حاجیان روی صفا در کعبه جان کردهاند
عاشقان عزم طواف کوی جانان کردهاند
نفس کافر کیش را در راه او روحی فداه
هر نفس چون کیش اسماعیل قربان کردهاند
میدمد بوی وفا زین صبح خیزان چون صبا
کز هوا جان داده و سعی فراوان کردهاند
رهروان او ز زاد و آب فارغ زادهاند
تکیه بر خون دل و بر آب مژگان کردهاند
طالبان روضهاش طوبی لهم در بادیه
اولین منزل سرابستان رضوان کردهاند
از بهار چین به سنبل پرچین او
آهوان مشک را ره در بیابان کردهاند
بر جمال کعبه رخسار او خال سیاه
دیدهاند و دیدهها را زمزم افشان کردهاند
بر در آن کعبه دل، بسته جانها حلقهوار
ذکر خیر داور دارای دوران کردهاند
ماه ملک آرای برج سلطنت سلطان اویس
در دریا فیض درج سلطنت سلطان اویس
باغ رخسار تو را امروز آبی دیگرست
در کمند طرهات پیچی و تابی دیگرست
سایهبان بر مه چرا بندی به دفع آفتاب
زآنکه زیر سایه بانت آفتابی دیگرست
عقد زلفت را نمیشاید به انگشتان گرفت
زآنکه عقد زلف شست را حسابی دیگرست
دیدهام یک شب خیال نقش رویت را بخواب
دیده زان شب باز در سودای خوابی دیگرست
زلف مشکین تو را تا باد بر هم میزند
جان مسکین هر نفس در اضطرابی دیگرست
سینه من نیست تنها منزل سودای عشق
گنج عشقت را به هر کنجی حسابی دیگرست
رشته جان من و شمع سر زلف یکی است
گرچه هر یک را ز رخسار تو تابی دیگرست
هندوی مالک رقاب طره را گو کین ستم
بس که در دور فلک مالک رقابی دیگرست
ماه ملک آرای برج سلطنت سلطان اویس
در دریا فیض درج سلطنت سلطان اویس
چشم او هر لحظه مستان را به هم بر میزند
شور عشقش عاشقان را حلقه بر در میزند
پشت من در عشق رویش راست چون چنگ است خم
هر زمان زان روی بر من راه دیگر میزند
چون نورزم مهر در رخش کانوار مهر
ز آسمان میبارد و از خاک سر بر میزند
لعل او هر لحظه سنگی میزند بر ساغرم
چون توان کردن که او پیوسته ساغر میزند
ساخت در چشمم خیالش جایگه وین طرفهتر
کز خیالش جمله عالم خیمه برتر میزند
چشم و رویم میدهند از حلقه گوشش خبر
آن یکی در میچکاند وین یکی زر میزند
چند خواهم دم به دم دادن آنکس را که دم
در هوای پادشاه بنده پرور میزند
ماه ملک آرای برج سلطنت سلطان اویس
در دریا فیض درج سلطنت سلطان اویس
آنکه ذات آفرینش با وجودش زیور است
بر وجودش آفرین کز آفرینش برتر است
رای عالمگیر او را صبح صادق سنجق است
بزم ملک آرای او را بحر زاخر ساغر است
پادشاه تاج بخش با ذل صاحبدل است
شهر یار کامگار عادل دین پرور است
کیست گردون تا به نان خور کند بازار گرم
بر بساط او چو گردون صد هزارش نانخور است
هر طرف کانجا غبار نعل شبدیزش رسید
خاک آن اطراف تا صد میل کحل اغبر است
از پی زیب بزرگی بر سپهر این بیت من
نقش پیشانی ماه و آفتاب انوارست
ماه ملک آرای برج سلطنت سلطان اویس
در دریا فیض درج سلطنت سلطان اویس
دست فیاض تو خاطرهها ز بند آزاد کرد
عدل معمارت درونهای خراب آباد کرد
هر که میخواهد که در عهد تو آزادی کند
اولش چون تیغ باید روی چون فولاد کرد
باد ازان دست چنار انداخت کاندر عهد تو
مرغ از دست چناری در چمن فریاد کرد
آنچه کرد اسکندر اندر سد باب مملکت
بابت آن ثانی جم درباره بغداد کرد
