ماهرویان زلف مشکین را پریشان کردهاند
عاشقان دنیی و دین در کار ایشان کردهاند
نور صبح از پرده شب آشکارا میشود
گر چه عارض را به زیر زلف پنهان کردهاند
شاهدان در شهر عرض صورت خود دادهاند
زاهدان میلی به راه بتپرستان کردهاند
بیدلان غوغا به کوی دوستان آوردهاند
بلبلان مست آهنگ گلستان کردهاند
عقلهای ما ز چشم مستشان لایعقیل است
زلفها دلهای ما را گوی چوگان کردهاند
پیش از این در مجلس روحانیان ارواح ما
با جمال شاهدان میلی فراوان کردهاند
جان ما در قالب خاکی نمیگیرد قرار
در قفس مرغان وحشی را به زندان کردهاند
هر نثاری لایق خوبان نباشد لاجرم
مهرورزان بر سر ایشان دل افشان کردهاند
تا نماند آبرویی چشمه خورشید را
آفتاب روی ایشان را درفشان کردهاند
چون همام آنها که چشم نیم مستت دیدهاند
پشت بر خمخانههای میفروشان کردهاند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف زیباییها و جذابیتهای معشوقهها و عاشقان پرداخته است. او از زلفهای پریشان و دلبستگیهای عاطفی عاشقان میگوید. نور صبح به تدریج از شب بیرون میآید، ولی زیبایی چهرهها هنوز زیر زلفها پنهان است. شاهدان شهر به زیباییهای خود افتخار میکنند و زاهدان به سمت عشق و زیبایی روی میآورند. بیدلان و بلبلان در جستجوی دوست و گلستان هستند و عقل عاشقان تحت تأثیر جذابیت آنها در پیچ و خمهای عشق گم شده است.
شاعر به احساسات عمیق عاشقان و ناتوانی آنها در خودداری از عشق اشاره میکند و میگوید که جان آنها در قفسِ دنیای خاکی قرار ندارد. زیبایی و مهربانی معشوقان چشمه خورشید را در خود محو کرده و عشق به اوج خود میرسد، به طوری که هیچ آبرویی باقی نمیماند. در نهایت، شاعر به ارتباط چشمان مست معشوق با میخانهها اشاره میکند و به حالتهای مستی و عشق در آنها میپردازد.
هوش مصنوعی: زیباییهای چهره و زلفهای مشکی محبوبان، دل عاشقان را پریشان کرده و این عشق و علاقه، هم در دنیای مادی و هم در جنبههای معنوی تأثیرگذار شده است.
هوش مصنوعی: نور صبح به روشنی خودش را از پشت پرده شب نشان میدهد، حتی اگر چهره را زیر موهایش پنهان کرده باشند.
هوش مصنوعی: در شهر، زیباییها و جذابیتها خود را نشان میدهند و به همین دلیل، افراد پارسا و زاهد نیز به وسوسه گناهان و لذتهای دنیوی متمایل شدهاند.
هوش مصنوعی: دلشکستگان شور و شوقی در محله دوستان به راه انداختهاند و بلبلان سرمست، نوایی شاداب برای باغ و گلستان سر میدهند.
هوش مصنوعی: عقلهای ما تحت تأثیر چشمهای مست آنها قرار گرفته و نمیتوانند درست فکر کنند. زلفهایشان دلهای ما را مانند گوی در بازی توپ به این سو و آن سو میزنند.
هوش مصنوعی: در گذشته، در جمع روحانیون، ارواح ما تمایل زیادی به زیبایی شاهدان داشتهاند.
هوش مصنوعی: جان ما در این بدن خاکی آرام نمیگیرد، مانند پرندگان وحشی که در قفس imprisoned هستند.
هوش مصنوعی: نه هر نثری شایسته و مناسب خوبان است، بنابراین مهربانان برای احترام به آنها، عشق و محبت خود را نثارشان کردهاند.
هوش مصنوعی: تا وقتی که آبرو و اعتبار باقی نماند، خورشید نور خود را بر چهره آنها تابانده است.
هوش مصنوعی: کسانی که چشمشان به زیباییهای تو به مانند چشم مست است، دیگر به سوی میخانهها و فروشندگان شراب بازنگشتهاند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاجیان روی صفا در کعبه جان کردهاند
عاشقان عزم طواف کوی جانان کردهاند
نفس کافر کیش را در راه او روحی فداه
هر نفس چون کیش اسماعیل قربان کردهاند
میدمد بوی وفا زین صبح خیزان چون صبا
[...]
سرو باغ ملک را در خاک پنهان کردهاند
گوهر سیراب را با خاک یکسان کردهاند
خشم را روشندلان در حِلم پنهان کردهاند
آتش سوزنده را بر خود گلستان کردهاند
چشم خود جمعی که از رخسار نیکو بستهاند
پیش یوسف در بغل آیینه پنهان کردهاند
چون صدف آنان کز انجام قناعت آگهند
[...]
پاک بینان الفتی با داغ پنهان کرده اند
جای گل چون شعله آتش در گریبان کرده اند
فیضها دارد شب ناکامی ما در کمین
هر طرف صبحی در این ویرانه پنهان کرده اند
از نسیم صبح آب خنده گل می چکد
[...]
حقپرستان سلف، کاری نمایان کردهاند
معبدی بر کوهسار از سنگ بنیان کردهاند
بیست پله برنهاده پیش ایوانی ز سنگ
زیرش انباری برای آب باران کردهاند
پلهای دیگر نهادستند از سوی دگر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.