شمشیر تو چشمه ی حیات است
زنجیر تو حلقه ی نجات است
هم روی تو خوبتر ز خوبی
هم ذات تو برتر از صفات است
در دفتر عشق تو دو عالم
یک حرف زاولین برات است
جز یاد تو هر چه در دل آید
شک نیست که مبطل الصلات است
آورد لبت ز سبزه خطی
کین چشمه ی نوش و آن نبات است
ما توبه ز عاشقی نکردیم
عهد تو ولیک بی ثبات است
ترسم نرسی بکعبه ای شیخ
کاین راه بسوی سومنات است
کس تشنه نمی شود و گرنه
عالم همه سر بسر فرات است
در هر قدمی ز نقش پایی
سد چشمه ی خوشتر از حیات است
دارای جهان که هر چه بر لب
جز مدحت اوست ترهات است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
آن می که عصاره حیات است
باکوره کوزه نبات است
دیدار تو حل مشکلات است
صبر از تو خلاف ممکنات است
دیباچهٔ صورت بدیعت
عنوان کمال حسن ذات است
لبهای تو خضر اگر بدیدی
[...]
آئینهٔ ذات عین ذات است
ذات است که مجمع صفات است
بی جود وجود حضرت او
عالم به تمام فانیات است
می نوش مدام دُردی درد
[...]
شمشیر تو چشمه حیات است
زنجیر تو حلقه نجات است
گیسوی دراز تاب دارت
سر رشته عمر ممکنات است
هر عقده از آن سیاه ساحر
[...]
روی تو که قبله صلوه است
مجموعه عالم صفات است
عنوان تجلی ظهور است
دیوان کمال حسن ذات است
افزون ز مدارج عقول است
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.