سوسن آزادی خلقت کرد با سرو سهی
لطف طبعت را خوش آمد هر دو را آزاد کرد
لطفت اندر باب ارباب هنر ز انصاف و داد
هرچه میبایست کرد انصاف باید داد کرد
زمره کروبیان بر سدره در اوقات ذکر
بس که خواهد این حدیث از قول سلمان یاد کرد
ماه ملک آرای برج سلطنت سلطان اویس
در دریا فیض درج سلطنت سلطان اویس
پادشاها روز عیدت فرخ و فرخنده باد
چون لب ساغر مدامت کام جان پرخنده باد
در جهالن تا سایه خورشید را باشد نشان
سایه خورشید چترت بر جهان پاینده باد
شهسوار همتت بر خنگ چوگانی به حکم
آسمان را در خم چوگان چو گوی افکنده باد
چرخ کو یک چشم دارد جز به چشم مهر اگر
بنگرد سوی تو آن یک چشم نیزش کنده باد
سوسن آزاد تا رطب اللسان باشد به باغ
سوسن آزاد باغ مدحت اول بنده باد
تا نظام سال و ماه و هفته و روز و شب است
سال و ماه و هفته و روز و شبت فرخنده باد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به موضوع حج و عشق به خدا و معشوق میپردازد. شاعر با توصیف زیباییهای کعبه و احساسات حاجیان، عشق و وفا را بیان میکند. او به قربانیان اسماعیل اشاره میکند و از زائرانی میگوید که با دلهای پاک و اشکهای عشق به کعبه طواف میکنند.
در ادامه، شاعر به زیبایی معشوق اشاره کرده و با توصیف چهره و زلف او، عشق و شوقش را به تصویر میکشد. او تصویر زیبایی از خداوند و پادشاهی را ترسیم میکند که به عدالت معروف است و دل مردم را تسلی میبخشد.
شعر در پایان با دعا برای پادشاه و آرزوی خوشبختی و برکت برای او به پایان میرسد. بهطور کلی، این شعر شعف و شوق عمیق به زیارت کعبه و عشق به معشوقی الهی را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: مردم در کنار كعبه مشغول عبادت و راز و نیاز هستند و عاشقان با شور و شوق به دور معشوق خود میچرخند.
هوش مصنوعی: نفس کافر، در مسیری که هدفش عشق و دیانت است، باید فدای روحی شود که در آن راه قدم گذاشته است. هر لحظه مانند قربانی اسماعیل، آماده است تا از خود گذشتگی کند.
هوش مصنوعی: این صبح خنک و سرشار از وفا، مانند نسیم صبحگاهی، بویی دلانگیز به مشام میرساند. در این هوا، کسانی که جانشان را برای عشق و تلاش گذاشتهاند، احساسات و کوششهای زیادی را به نمایش گذاشتهاند.
هوش مصنوعی: راهروان او از چیزهایی چون زاد و آب بینیاز هستند و تنها بر روی درد دل و اشکهایشان تکیه کردهاند.
هوش مصنوعی: طلبکنندگان بهشت، در صحرا، در نخستین توقفگاه، سراب شیرینی از رضوان برای خود ساختهاند.
هوش مصنوعی: از بهار چین، به خاطر زیبایی سنبلهایش، آهوانی که عطر مشک دارند، به دنبال راهی در بیابانها گشتهاند.
هوش مصنوعی: خوبی و زیبایی چهرهاش مانند جمال کعبه است، و انسانها با دیدن لکهای سیاه بر روی صورت او، تحت تأثیر قرار گرفته و اشکهایشان مانند آب زلال زمزم ریخته است.
هوش مصنوعی: در دروازه دل آن کعبه، جانها به صورت حلقهای به هم متصل شدهاند و برای یاد کردن از داور و خداوندی که زمان را در دست دارد، دور هم جمع شدهاند.
هوش مصنوعی: ماه زیبایی و نمایندگی سلطنت سلطان اویس در دریا، نشاندهنده قدرت و عظمت اوست.
