بخش ۱ - باب برزویه طبیب: چنین گوید برزویه، مقدم اطبای پارس، که پدر من از ...
بخش ۲: و چون یک چندی بگذشت و طایفه ای را از امثال خود در ...
بخش ۳: چون بر این سیاقت در مخاصمت نفس مبالغت نمودم به ...
بخش ۴: و من به حکم این مقدمات از علم طب تبرمی نمودم و ...
بخش ۵ - حکایت دزد نادان: هر طایفهای را دیدم که در ترجیح دین و تفضیل مذهب ...
بخش ۶: در این جمله بدین استکشاف صورت یقین جمال ننمود. با ...
بخش ۷ - حکایت بازرگان و جواهرساز چنگنواز: پس از رنجانیدن جانوران و کشتن مردمان و کبر و خشم ...
بخش ۸: چون محاسن صلاح بر این جمله در ضمیر متمکن شد ...
بخش ۹: در جمله نزدیک آمد که این هراس ضجرت بر من مستولی ...
بخش ۱۰: آخر رای من بر عبادت قرار گرفت، چه مشقت طاعت در ...
بخش ۱۱: و بباید شناخت که اطراف عالم پر بلا و عذاب است، و ...
بخش ۱۲: و پس از بلوغ غم مال و فرزند و، اندوه آز و شره و، ...
بخش ۱۳ - حکایت مرد غافل: چون فکرت من بر این جمله به کارهای دنیا محیط گشت و ...
بخش ۱۴: در جمله کار من بدان درجت رسیدکه به قضاهای آسمانی ...