بچه هایِ زمانه رند شدند
بی ثمر دان تو ژاژخایی را
کودکانِ زمان ما نکنند
جز برایِ زر آشنایی را
یا برو زَر بده که سر بنهند
یا برو دِل بِنه جُدایی را
در نَظَرْشانْ بهایِ جامی نیست
دفترِ جامی و بَهایی را
نشِناسند جز بَرایِ طلا
شیخی و صوفی و بَهایی را
به شَمیزی نمی کنند حِساب
شِعْرِ خاقانی و سَنایی را
یاوه دانند و سُخْره پندارند
مهربانی و آشنایی را
نَبُوَد در مِزاجِشان اثری
عَرْضِ اِفْلاس و بی نَوایی را
نتوانی فَریفْتْ جز به طلا
کودکِ دورۀ طلایی را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای به بر کرده بی وفایی را
منقطع کرده آشنایی را
بر ما امشبی قناعت کن
بنما خلق انبیایی را
ای رخت بستده ز ماه و ز مهر
[...]
ای به دل کرده آشنایی را
برگزیده ز ما جدایی را
خوی تیز ازبرای آن نبود
که ببرند آشنایی را
در فراقت چو مرغ محبوسم
[...]
نه از آن دیر بخشد ایزد کام
که دهد جلوه کبریایی را
زان توقف کند که دریابی
ذوق در یوزه گدایی را
بیند از پیش چیزهایی را
آفتی، رنجی، ابتلایی را
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.