به خون غلطد چمن از ناله دردآشنای من
قفس پر گل شود از بلبل رنگین نوای من
گران خیزند همراهان بی پروای من، ورنه
ره خوابیده را بیدار می سازد درای من
نیم بی مایه تا بر سود باشد از سفر چشمم
مرا این بس که خاری نشکند در زیر پای من
به استغنا توان خو در جگر کردن بخیلان را
فلک را داغ دارد خاطر بی مدعای من
ندارد عالم تجرید چون من خانه پردازی
نمی گردد غبارآلود سیلاب از سرای من
مرا می زیبد از اهل قناعت لاف بی برگی
که از پهلوی خشک خویش باشد بوریای من
ز برق تیشه من کوه آهن آب می گردد
چه باشد بیستون در پنجه زورآزمای من؟
چنان کز جنبش افزاید گرانی مهد طفلان را
به لنگر شد ز طوفان کشتی بی ناخدای من
چنان صائب فشاندم آستین بر خواهش دنیا
که همت از در دلها نمی خواهد گدای من
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق شاعر درباره درد و غم ناشی از ناکامیها و تجارب زندگی میپردازد. شاعر احساس میکند که نالههای او باعث میشود که چمن به خون غلتد و قفس گلها پر از آواز دلخراش او شود. او به همراهانش اشاره میکند که اگرچه گرانقدرند، اما هیچکس جز او نمیتواند خواب را بیدار کند. شاعر از سفری بینتیجه شکایت میکند و میگوید که او تنها به خیال راحتی از شکستن خاری زیر پایش بسنده میکند. او نارضایتی خود از دنیا و توقعات دیگران را بیان میکند و تلخی زندگی خود را با تصاویری مانند زورآزمایی و طوفان نشان میدهد. در نهایت، او به تلاشهایش برای درک و پذیرش قناعت و دوری از زرق و برق دنیوی اشاره میکند. شعر به نوعی فراخوانی به خودآگاهی و پذیرش واقعیتهای زندگی است.
هوش مصنوعی: چمن به خاطر نالههای دردناک من پر از خون میشود و قفس پر از گل خواهد شد به خاطر آواز پر رنگ و زیبای من.
هوش مصنوعی: دوستان بیپروا و شجاع من، در حالی که برای زندگی و آینده تلاش میکنند، اگرنه، آن کس که خواب است را به واسطهی تلاش خود بیدار میکند.
هوش مصنوعی: اگرچه چیزی برای ارائه ندارم، اما برای من همین کافی است که فقط در سفر زندگیام، خارها زیر پاهایم را نشکنند.
هوش مصنوعی: با بینیازی میتوان بر دل خسیسها چیره شد، چرا که آسمان هم به خاطر بیادعایی من در غم و اندوه به سر میبرد.
هوش مصنوعی: در این دنیا هیچ کس مانند من خانهای را زینت نکرده و همچون من، زندگیاش پر از شور و حال نیست. سیلاب خوشیها و فعالیتهای من باعث شده است که زندگیام همیشه شفاف و بدون آلودگی باشد.
هوش مصنوعی: من از افرادی که قناعت میکنند خوشم میآید، چرا که همانند من، با داشتن بیبرگی در کنار خشکی خود، دست به لاف زدن نمیزنند.
هوش مصنوعی: تیغهی تیشهی من، همانند برق، میتواند کوههای سخت و آهنین را ذوب کند. پس با این قدرت، سنگهای عظیم بیستون چه ارزشی دارند در برابر توان و قدرت من؟
هوش مصنوعی: چنانکه جنبش و تکان باعث سنگینی و کج شدن مهد (گهواره) بچهها میشود، کشتی بی ناخدای من نیز در طوفان به لنگر افتاده است.
هوش مصنوعی: من آنچنان نسبت به خواستههای دنیوی عاری از خضوع شدهام که دیگر هیچ نیازی به تلاش و زحمت در دل مردم ندارم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چو افتم من ز عشق دل به پای دلربای من
از آن شادی بیاید جان نهان افتد به پای من
وگر روزی در آن خدمت کنم تقصیر ناگاهان
شود جان خصم جان من کند این دل سزای من
سحرگاهی دعا کردم که جانم خاک پای او
[...]
گهی لطفست و گاهی قهر کار دلربای من
ولی لطف از برای دیگران، قهر از برای من
بخوبان تا وفا کردم جفا دیدم، بحمدالله
که تقریب جفای خوبرویان شد وفای من
دعای خویش را شایسته احسان نمیدانم
[...]
اگر خواهی دعای من کنی بر مدعای من
بگو بیمار عشق من شود یارب فدای من
اگر عمرم نمانده است ای پسر بادا بقای تو
دگر مانده است بر عمر تو افزاید خدای من
به یاران این وصیت میکنم کز تیغ جور تو
[...]
به پرگار از توکل شد چنان برگ و نوای من
که از خود آب چون دندان برآرد آسیای من
کشد گر هر دمم صدبار افزون کن خدای من
بمن جور و جفای او باو مهر و وفای من
براه عشق گوید پیرو من از قفای من
که سرگردانتر است از من درین ره رهنمای من
ببزمت غیر و من در کنج غم یگره چه خواهد شد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.