هوش مصنوعی: امروز زیبایی چهرهات حال و هوا و رنگ و بویی تازه دارد. در پیچش و تاب موی تو، حرکتی خاص و متفاوت دیده میشود.
هوش مصنوعی: چرا از تابش آفتاب زیر سایهات جلوگیری میکنی، در حالی که زیر آن سایه، نور و روشنی دیگری وجود دارد؟
هوش مصنوعی: زلفت را نمیتوان با انگشتان گرفت؛ زیرا که به خاطر ویژگیهای خاص خودش، نمیتوان به سادگی آن را مهار کرد.
هوش مصنوعی: در یک شب، خواب تو را در خیال دیدم و حالا چشمانم بار دیگر مشغول خیال خواب دیگری هستند.
هوش مصنوعی: زلفهای مشکی تو هر بار که باد آنها را به هم میزند، روح بیچاره من در هر لحظه اضطراب و نگرانی جدیدی را تجربه میکند.
هوش مصنوعی: قلب من تنها محل نگهداری آرزوهای عاشقانه نیست؛ گنج عشق تو در هر گوشهای به شکل متفاوتی ارزشمند است.
هوش مصنوعی: رشته زندگی من و شمع سر زلف تو به هم گره خورده است، هرچند که هر کدام از آنها نور و درخششی متفاوت از چهره تو دارند.
هوش مصنوعی: به آن فردی که موهای بلند و زیبایی دارد بگو که دیگر بس است، چرا که در پهنای عالم کسی دیگری هست که زیباتر میباشد.
هوش مصنوعی: ماه، نمایانگر زیبایی و شکوه سلطنت سلطان اویس است و در دریا، نشانهای از نعمت و برکت سلطنت اویس تجلی دارد.
هوش مصنوعی: چشم او به طور مداوم احساسات و حالتهای عاشقان را تحت تأثیر قرار میدهد و عشق او باعث میشود که عاشقان به دور در منتظر بمانند.
هوش مصنوعی: در عشق، زیبایی او همچون صدایی دلنشین است که همیشه بر من تأثیر میگذارد و به نوعی مرا به سمت دیگری میکشاند.
هوش مصنوعی: زمانی که عشق و محبت در چهرهات میدرخشد، مانند نور خورشید است که از آسمان فرو میریزد و از زمین نیز جوانه میزند.
هوش مصنوعی: این شعر به حسرت و درد ناشی از عشق میپردازد. گویا معشوق به دل عاشق سنگینی میکند و هر لحظه به او آسیب میزند، اما در عین حال، عاشق به دلمشغولیاش ادامه میدهد و نمیتواند از این وضعیت دست بردارد. احساس وابستگی و تسلیم در برابر عشق، حتی با وجود آلام و دردهایی که به همراه دارد، در این بیت به خوبی به تصویر کشیده شده است.
هوش مصنوعی: در چشمم، خیال او جایی خاص و ویژه دارد و این شگفتانگیز است که از خیال او، تمام عالم همچون چادرهایی بزرگ به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: چشم و رویم از گوش او خبر میگیرند؛ یکی از او شراب مینوشد و دیگری طلا به دست میآورد.
هوش مصنوعی: چند بار باید نفس بزنم به خاطر کسی که در هوای پادشاهی که به بندگانش اهمیت میدهد، زندگی میکند؟
هوش مصنوعی: ماه زیبا و جذاب در آسمان، همچون نشانی از سلطنت سلطان اویس، در دریای فیض و نعمتهای این سلطنت درخشیده است.
هوش مصنوعی: کسی که وجودش خود زینتی برای آفرینش است، شایسته تحسین است، زیرا او از خود آفرینش نیز بالاتر است.
هوش مصنوعی: عقیده و فکر جهانی او مانند صبح صادق است که روشنی و وضوح را به ارمغان میآورد. جشن و مهمانی او به گونهای است که مانند دریای زلال و عمیق، پر از شادی و سرور میباشد.
هوش مصنوعی: پادشاهی که تاج بر سر دارد و مظهر قدرت است، در واقع کسی است که با محبت و دلسوزی نسبت به دیگران رفتار میکند. شهری که دوستش در آن قرار دارد، به شکرانه انصاف و عدالت، با دینداری و پرورش معنوی همراه است.
