کیست آن ماه منور که چنین میگذرد
تشنه جان میدهد و ماء معین میگذرد
سرو اگر نیز تحول کند از جای به جای
نتوان گفت که زیباتر از این میگذرد
حور عین میگذرد در نظر سوختگان
یا مه چارده یا لعبت چین میگذرد
کام از او کس نگرفتست مگر باد بهار
که بر آن زلف و بناگوش و جبین میگذرد
مردم زیر زمین رفتن او پندارند
کآفتابست که بر اوج برین میگذرد
پای گو بر سر عاشق نه و بر دیده دوست
حیف باشد که چنین کس به زمین میگذرد
هر که در شهر دلی دارد و دینی دارد
گو حذر کن که هلاک دل و دین میگذرد
از خیال آمدن و رفتنش اندر دل و چشم
با گمان افتم و گر خود به یقین میگذرد
گر کند روی به ما یا نکند حکم او راست
پادشاهیست که بر ملک یمین میگذرد
سعدیا گوشه نشینی کن و شاهدبازی
شاهد آنست که بر گوشه نشین میگذرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
شب ز سوزی که بر این جان حزین میگذرد
شعله آه من از چرخ برین میگذرد
منم و گریه خون هر شب و کس آگه نیست
با که گویم که مرا حال چنین میگذرد
سوزم آن نیست که از تشنگیم سینه بسوخت
[...]
صبح وصل است و مرا حال چنین می گذرد
شب آدینه مستان به ازین می گذرد
روزگاریست که افلاک به کین میگذرد
کار عشاق به دور تو چنین میگذرد
چند گویی که مه از بام فلک میتابد
بنگر آن ماه که بر سطح زمین میگذرد
خویش را مشتری از بام سپهر اندازد
[...]
عنبرینموی تو بر طرف چمن میگذرد
یا ز گلزار ختا آهوی چین میگذرد
گر کند باز ز هم کاکل مشکین تو باد
تا قیامت به خم و حلقه و چین میگذرد
شد ز دلها اثر تیر کمانداران را
[...]
ایدل این شوخ پریوش که چنین میگذرد
باخبر باش که غارتگر دین میگذرد
این صنم عمر عزیز است مگر یا شب وصل
یا مگر عهد شباب است چنین میگذرد
در کمینم که ببوسم لب لعلش آری
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.