گویند به بَلاساغون، تُرکی دو کمان دارد
وَر زآندو یکی کم شد، ما را چه زیان دارد؟
ای در غم بیهوده، از بوده و نابوده
کاین کیسهی زَر دارد، وآن کاسه و خوان دارد
در شام اگر میری، زینی به کسی بخشد
جانت ز حسد اینجا، رنج خفقان دارد
جز غمزهی چشم شه، جز غصهی خشم شه
والله که نیندیشد، هر زنده که جان دارد
دیوانه کنم خود را، تا هرزه نیندیشم
دیوانه من از اَصلم، ای آنک عیان دارد
چون عقل ندارم من، پیش آ که توی عقلم
تو عقل بسی آن را، کاو چون تو شَبان دارد
گر طاعتِ کم دارم، تو طاعت و خیرِ من
آن را که توی طاعت، از خوف امان دارد
ای کوزهگر صورت، مفروش مرا کوزه
کوزه چه کند آنکس، کاو جوی روان دارد؟
تو وقف کنی خود را، بر وقفِ یکی مُرده
من وقف کسی باشم، کاو جان و جهان دارد
تو نیز بیا یارا، تا یار شَوی ما را
زیرا که ز جانِ ما، جانِ تو نشان دارد
شمسالحق تبریزی، خورشیدِ وجود آمد
کآن چرخ چه چرخ است آن، کآنجا سَیَران دارد؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر با مضامین فلسفی و عرفانی، به مسائلی چون مرگ و زندگی، حسادت، عشق و معرفت میپردازد. شاعر به بررسی ارزش و بیارزشی در زندگی میپردازد و بیان میکند که دلبستگی به دنیا و چیزهای مادی بیفایده است. در عوض، او بر اهمیت عشق و معرفت به خدا و وجود اشاره میکند و از همنشینی با دوستان و یاران یاد میکند. شخصیتهای مختلف در شعر، به نوعی نمادین از درکهای مختلف نسبت به زندگی و مرگ هستند. در نهایت، شاعر از عشق و راهنمایی شمس تبریزی به عنوان منبع نور و هدایت یاد میکند.
گفته میشود که در بلاساغون (شهری کهن در محدوده قرقیزستان) مردی دو کمان دارد. حال اگر یکی از آن دو کمان بشکند یا از بین برود، چه ضرری برای ما خواهد داشت؟
هوش مصنوعی: ای کسی که در اندوه بی دلیل به سر میبری، توجه کن که این زندگی با همه چیزهایش، چه موجود و چه ناموجود، ارزشهای خود را دارد. این موجودی که تو نادیده میگیری، دارای ثروت و نعمتهایی است که میتوانی از آن بهرهمند شوی.
هوش مصنوعی: اگر به شام بروی و کسی را با زین خود نوازش کنی، حتماً به خاطر حسادت، جانت در اینجا تحت فشار و رنج قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: جز اشاره و نگاه معشوق، هیچ چیز دیگری برای هیچ کس مهم نیست. هر کسی که زنده است، به جز غصههای ناشی از خشم عشق، به هیچ چیز دیگری فکر نمیکند.
هوش مصنوعی: من خود را دیوانه میکنم تا ذهنم به افکار بیهوده مشغول نشود. دیوانگی من از ذات و اصل خودم ناشی میشود، ای کسی که واقعیات را به وضوح میبیند.
هوش مصنوعی: چون من عقل و درک کافی ندارم، بیایید نزدیکم باشید، زیرا شما عقل زیادی دارید. همانطور که شَبَان (شبپرست) به گلهاش رسیدگی میکند، شما هم میتوانید به من کمک کنید.
هوش مصنوعی: هرچند که من عبادتم کم است، اما تو خیر و نیکی من را میدانی، چون تو در عبادتت از ترس محفوظ هستی.
هوش مصنوعی: ای سفالگر که زیباییها را میسازی، مرا نپوشان، چون کسی که به سراب و آب جاری دسترسی دارد، نمیتواند تنها با کوزههای خالی زندگی کند.
هوش مصنوعی: اگر خود را فدای کسی کنی که در حال حاضر زندگی ندارد، بهتر است فدای کسی شوی که هم جان دارد و هم دنیا را در اختیار دارد.
هوش مصنوعی: به ما بپیوند و همراه شو تا تو نیز به محبوب ما تبدیل شوی، چرا که زندگی ما به وجود تو وابسته است.
هوش مصنوعی: شمس تبریزی، همچون خورشیدی در زندگی ظاهر شده است. این چرخ که به دور خودش میچرخد، چه ارزشی دارد وقتی که در آن مکان، حقیقت و معرفت در حال حرکت است؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
آن سرو که چون سوسن ما را به زبان دارد
راز دل خود با ما چون غنچه نهان دارد
زلفش که چو سنبل روی از باد همیپیچد
سر بر من آشفته از ناز گران دارد
آن شوخ که با هرکس چون لاله قدح گیرد
[...]
به هنگام دعا زاهد نظر بر آسمان دارد
امید دانهٔ گندم مگر از کهکشان دارد
چه گویم با چنان شوخی که در نظارهٔ اول
خدنگ ناز و چشم مست و تیغ بی امان دارد
به جان طور آتش از تجلای تو پیدا شد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۱۰ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.