گنجور

 
حزین لاهیجی

بفرمود دانای روشن ضمیر

که فرهنگ را، نسخه بندد دبیر

نگارندهٔ نامه، بگرفت کلک

کشید آن گهرهای غلتان به سلک

سوادش سویدای هشیار مغز

ز هر جنس در وی سخنهای نغز

ز معنی چو گفتار من مایه دار

به گوش خرد پروران، گوشوار

پس اندرز، از نام و ناموس کرد

بیاض از رقم، بال طاووس کرد

پس آذر، ز گفتارهای بلند

به خار و خسِ پست رایان فکند

رقم زد قلم، حجّت خویش را

بخست از سنان، سینه بدکیش را