از آن چشمی که میداند زبان بیزبانی را
نکویان یاد میگیرند طرز نکتهدانی را
به نزد آنکه باشد تنگدل از دست کوتاهی
درازی عیب میباشد قبای زندگانی را
نمیخواهی که زخمت را به مرهم احتیاج افتد
سپر از سینه کن تیر جفای آسمانی را
کنون کز رعشهٔ پیری به جامم می نمیماند
چه حاصل گر دهد دوران شراب کامرانی را
به سان سایه گر از ناتوانیها زمینگیرم
ز همراهان نیم واپس بنازم سختجانی را
ز رویش دیده محروم است و گوش از مژدهٔ وصلش
که دوران بسته بر دل شاهراه شادمانی را
دلم سیمای جنگ از چهرهٔ صلح تو مییابد
به آن چشمی که بیند در تغافل همزبانی را
بود روزی که می در پردهٔ شب جلوهگر ماند
به ظلمت گر نشان دادند آب زندگانی را
کلیم الفت به خار این چمن بهتر بود از گل
که دامنگیریش دارد نشان مهربانی را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر در مورد درک عمیق و معنای زندگی است. شاعر به اهمیت فهم و دانش اشاره میکند و میگوید افرادی که از زبانِ بیزبانی مطلع هستند، میتوانند نکات مهم را بیاموزند. او به قلبهایی که از درد و نارسایی رنج میبرند و در جستجوی خوشبختی هستند، اشاره میکند و به این نکته تاکید دارد که طولانی بودن عمر ممکن است عیب تلقی شود.
شاعر همچنین به احساس نارضایتی از زمان جوانی میپردازد و مدعی است که در پیری، دیگر انرژی و شوقی برای لذت بردن از زندگی ندارد. او از همراهان ناتوانیاش شکایت میکند و میگوید که در پی جدایی از معشوق، دلش به درد آمده و از خوشیها محروم است. در نهایت، او به این نتیجه میرسد که حتی در سختیها نیز باید محبت و الفت را جستجو کرد و این مسأله را مهمتر از زیبایی ظاهری میداند.
هوش مصنوعی: چشمی که میداند میتواند به دیگران آموزش دهد و نکتههای مهم را به خوبی منتقل کند. نکویان و انسانهای فرهیخته از این دانش و بینش بهرهمند میشوند و به همین دلیل میتوانند نکتههای عمیق را بیاموزند.
هوش مصنوعی: اگر کسی دل تنگ و ناراضی باشد، او به خاطر نواقص و کاستیهای زندگی دیگران، به آنها عیب میگیرد و این عیبجویی نشاندهنده نارضایتی خودش از زندگی است.
هوش مصنوعی: اگر نمیخواهی که دلت جراحتی بیابد که به درمان نیاز داشته باشد، خودت را از درد و رنج دنیا در امان نگهدار و با تمام وجود در برابر مشکلات بایست.
هوش مصنوعی: حالا که از لرزههای پیری، دیگر در جامم نوشیدنی نمیماند، چه فایده دارد اگر دوران خوشی را به من بدهد؟
هوش مصنوعی: اگر به خاطر ناتوانیها و مشکلاتم زمینگیر شوم، باید از دوستانم دوری کنم و بر قدرت تحمل و استقامت خودم به شدت افتخار کنم.
هوش مصنوعی: از چهرهاش چشمها بیخبرند و گوشها از خبر وصالش خاموشاند، زیرا زمان بر شادی شاهراه دل حاکم شده و آن را بسته است.
هوش مصنوعی: دل من از چهرهٔ صلح تو، حالتهای جنگ را میبیند. به چشمی که حتی در بیتوجهی هم برادرانهگی را مشاهده میکند.
هوش مصنوعی: روزی بود که در تاریکی شب، شراب جلوهگری میکرد و اگر به بخت نشان داده میشد، میتوانست زندگی را به نمایش بگذارد.
هوش مصنوعی: دوستی و محبت، حتی اگر به یک چیز کمارزش مثل خار باشد، بهتر از این است که به گل و گیاهی زیبا و با ارزش باشد که فقط به خاطر ظواهرش به آن توجه میشود. ترجیح این است که در دوستیام با چیزهای ساده و کوچک صداقت و محبت وجود داشته باشد تا در چیزهای زیبا، اما سطحی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جهان دانش و معنی ، شهاب الدّین تویی آنکس
که چشم عقل کم بیند ، چو تو بسیار دانی را
ز رای سالخوردت دان ، شکوه بخت برنایت
مربّی آنچنان پیری، سزد جوانی را
ز قحط مردمی عالم ، چنان شد خشک لب تا لب
[...]
عطارد مشتری باید، متاع آسمانی را
مهی مریخچشم ارزد، چراغ آن جهانی را
چو چشمی مقترن گردد بدان غیبی چراغ جان
ببیند بیقرینه او قرینان نهانی را
یکی جانِ عجب باید که داند جان فدا کردن
[...]
نظر از جانب ما کن زکات زندگانی را
دلی ده باز ما را صدقة جان و جوانی را
به بوسی از سرم کردن توانی دفع صفرا را
به بویی از دلم بردن توانی ناتوانی را
چه بادش گر به دلداری دمی با بی دلی داری
[...]
کجا بودی که امشب سوختی آزرده جانی را
به قدر روز محشر طول دادی هر زمانی را
سئوالی کن ز من امروز تا غوغا به شهر افتد
که اعجاز فلانی کرده گویا بی زبانی را
به هر جنسی که می گیرند اخلاص و وفا خوب است
[...]
به عصیان مگذران زنهار ایام جوانی را
مکن صرف زمین شور، آب زندگانی را
به مهر خامشی تیغ زبان را کن سپرداری
اگر دربسته می خواهی بهشت جاودانی را
ز می بگذر که باشد در قفا همچون گل رعنا
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.