گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
همام تبریزی

زهی مقبل که شد پیش تو مقبول

بود دایم به سودای تو مشغول

گر از رویت نیابد عقل نوری

ز بینایی شود جاوید معزول

مثال روی تو با دیدۀ ما

مثال آفتاب و چشم معلول

حیات جاودانی آن کسی یافت

که شده از تیر مژگان تو مقتول

چه حاصل اهل حکمت را ز تحصیل

چو غیر از گفت و گویی نیست محصول

گر از عشقت کنم شکلی تصور

نه جنس و فصل ونه موضوع و محمول

همام از عشق گوید داستان‌ها

که با معشوق نتوان گفت معقول