همچو گل سرخ برو دست دست
همچو میی خلق ز تو مست مست
بازوی تو قوس خدا یافت یافت
تیر تو از چرخ برون جست جست
غیرت تو گفت برو راه نیست
رحمت تو گفت بیا هست هست
لطف تو دریاست و منم ماهیش
غیرت تو ساخت مرا شست شست
مرهم تو طالب مجروحهاست
نیست غم ار شست توام خست خست
ای که تو نزدیکتر از دم به من
دم نزنم پیش تو جز پست پست
گرچه یکی یوسف و صد گرگ بود
از دم یعقوب کرم رست رست
مست همه گرد در این شهر ما
دزد و عسس را شه ما بست بست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این اشعار به زیبایی و محبت معشوق خود اشاره میکند. او معشوقش را به گل سرخ و شراب تشبیه میکند که باعث مستی مردم شده است. شاعر به قدرت و جاذبه معشوقش اشاره دارد و میگوید که او همچون قوس خدا دارای قدرت و جذابیت است. در این شعر، تضاد بین غیرت و رحمت معشوق مطرح میشود و شاعر بیان میکند که عشق و لطف معشوقش مانند دریا است و او تنها موجودی است که در آن شنا میکند. همچنین، با اشاره به نزدیکی معشوق به خود، تأکید میکند که در حضور او نمیتواند جز از خودخواهی و نقص حرفی بزند. اشعار در نهایت به مستی جمعی و آزادی که در شهر وجود دارد اشاره میکنند و نشان میدهند که معشوق قدرتی را همچون پادشاه بر دزدان و نگهبانان دارد.
هوش مصنوعی: چنان که گل سرخ زیباست، با دستانی پر از لطافت و مهربانی به مردم محبت کن. همچون شرابی که باعث سرخوشی و مستی میشود، بر دلها تاثیر بگذار و آرامش ببخش.
هوش مصنوعی: بازوی تو به قدری زیبا و دلکش است که مانند قوس کمان خداوند به نظر میرسد. تیر تو نیز به قدری قوی و پرقدرت است که از چرخ زمان خارج میشود و آهنگ خود را به جلو میبرد.
هوش مصنوعی: در اینجا به تضادی اشاره شده است که بین احساس غیرت و رحمته وجود دارد. غیرت میگوید که راهی وجود ندارد و باید دوری کرد، اما رحمت میگوید که راه باز است و باید به سمت همدیگر بیاییم. این نشاندهنده کشمکش بین دو احساس متضاد است که یکی ما را به عقب میرانَد و دیگری ما را به جلو هدایت میکند.
هوش مصنوعی: محبت و محبت تو همچون دریا گسترده است و من همچون ماهی در آن شناورم. غیرت و دلسوزی تو باعث شده که من را از هر چه ناخالصیست پاک کند.
هوش مصنوعی: مرهم تو برای درد کشیدههاست، نگران نباش اگر خستگی ناشی از رنج را بر دوش میکشی.
هوش مصنوعی: ای کسی که حضور تو برای من نزدیکتر از نفس کشیدنم است، در حضورت جز از واژههای حقیر و بیارزش استفاده نمیکنم.
هوش مصنوعی: اگرچه ممکن است یک نفر مانند یوسف باشد و افراد زیادی مثل گرگ دور او جمع شوند، اما درنهایت از لطف و کرم یعقوب بهرهمند میشود.
هوش مصنوعی: در این شهر، همه به وضوح غرق در مستی هستند و در شرایطی که دزدان و مأموران نظم به طرز عجیبی در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند. شهردار هم تصمیم گرفته است که همه آنها را به هم ببندد و هیچ کس نمیتواند در این وضعیت کار خاصی انجام دهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
بود و نبود آنچه بلندست و پست
باشد و این نیز نباشد که هست
نیم شبی سیم برم نیم مست
نعرهزنان آمد و در در نشست
هوش بشد از دل من کاو رسید
جوش بخاست از جگرم کاو نشست
جام می آورد مرا پیش و گفت
[...]
من به عذاب اندرم، آری رواست
مجلس عالی به شراب اندرست
صبحدمان، ازمی گل بوی مست
همچو نسیم سحرازجا به جست
خواب نهان، در سر شهلای شوخ
تاب عیان، در سر مرغول شست
خانه بهم بر زده چون عهد ترک
[...]
بازرسیدیم ز میخانه مست
بازرهیدیم ز بالا و پست
جمله مستان خوش و رقصان شدند
دست زنید ای صنمان دست دست
ماهی و دریا همه مستی کنند
[...]
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.