بازرسیدیم ز میخانه مست
بازرهیدیم ز بالا و پست
جمله مستان خوش و رقصان شدند
دست زنید ای صنمان دست دست
ماهی و دریا همه مستی کنند
چونک سر زلف تو افتاده شست
زیر و زبر گشت خرابات ما
خنب نگون گشت و قرابه شکست
پیر خرابات چو آن شور دید
بر سر بام آمد و از بام جست
جوش برآورد یکی می کز او
هست شود نیست شود نیست هست
شیشه چو بشکست و به هر سوی ریخت
چند کف پای حریفان که خست
آن که سر از پای نداند کجاست
مست فتادست به کوی الست
باده پرستان همه در عشرتند
تنتن تنتن شنو ای تن پرست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف حال و هوای میخانه و جشن و سرور مستان میپردازد. او از مستی و شادی افراد میگوید که در حال رقص و خوشگذرانیاند. اشاره شده که مستی مانند دریا طراوتبخش است و زلف معشوق در حال شست و شو است. همچنین، به اختلالات و آشفتگیهایی که در اثر نشئگی بوجود آمده اشاره میشود، از جمله شکستن شیشه و ریختن شراب. پیر خرابات نیز با دیدن این شور و حال به بام میآید. در نهایت، شاعر تأکید میکند که بادهپرستان در حال لذت بردن و خوش گذرانی هستند و دعوت به شادی و سرور میکند.
هوش مصنوعی: ما در میخانه به نشوه و شگفتی رسیدیم، از موقعیتهای عالی و پست دوری کردیم.
هوش مصنوعی: همهٔ عاشقان شاد و در حال رقص هستند، ای زیبارویان، دستهایتان را به هم بزنید.
هوش مصنوعی: همه موجودات در دریا و ماهیها در حال شادی و سرخوشی هستند، زیرا زیبایی و جذابیت تو آنها را به وجد آورده است.
هوش مصنوعی: در میخانه ما همه چیز دگرگون شد، بساطی به هم ریخت و جرعهنوشی به زمین افتاد و شکست.
هوش مصنوعی: پیر میخانه وقتی آن شور و هیجان را دید، بر سر بام آمد و از آن پایین پرید.
هوش مصنوعی: جوشش و شور و شوقی به وجود آمد که نشان میدهد چیزی وجود دارد، اما در عین حال آن چیز به نظر میرسد که وجود ندارد.
هوش مصنوعی: وقتی شیشه شکست و تکههایش به هر طرف پراکنده شد، تعدادی از افراد که خسته بودند، به آن پا گذاشتند.
هوش مصنوعی: کسی که نمیداند وجودش کجا است و در چه وضعیتهایی به سر میبرد، در حال بیهویتی و گمشدگی به سر میبرد.
هوش مصنوعی: عاشقان شراب همه در خوشی و شادی به سر میبرند. ای کسی که به راحتی زندگی میکنی، این را گوش کن!
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
بود و نبود آنچه بلندست و پست
باشد و این نیز نباشد که هست
نیم شبی سیم برم نیم مست
نعرهزنان آمد و در در نشست
هوش بشد از دل من کاو رسید
جوش بخاست از جگرم کاو نشست
جام می آورد مرا پیش و گفت
[...]
من به عذاب اندرم، آری رواست
مجلس عالی به شراب اندرست
صبحدمان، ازمی گل بوی مست
همچو نسیم سحرازجا به جست
خواب نهان، در سر شهلای شوخ
تاب عیان، در سر مرغول شست
خانه بهم بر زده چون عهد ترک
[...]
همچو گل سرخ برو دست دست
همچو میی خلق ز تو مست مست
بازوی تو قوس خدا یافت یافت
تیر تو از چرخ برون جست جست
غیرت تو گفت برو راه نیست
[...]
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۷ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.