خویش آرزویی همیکنند
همت ما نمیکند زو به جز آرزوی او
من به کمند او درم او به مراد خویشتن
گر نرود به طبع من من بروم به خوی او
دفع زبان خصم را تا نشوند مطلع
دیده به سوی دیگری دارم و دل به سوی او
دامن من به دست او روز قیامت اوفتد
عمر به نقد میرود در سر گفت و گوی او
سعدی اگر برآیدت پای به سنگ دم مزن
روز نخست گفتمت سر نبری ز کوی او
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از سعدی به توصیف عشق و آرزوی رسیدن به معشوق میپردازد. شاعر بیان میکند که هرکس به خودش برگردد، نمیتواند راهی به سوی معشوق پیدا کند چون بینش و درک کافی از زیبایی او ندارد. او به این نکته اشاره میکند که بویی از گلها و باغها به اندازهی جذابیت معشوق نیست. هر کس به اندازهی خود از او آرزو دارد، اما شاعر خود تنها آرزوی او را در دل دارد. شاعر به تصویر کشیده که چگونه در دامان محبت معشوق گرفتار شده و عمرش را در گفتگوهای عاشقانه میگذرانید. در پایان، سعدی هشدار میدهد که اگر کسی بخواهد به عشق آن معشوق پای کوبید، باید مواظب باشد که از راه و مقصد عاشقانهاش منحرف نشود.
هوش مصنوعی: هر کسی که به درون خود نرود و به خودآگاهی نرسد، نمیتواند به زیبایی و جاذبههای او دست یابد. عشق به زیبایی او نیازمند دیدگاه و درکی عمیق است که تنها با شناخت خود به دست میآید.
هوش مصنوعی: ای نسیم، باغ پر از بنفشه و سمن بوی خوشی ندارد، پس از موهای مشکین او عطر و بویی خوش بساز.
هوش مصنوعی: هر کسی به اندازه توان و ظرفیت خود آرزوهایی دارد، اما همت ما به چیزی بالاتر از آرزوهای او میرسد.
هوش مصنوعی: من در دام عشق او گرفتارم و او به خواستههای خود میرسد. اما اگر این وضعیت برای من خوشایند نباشد، من به خواست و تمایلات او میروم.
هوش مصنوعی: من همیشه به دفع سخنان منفی و دشمنان میپردازم تا چشمانم به سوی دیگران نرود و قلبم فقط به او تعلق داشته باشد.
هوش مصنوعی: در روز قیامت، دامن من در دست او خواهد بود و زندگیام بهسرعت در جریان گفتوگویی که با او دارم سپری میشود.
هوش مصنوعی: اگر سعدی به سراغت بیاید، پا بر روی سنگ نگذار و در روز اول به تو گفتهام که از مسیر او منحرف نشو.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
چیست که هر دمی چنین میکشدم به سوی او
عنبر نی و مشک نی بوی وی است بوی او
سلسلهای است بیبها دشمن جمله توبهها
توبه شکست من کیم سنگ من و سبوی او
توبه شکست او بسی توبه و این چنین کسی
[...]
هیچکس به خویشتن ره نبرد به سوی او
بلکه به پای او رود هر که رود به کوی او
پرتو مهر روی او تا نشود دلیل جان
جان نکند عزیمت دیدن مهر روی او
دل کششی نمیکند هیچ مرا به سوی او
[...]
هر که بخویشتن رود ره نبرد بسوی او
دیده ما نیاورد طاقت حسن روی او
تا نکنم به پیش کس شکوه ز تند خوی او
عذر اقامه میکند حسن بهانهجوی او
عشق تو را سمندرم باغ گل است اخگرم
طالب آتش از چه رو شکوه کند ز خوی او
بلبل باغ هر سحر گوید با دو چشم تر
[...]
هیچکسی به خویشتن ره نبرد به سوی او
بلکه به پایِ او رود هرکه رود به کوی او
تا که ازو نبد طلب طالب او کسی نشد
این همه جستجوی ما هست ز جست و جوی او
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۷ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.