گنجور

 
رفیق اصفهانی

نداند کاش قدر مهر من مهرآزمای من

بقدر مهر من بر من کند گر جور وای من

پرستم گر بتی جز تو بت دیرآشنای من

خدای من تویی ای بت تویی ای بت خدای من

ندیده پیشتر نشنیده افزون تر کسی هرگز

جفایی از جفای تو وفایی از وفای من

بکش زارم میندیش از هلاک من که می باشد

جز این نه مطلب من غیر از این نه مدعای من

به خونم چون کشی سویم نگاهی کن که در محشر

بهای خون نخواهم از تو، بس این خونبهای من

بدرد هجر جانان چند [و] تا کی مبتلا باشم

به جان خود که رحمی کن به جان مبتلای من

برای داغ و دردت مرهم و درمان نمی خواهم

که داغت مرهم من باشد و دردت دوای من

رفیق آن مانده واپس از رفیقانم در این وادی

که غیر از سایهٔ من کس نباشد در فقای من

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
مولانا

چو افتم من ز عشق دل به پای دلربای من

از آن شادی بیاید جان نهان افتد به پای من

وگر روزی در آن خدمت کنم تقصیر ناگاهان

شود جان خصم جان من کند این دل سزای من

سحرگاهی دعا کردم که جانم خاک پای او

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
هلالی جغتایی

گهی لطفست و گاهی قهر کار دلربای من

ولی لطف از برای دیگران، قهر از برای من

بخوبان تا وفا کردم جفا دیدم، بحمدالله

که تقریب جفای خوبرویان شد وفای من

دعای خویش را شایسته احسان نمیدانم

[...]

محتشم کاشانی

اگر خواهی دعای من کنی بر مدعای من

بگو بیمار عشق من شود یارب فدای من

اگر عمرم نمانده است ای پسر بادا بقای تو

دگر مانده است بر عمر تو افزاید خدای من

به یاران این وصیت می‌کنم کز تیغ جور تو

[...]

مشاهدهٔ ۴ مورد هم آهنگ دیگر از محتشم کاشانی
صائب تبریزی

به خون غلطد چمن از ناله دردآشنای من

قفس پر گل شود از بلبل رنگین نوای من

گران خیزند همراهان بی پروای من، ورنه

ره خوابیده را بیدار می سازد درای من

نیم بی مایه تا بر سود باشد از سفر چشمم

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
مشتاق اصفهانی

کشد گر هر دمم صدبار افزون کن خدای من

بمن جور و جفای او باو مهر و وفای من

براه عشق گوید پیرو من از قفای من

که سرگردان‌تر است از من درین ره رهنمای من

ببزمت غیر و من در کنج غم یگره چه خواهد شد

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه