گنجور

 
رودکی

چون گسی کردمت بدستک خویش

گنه خویش بر تو افگندم

خانه از روی تو تهی کردم

دیده از خون دل بیاگندم

عجب آید مرا ز کردهٔ خویش

کز در گریه‌ام، همی خندم

 
 
 
پرسش‌های پرتکرار
باباافضل کاشانی

بگسلم از تو، با که پیوندم؟

از تو گر بگسلم به خود خندم

بخت بیدار یاور من شد

ناگهان زی در تو افکندم

بندها بود بر من، اکنون شد

[...]

سعدی

شب چو عقد نماز می‌بندم

چه خورد بامداد فرزندم

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه