این خیال خودپرستانند غافل کان جمال
تا به چشمی درنیاید برنیاید در خیال
عقل گوید رب ارنی عشق میگوید که هی!
کَیفَ اَعبُد؟ گاه من معبودم و گه ذوالجلال
کَیفَ اَعبُد را شنیدی کوش تا بینی رُخَش
دیدهٔ ربّی اری گر هم طلب کن زان جمال
یک خطاب آمد به عقل و عشق از دربار دوست
در صماخ این تجنب در سماع آن یقال
عقل مینالد ز خویش و عشق مینالد ز دوست
این همیجوید وصال و او همیگوید محال
من سیهبخت جهانم لیک در دوران شاه
همچو زلف دلسِتانم کز وی افزاید جمال
جان ستاند جان دهد جزع سیه از یک نگاه
وان لب لعلی هنوز آسوده از رنج دلال
گر پریشان و سیهبختم همیبینی چه باک
زلف مشکین توام کز وی فزایی بر جمال
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به بیان تمایلات عشق و عقل در جستجوی جمال و زیبایی الهی میپردازد. در اینجا عقل میگوید اگر به زیبایی خداوند نگاه کنی، حقیقت را خواهی دید، اما عشق در تلاش است تا به معشوق نزدیک شود. عقل نگران است و عشق در جستجوی وصال، با وجود اینکه عقل میگوید غیرممکن است. نویسنده همچنین به سرنوشت خود و زیباییهایی که با وجود مشکلاتش به دست میآورد، اشاره میکند و از زیبایی که از معشوق سرچشمه میگیرد، سخن میگوید. در نهایت، او تأکید میکند که حتی اگر سرنوشت خوبی ندارد، زیبایی معشوقش باعث افزایش جمال او میشود.
هوش مصنوعی: این خیال، خیال کسانی است که در خود غرق شدهاند و غافل از این هستند که تا زمانی که آن زیبایی در چشم نمانده باشد، در خیال هم ظهور نمیکند.
هوش مصنوعی: عقل میگوید: «پروردگارم را به من نشان بده.» اما عشق جواب میدهد: «چگونه میتوانم عبادت کنم؟ زیرا در برخی مواقع من معبود هستم و در دیگر مواقع خداوند بزرگ.»
هوش مصنوعی: چگونه میتوانم او را پرستش کنم؟ کوش تا چهرهاش را ببینی، چهرهای که اگرچه زیباییاش را جستجو کنی، حقیقت بارزتر از آن است که به چشم بیافتد.
هوش مصنوعی: یک پیام از سوی دوست به عقل و عشق رسید که در آن از شنیدن یک نوع موسیقی خاص و مراقبت کردن نسبت به آن صحبت میشود.
هوش مصنوعی: عقل به خاطر خودش دلتنگ است و عشق به خاطر محبوبش. عقل در جستجوی وصال و نزدیکی است، در حالی که محبوب میگوید این کار غیرممکن است.
هوش مصنوعی: من در این جهان بدشانس هستم، اما در زمان پادشاه، مانند موی دلفریبانی هستم که از او زیبایی میگیرد.
هوش مصنوعی: از یک نگاه، جان را میگیرد و جان را میبخشد، و جزع و سختی را نمیتوان به خاطر آن نگاه تحمل کرد، در حالی که آن لب زیبا هنوز از درد عشق بیخبر و آسوده است.
هوش مصنوعی: اگر من را پریشان و بدبخت ببینی، نگران نباش. موهای مشکی تو بر زیبایی من تأثیر میگذارد و آن را بیشتر میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مهرگان آمد گرفته فالش از نیکی مثال
نیک وقت و نیک جشن و نیک روز و نیک حال
فال فیروزی و زرّست : آسمان و بوستان
کان یکی پیروزه جامه است این دگر زرّین نهال
گرد برگ زرد او بر چفته شاخ زرد خوش
[...]
اهل گردون دوش چون دیدند بر گردون هلال
خرمی کردند و فرخ داشتند او را بفال
با دعا و با تضرع دستها بر داشتند
پنج حاجت خواستند از کردگار ذوالجلال
نصرة دین و دوام دولت و امن جهان
[...]
تا شمر چون درع داودی شد از باد شمال
گشت چون تخت سلیمان گلبن از حسن و جمال
در ببارد از هوا هر ساعتی ابر بهار
مشگ پالد بر زمین هر ساعتی باد شمال
کرد چون عمان زمین را اشگ ابر قطره بار
[...]
عید را با مهرگان هست اتفاق و اتصال
هر دو را دارند اهل دولت و ملت به فال
اتفاق و اتصال هر دو بر ما خرم است
مرحبا زین اتفاق و حبذا زین اتصال
عید آیینی است کز وی هست ملت را شرف
[...]
بس کنید آخر محال ای جملگی اصحاب مال
در مکان آتش زنید ای طایفهٔ ارباب حال
زینهار و زینهار از گرم رفتن دم زنید
زین یجوز و لایجوز و خرقه و حال و محال
خرقهپوشان گشتهاند از بهر زرق و مخرقه
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.