شمارهٔ ۴
ساقی همان به کامشبی در گردش آری جام را
وزعکس می روشن کنی چون صبح صادق شام را
می ده پیاپی تا شوم ز احوال عالم بی خبر
چون نیست پیدا حاصلی این گردش ایام را
کار طرب را ساز ده واصحاب را آواز ده
در حلقه خاصتان مکش این عام کالانعام را
زان حلقههای عنبرین آرام دلها می بری
آشوب جانها کردهای آن زلف بی آرام را
ای آفتاب انجمن از عکس روی و جام می
در جان ما زن آتشی تا پخته یا بی خام را
ای عاشقت هر شاهدی رند تو هر جا زاهدی
در کار عشقت کرده دل یک باره ننگ و نام را
هر دل که هست اندر جهان رغبت به زلفت می کند
نخجیردیدی کار به جان جوینده باشددام را
صوفی چو لفظت بشنود دیگر نگوید ماجرا
حاجی چوبیند روی تو باطل کند احرام را
هر گه که دشنامم دهی آسوده گردد جان من
کز لهجه شیرین تو ذوقی بود دشنام را
من دست بوسی می کنم مرد لب و چشمت نیم
تقل لب مستان مکن آن شکتر و بادام را
دارد همام از روی تو خورشید در کاشانه شب
بر راه صبح از زلف خودامشب بگستردام را
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
ناصر دوستعلی نوشته:
سلام
در مصرع دوم از بیت ۳ «خاصان» باید درست باشه
👆⚐
علی هاشمی نوشته:
سلام
در تایید سخن جناب دوستعلی
در بیت سوم کلمه خاصان صحیح است
در حلقه خاصان مکش این عام کالانعام را
👆⚐
علی حصاری نوشته:
سلام.
مصراع دوم بیت ۷ باید به جای کلمه {کار} باید کلمات {کاو} یعنی {که او }را گذاشت
👆⚐