گنجور

 
نشاط اصفهانی

لله الحمد نمردیم و بدیدیم چنین

که نه یاریست زما شاد و نه خصمی غمگین

دلی افسرده ز عشق و سری آزرده ز عقل

سینه ای خسته ز مهر و نظری بسته زکین

سبحه ای رشته اش از طره ی ترسابچگان

ساغری باده اش از باده ی فردوس برین

شرمی ای نفس از اینگونه سخنها ی گزاف

تو کجا و طمع منزلت صدیقین

تویی و یک سروسد زاهد و یک سلسله بند

تویی و یک دل و سد جامه و سد وجه رهین

تا کی و تا بکجا میروی و میبریم

رهبران از تو جدا، راهبران با تو قرین

دستگیر ار نشود لطف شهنشاه نشاط

آوخ از کار پریشان تو در دنیی و دین

 
 
 
فرخی سیستانی

مکن ای دوست بما بدنتوان کرد چنین

به حدیثی مرو از پیش و بکنجی منشین

چندازین خشم، جز از خشم رهی دیگر گیر

چند ازین ناز، جز از ناز طریقی بگزین

کودک خرد نیی تو که ندانی بد و نیک

[...]

منوچهری

ملک شیردل پیلتن پیلنشین

بوسعید بن ابوالقاسم بن ناصر دین

نه من و نیمش تیغی که بدو جوید کین

سه رش و نیم، درازی یکی قبضه ازین

مسعود سعد سلمان

ای بت زیبا کافر دلی و کافر دین

کفر و ایمان شده از زلف و رخت هر دو یقین

اگر آن ظلمت کاندر دل پر ظلمت توست

روز را بودی تاریک شدی روی زمین

وگر آن نور که بر دو رخ نورانی توست

[...]

وطواط

رمضان آمد و آورد ز فردوس برین

صد هزاران مدد خیر بر شاه زمین

رمضان ناظم اسباب صیامست و قیام

ای همه شادی آن ماه که او هست همین !

دیده از هیبت او طایفهٔ شرک فتور

[...]

سوزنی سمرقندی

عید فرخ بسرای ملک مشرق و چین

بار خواه آمد و زانو زد و بوسید زمین

به زمین بوس چو فردوس بیاراست سرای

بست آیین به جمال ملک مشرق و چین

بستن آیین بر روی زمین نادر نیست

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه