بگذشت نوجوانی و جسم نزار ماند
گردی درین ره از پی آن شهسوار ماند
رو داد وصل یار و همان دل فسرده ایم
این غنچه ناشگفته درین نوبهار ماند
افسوس از دلی که ز بیدردی آرمید
آسوده خاطری که زغم بیقرار ماند
هرگز نشد شکفته دل داغدار ما
این لاله غنچه در چمن روزگار ماند
جویا شباب رفت و به دل حسرتم گذشت
گل رخت بست ازین چمن و خارخار ماند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این بیتها درباره گذشتن دوران جوانی و احساس حسرت و اندوه از دست رفتههای زندگی است. شاعر به یاد جوانی و عشق خود میافتد و احساس میکند که دلش هنوز درگیر غم و ناامیدی است. او به غنچهای اشاره میکند که نتوانسته شکوفه کند و این نشاندهنده عدم تحقق آرزوها و حسرتهایش است. در نهایت، زمان جوانی از دست رفته و او همچنان در حسرت و فکر آن روزگار باقی مانده است.
هوش مصنوعی: جوانی گذشته و حالا جسم ضعیف و ناتوانی باقی مانده است. در این مسیر، از پی آن معشوق عالی مقام باقی ماندهام.
هوش مصنوعی: وصال معشوق نصیب ما شده، اما دل ما همچنان غمگین و افسرده است. این غنچهای که در این بهار تازه به bloom نرسیده، هنوز بیصدا و در حال انتظار باقی مانده است.
هوش مصنوعی: متأسفانه، دل من به خاطر بیدردیاش آرامش ندارد و آن آرامش خاطر نیز به خاطر غم و اندوهی که به شدت در درونم است، همواره ناآرام است.
هوش مصنوعی: دل غمگین ما هرگز شاداب و شکفته نشد، مانند لالهای که در چمن روزگار به شکل غنچه باقی ماند.
هوش مصنوعی: در پی جوانیام بودم و حسرت در دلم باقی ماند، چرا که زیبایی چهرهات از این باغ رفت و فقط خاری از آن به یادگار ماند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
رفت آن نگار و عشق آن نگار ماند
او شد ز دست و دست نشاطم ز کار ماند
از دیده رفته چهرهٔ همچنون نگار او
وز اشک دیده چهرهٔ من پر نگار ماند
از چشم من جمال دو رخسار یار رفت
[...]
رفتی و درد و داغ توام یادگار ماند
صد حسرت از تو در دل امیدوار ماند
بلبل کشید رنج گلستان و عاقبت
گل را صبا ربود و ازو بهر خار ماند
دریا شد از سرشک کنارم ولی چه سود
[...]
رفتند همدمان و مرا دل فگار ماند
خون جگر ز صحبتشان یادگار ماند
دل مضطرب ز روزن چشمم برون دوید
اما ز ناتوانی هم در کنار ماند
از دشمنم چه شکوه که این زخم دوست زد
[...]
طی شد زمان پیری ودل داغدار ماند
صیقل شکست وآینه ام در غبار ماند
رفتی تو لیک نام نکو یادگار ماند
حرف ترت چو دیدة ما آبدار ماند
رفتی تو از میان (و) دل سخت جان ما
بر خاک مرقد تو چو سنگ مزار ماند
بودی صفای آینة دهر و من غبار
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.