هوش مصنوعی: کیست که بتواند با سفرهای که دارد، بازار را رونق بخشد؟ زیرا بر سر سفرهاش، مانند آسمان، هزاران نفر نانخور وجود دارند.
هوش مصنوعی: هر جایی که گرد و غباری از نعل شبدیز او به جا مانده است، خاک آن منطقه تا صد میل دورتر همچون کحل سیاه به نظر میآید.
هوش مصنوعی: این بیت به معنای این است که زیبایی و عظمت یک شخص در آسمان، مانند نشانههایی در چهره ماه و خورشید، درخشش و نور خاصی دارد. این نشاندهندهای از ارزش و اهمیت آن شخص در دنیا است که مانند نور خورشید و ماه، همه جا را روشن میکند.
هوش مصنوعی: در این بیت به زیبایی و شکوه ماه اشاره شده که مانند نماد و نشان سلطنت سلطان اویس است، و همچنین دریایی از نعمت و برکت را به تصویر میکشد که مرتبط با سلطنت اویس است.
هوش مصنوعی: دست بخشندهات یادها را از قید رها کرد و عدالت ساختمان تو، دلهای ویران را آباد ساخت.
هوش مصنوعی: هر کسی که میخواهد در دوره تو آزاد شود، باید در ابتدا همچون تیغی که از فولاد ساخته شده، سفت و محکم باشد.
هوش مصنوعی: باد از سمت درخت چنار باری را به زمین انداخت که در زمان تو، پرندهای از درخت چنار در باغ فریاد زد.
هوش مصنوعی: در این بیت، اشاره شده است که آنچه اسکندر در راستای فتح و گشایش به سرزمینهای دیگر انجام داد، دومین جم نیز در مورد بغداد و کنترل آن انجام داد. به عبارتی، هر دو شخصیت تاریخی به نوعی در تلاش برای گسترش سلطه و نفوذ خود بودهاند.
هوش مصنوعی: گل سوسن به خاطر زیبایی و آزادی که داشت، به همراه سرو بلند قامت، در طبیعت خوش تأثیر بود و این دو را آزاد و رها کرد تا در زیبایی یکدیگر را یاری کنند.
هوش مصنوعی: لطف تو در مورد کارشناسان هنر نشان از انصاف و عدل دارد. هر کاری که لازم است انجام شود، باید با انصاف و عدالت انجام گیرد.
هوش مصنوعی: گروهی از فرشتگان در کنار درخت طوبی در هنگام ذکر خدا جمع شدهاند و به زودی این روایت را از زبان سلمان نقل خواهند کرد.
هوش مصنوعی: ماه به عنوان جلوهای زیبا و شگفتانگیز از قدرت و بزرگی سلطنت سلطان اویس، در دریا نماد و نشانی از عظمت این سلطنت را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: ای پادشاه، روز عید تو خوش و مبارک باد. مانند شرابی که در لیوان است، امیدوارم همیشه شاد و خندان باشی.
هوش مصنوعی: تا زمانی که نشانهای از وجود خورشید باشد، در دنیا از سایهاش بهرهمند شو. امیدوارم چتر حمایتی تو بر این جهان همواره برقرار بماند.
هوش مصنوعی: ای انسان با ارادهات، همچون یک سوارکار ماهر که بر روی میدان چوگان حاضر است، باید به دست سرنوشت تن بدهی و همچون گوی چوگان در این میدان، در مسیر دلخواه خود حرکت کنی.
هوش مصنوعی: آن چرخ و فلک که تنها یک چشم دارد، اگر فقط به عشق تو نگاه کند، آن یک چشم هم از جایش کنده میشود.
هوش مصنوعی: تا زمانی که زبان را چنان خوش بگردانی که شبیه به خرما شیرین و گویا باشد، در باغ زیبای سوسن همیشه در مدح و ستایش تو خواهم بود.
هوش مصنوعی: تا زمانی که زمان و نظم سال، ماه، هفته، روز و شب وجود دارد، برای تو آرزوی خوشبختی و سروری دارم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.