گنجور

 
رفیق اصفهانی

نه تنها در ره یاری جفا زان بی وفا دیدم

که با یاران خود هر یک وفا کردم جفا دیدم

چه چگویم ای مسلمانان چها دیدم ازان، کافر

نبیند آنچه من زان شوخ کافر ماجرا دیدم

پی عمر ابد پیش خضر کی آبرو ریزم

کنون کز لعل او خاصیت آب بقا دیدم

نمی دانم چه شوقست اینکه گر صد بار روی او

دمی بینم نمی دانم ندیدم باز یا دیدم

رقیبم از بلای هجر می نالد بحمدالله

نمردم تا به درد خویش او را مبتلا دیدم

بسی دیدم جفا و جور از خوبان رفیق اما

ندیدم زین جفاکیشان وفا و مهر تا دیدم

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode