غزل ۳۲۳
هر که نازک بود تن یارش
گو دل نازنین نگه دارش
عاشق گل دروغ میگوید
که تحمل نمیکند خارش
نیکخواها در آتشم بگذار
وین نصیحت مکن که بگذارش
کاش با دل هزار جان بودی
تا فدا کردمی به دیدارش
عاشق صادق از ملامت دوست
گر برنجد به دوست مشمارش
کس به آرام جان ما نرسد
که نه اول به جان رسد کارش
خانه یار سنگدل این است
هر که سر میزند به دیوارش
خون ما خود محل آن دارد
که بود پیش دوست مقدارش
سعدیا گر به جان خطاب کند
ترک جان گوی و دل به دست آرش
با دو بار کلیک بر روی هر واژه میتوانید معنای آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
شمارهگذاری ابیات | وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون) | شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | منبع اولیه: ویکیدرج | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
برای معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است اینجا کلیک کنید.
حاشیهها
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. برای نوشتن حاشیه اینجا کلیک کنید.
شیرانی نوشته:
به گمانم بیت سوم این غزل اینگونه باشد:
نیکخواها در آتشم “بگداز”
وین نصیحت مکن که بگذارش
محتمل این ست که شیخ اجل قصد بازی با دو واژه ی مشابه “بگداز” و “بگذار” را داشته
👆☹
فرخ نوشته:
در نسخه فروغی بیت اول اینجور هست:” هر که نازک بود دل یارش….”
👆☹
حمیدرضا محمدی نوشته:
@فرخ:
متن مطابق تصحیح فروغی (امیرکبیر - چاپ چهاردهم - ۱۳۸۶) است (هر که نازک بود تن یارش) که ذیل کلمه «تن» به عنوان بدل «دل» ذکر شده.
👆☹