گنجور

 
رفیق اصفهانی

نه تنها در ره یاری جفا زان بی وفا دیدم

که با یاران خود هر یک وفا کردم جفا دیدم

چه چگویم ای مسلمانان چها دیدم ازان، کافر

نبیند آنچه من زان شوخ کافر ماجرا دیدم

پی عمر ابد پیش خضر کی آبرو ریزم

کنون کز لعل او خاصیت آب بقا دیدم

نمی دانم چه شوقست اینکه گر صد بار روی او

دمی بینم نمی دانم ندیدم باز یا دیدم

رقیبم از بلای هجر می نالد بحمدالله

نمردم تا به درد خویش او را مبتلا دیدم

بسی دیدم جفا و جور از خوبان رفیق اما

ندیدم زین جفاکیشان وفا و مهر تا دیدم

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
کلیم

امانم داد هجر بیمدارا تا ترا دیدم

ترا دیدم، چرا گویم که از هجران چه‌ها دیدم

به وصلت دل گواهی می‌دهد اما ز بی‌تابی

به لوح سینه از خط‌های ناخن ناله‌ها دیدم

ز بس با من به دعوی ناله کرد آخر شد افغانش

[...]

صائب تبریزی

پس از عمری ز چشمت یک نگاه آشنا دیدم

بحمدالله نمردم تا ترا بر مدعا دیدم

به خواب ناز هم آیینه را از دست نگذاری

اگر گویم که از نادیدن رویت چه‌ها دیدم

دو عالم طاق نسیان شد مرا در دیده بینش

[...]

واعظ قزوینی

نهادم عینک و، ملک عدم را بی خفا دیدم

ازین روزن عجب بستانسرای دلگشا دیدم!

گه از زور جوانیها و گه از ضعف پیریها

ازین ده روزه عمر بی بقا دیدی چه ها دیدم؟!

ز پا هرجا فتادم، عجز من شد دستگیر من

[...]

قصاب کاشانی

ز رخسارت حیا دیدم حیا دیدم حیا دیدم

من از چشمت بلا دیدم بلا دیدم بلا دیدم

ز دستت بس جفا دیدم جفا دیدم جفا دیدم

نمی‌گویم چه‌ها دیدم چه‌ها دیدم چه‌ها دیدم

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه