ای درد تو درمان دل و رنج تو راحت
اشکم نمک آب و جگر خسته جراحت
موج ار چه زند لاف تبحر نزند دم
با مردمک چشم من از علم سباحت
یکدم نشود نقش تو از دیده ما دور
زانرو که توئی گوهر دیای ملاحت
دستی ز سر لطف بنه بر دل ریشم
زیرا که بود در کف کافی تو راحت
مستسقی درویش که نم در جگرش نیست
او را که دهد قطره ئی از بحر سماحت
در مذهب صاحب نظران باده مباحست
زینسان که دهد چشم تو فتوی اباحت
از شرم شود غرق عرق صبح جهانتاب
پیش رخ زیبای تو از روی صباحت
در دیده ی خورشید چو یکذره حیا نیست
آید بسر بام تو از راه وقاحت
از پسته تنگت ندهد یکسر مو شرح
خواجو که کند موی شکافی بفصاحت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و جذبه معشوق پرداخته است. شاعر ابتدا از درد و رنجی که در دل دارد، سخن میگوید و به نقش و تأثیر عمیق معشوق بر او اشاره میکند. او را گوهری در دریا میداند که همواره در نظرش حاضر است. شاعر از معشوق میخواهد که با محبت خود بر دل زخمیاش دست بگذارد و تسکینی به او بدهد.
در ادامه، شاعر به آزاد بودن نوشیدن باده به خاطر زیبایی و جذابیت معشوق اشاره میکند و معتقد است که حضور او باعث شگفتی و غرق شدن دیگران در عرق شرم میشود. در نهایت، شاعر با زبانی زیبا و هنرمندانه به زیباییهای معشوق اشاره میکند و تأکید میکند که حتی خورشید هم در برابر او شرمنده است.
کلام شاعر پر از احساسات عمیق و توصیفهای دلنشین درباره عشق و زیبایی است.
هوش مصنوعی: تو درد تو برای دل من درمانی است و رنج تو برایم آرامشی دارد. اشکم مانند نمک بر زخم و جگر خسته من میباشد.
هوش مصنوعی: اگرچه موجها خود را قوی و ماهر نشان دهند، اما نمیتوانند در برابر نگاه من که آگاهی و معرفت را دارد، تاثیری بگذارند.
هوش مصنوعی: لحظهای هم تصویر تو از جلوی چشمهایم دور نمیشود، زیرا تو گوهری هستی در دریای زیبایی و جذابیت.
هوش مصنوعی: دست مهربانیات را بر دل غمگینم بگذار، زیرا که در دست تو آسایش و آرامش وجود دارد.
هوش مصنوعی: درویشی که درونش خشک و خالی است، چگونه میتواند انتظار داشته باشد که کسی به او از دریا generosity (سخاوت) چیزی بدهد.
هوش مصنوعی: در نظر دانشمندان دین، نوشیدن شراب جایز است، زیرا چشمهای تو دلیلی بر مجاز بودن آن میآورد.
هوش مصنوعی: صبحگاهی که خورشید درخشان خود را نمایان میکند، از شرم در برابر زیبایی و جمال تو، عرق عرق میشود. زیبایی تو باعث میشود که صبح نیز شرمنده باشد.
هوش مصنوعی: اگر در چشمان خورشید حتی اندکی شرم و حیا وجود نداشته باشد، بیپروا و بدون هیچ ملاحظهای به بالای بام تو خواهد آمد.
هوش مصنوعی: اگر دقت کنی، از پستهات هیچ چیز به دست نمیآوری، اما داستان خواجو نشان میدهد که او با کلام و بیان زیبا، میتواند حتی مو را از هم بگشاید و موضوعات را با فصاحت و بلاغت بیان کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آن کو به تو بخشید چنین لطف و صباحت
آموخت مرا شاعری و رسم فصاحت
تا مردم چشمم صدف در تو بیند
چون آدم آبی شده در غوص و سباحت
هم چشمه خضری تو و هم جام سکندر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.