گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
سیدای نسفی

شاد کن از وصل یارب جان افگار مرا

صحت کامل عنایت ساز بیمار مرا

چون کمان روزی که پشت من ز پیری خم شود

حلقه گوش جوانان ساز گفتار مرا

چشم زارم را مطیع نفس بی پروا مکن

بر سرم ویران مگردان خار دیوار مرا

از خط رخسار خوبان آب ده مژگان من

در کنار سنبل تر سبز کن خار مرا

سنگ را چون لعل کردی در ترازویم ز لطف

ساز از خورشید رویان گرم بازار مرا

قطره یی از باده توحید در جامم بریز

راست کن همچون نهال سرو رفتار مرا

سینه ام را همچو روی ساده رویان صاف کن

خانه آئینه گردان طبع هموار مرا

شست و شویی ده به آب رحمت خود هر سحر

از سیاهی چون لباس صبح دستار مرا

از غمش عمریست آرامی ندارم چون سپند

بر سر لطف آر آن نامهربان یار مرا

بر سر بازار آن روزی که بگشایم دکان

چشم انصافی بده یارب خریدار مرا

بر سر خوان تو روی آورده ام چون سیدا

روزی موران مکن کلک شکربار مرا

 
 
 

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه

محتشم کاشانی

ای فلک خوش کن به مرگ من دل یار مرا

دلگران از هستیم مپسند دلدار مرا

ای اجل چون گشته‌ام بار دل آن نازنین

جان ز من بستان و بردار از دلش بار مرا

ای زمانه این زمان کز من دلش دارد غبار

[...]

صائب تبریزی

نیست تاب درد غربت جان افگار مرا

با قفس آزاد کن مرغ گرفتار مرا

دارد از تار نفس زنار، نفس کافرم

تا دم آخر گسستن نیست زنار مرا

دست می شوید ز کار گل به آب زندگی

[...]

فیاض لاهیجی

بی‌تپش آرام کی باشد دل زار مرا

ذوق جستن زنده دارد نبض بیمار مرا

من کجا و این‌قدر تاب تزلزل‌های عشق

عطسة گل می‌کند اشفته دستار مرا

شکوة نازکدلان از برگ گل نازک‌ترست

[...]

اسیر شهرستانی

عشق ساغر داده شوق تشنه دیدار مرا

خواب آسایش نبیند چشم بیدار مرا

هر نفس از ساغر اشکم بهاری تر دماغ

خوی او برخود شگون دانسته آزار مرا

بی محبت سازی از مطرب جدا افتاده ام

[...]

سیدای نسفی

هجرش آخر کرد خرم جان افگار مرا

عاقبت این درد صحت داد بیمار مرا

از چمن بیرون نخواهم برد مژگان درشت

تا نسازد گل به دامن باغبان خار مرا

دامن پر سنگ اینجا همچو کوه ایستاده ام

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از سیدای نسفی