بخش ۱ - فرهنگ نامه: به نام نگارنده هست و بود
بخش ۲ - در نعت خواجه دوسرا علیه و علی آله التحیه و الثثا: چرا نام مشتی گدایان برم؟
بخش ۳ - خطاب زمین بوس: سپهر آستانا، ملک چاکرا
بخش ۴ - در منقبت سرور اولیا -علیه التحیه و الثنا- یعنی امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع): سر شیرمردان عالم، علی
بخش ۵ - ستایش خاقان سخن: سخن گوهر لجه سرمدی ست
بخش ۶ - در گشایش این نامه نامی گوید: شکست استخوان، طبع اندیشه زای
بخش ۷ - در وصف حسن: بر وبرز ، چون سرو آراسته
بخش ۸ - صفت جنگ: دل خاک شد از ستوران، ستوه
بخش ۹ - صفت تیغ: تناور نهنگی ست شمشیر او
بخش ۱۰ - صفت اسب: خرامنده کوهی، فلک پیکری
بخش ۱۱ - صفت نامه: بفرمود دانای روشن ضمیر
بخش ۱۲ - در نصیحت و بی وفایی دهر گوید: ز افسون چرخ دریده دهل
بخش ۱۳ - در صفت مردان کار فرماید: به دیبا و اطلس فریباست، زن
بخش ۱۴ - خطاب به پادشاه در قبول صلح و ترک ستیز و اندرزی چند از حکم: چو دشمن در صلح زد، در پذیر
بخش ۱۵ - حکایت: شنیدم شهنشاه گیتی گشای
بخش ۱۶ - صفت ممالک بهشت نشان ایران عمره الله: بهشت برین است ایران زمین
بخش ۱۷ - در توصیف دارالسلطنه اصفهان گوید: گرامی ترین عضو انسان دل است
بخش ۱۸ - در صفت خاموشی گوید: تو را تا نباشد گرانمایه ای