گر کسی را حسد آید که تو را مینگرم
من نه در روی تو، در صنع خدا مینگرم
من از آن توام و هر چه مرا هست تو راست
روشنست اینکه به چشم تو تو را مینگرم
خصم گوید که روا نیست نظر در رویش
من اگر هست و اگر نیست روا مینگرم
تشنه ام نیست شگفت ار طلبم آب حیات
دردمندم نه عجب گر به دوا مینگرم
نور حسنیست درآن روی، بدان ملتفتم
من در آن آینه از بهر صفا مینگرم
روی زیبای تو آرام و قرار از من برد
من دگرباره در آن روی چرا مینگرم
هر طرف مینگرم تا که ببینم رویت
چون تو در جان منی من به کجا مینگرم
به حیات خودم امید نمیماند هیچ
چون به حال خود و انصاف شما مینگرم
مدتی شد که به من روی همی ننمایی
عیب بختست نه آن تو چو وا می نگرم
سیف فرغانی در غیر نظر چند کنی
گل چو دستم ندهد زآن به گیا مینگرم
ور میسر نشود دیدن رویت چه کنم
(میروم وز سر حسرت به قفا مینگرم)
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به حسادت و زیبایی معشوق اشاره میکند. او میگوید که به جای اینکه فقط به چهره محبوب نگاه کند، در واقع به آفرینش خداوند توجه دارد. او خود را متعلق به محبوب میداند و همه چیزهایی که دارد را به او نسبت میدهد. شاعر به زیبایی محبوب احترام میگذارد و حتی اگر دیگرانی بگویند که نباید به چهره محبوب نگاه کرد، او به خواستهاش ادامه میدهد.
او از درد و تشنگیاش برای عشق سخن میگوید و معتقد است باید به دنبال آرامش و زیبایی باشد. اگر چه محبوب دیگر او را نمیبیند، ولی شاعر هنوز به او اندیشیده و به حسرت خود ادامه میدهد و در نهایت میگوید که حتی اگر دیدن محبوب برایش ممکن نباشد، از دور هم به او نگاه میکند.
با این ابیات، شاعر احساسات عمیق عشق، حسرت و آرزوهای خود را بیان میکند.
هوش مصنوعی: اگر کسی به من حسادت کند به خاطر اینکه تو را میبینم، باید بگویم که من فقط به چهرهی تو نگاه نمیکنم، بلکه به آفرینش خداوند توجه دارم.
هوش مصنوعی: من متعلق به توام و هر چیزی که به من مربوط است از آن توست. دلیل روشنی این موضوع این است که من تنها به وسیله چشم تو به تو نگاه میکنم.
هوش مصنوعی: دشمن میگوید که نباید به چهرهام نگاه کنی، ولی من بدون توجه به این که این کار درست است یا نه، به او مینگرم.
هوش مصنوعی: من تشنه نیستم، بنابراین عجیب نیست اگر به دنبال آب حیات باشم. همچنین درد دارم و جای تعجب نیست اگر به دنبال درمان بروم.
هوش مصنوعی: نور حسن در آن چهره است، من به خاطر پاکی و روشنی آن در آینه به آن نگاه میکنم.
هوش مصنوعی: وجه زیبای تو آرامش و قرار از من گرفت و من نمیدانم چرا دوباره به آن چهره خیره شدهام.
هوش مصنوعی: هر جا که نگاه میکنم، در تلاش هستم تا چهرهات را ببینم. با این حال، تو آنقدر برای من عزیز هستی که نمیدانم به کجا باید نگاه کنم.
هوش مصنوعی: به زندگی خودم امیدی ندارم چون وقتی به وضع خود و انصاف شما نگاه میکنم، چیزی جز ناامیدی نمیبینم.
هوش مصنوعی: مدتی است که به من نگاه نمیکنی، این مسئله به بخت و اقبال من مربوط میشود و نه به خود تو، چون وقتی به تو نگاه میکنم، متوجه میشوم.
هوش مصنوعی: اگر به زیباییها توجه نکنی و گل را نپذیری، به همان اندازه که دستم از تو دور است، به گیاه و طبیعت نگاه میکنم.
هوش مصنوعی: اگر نتوانم روی تو را ببینم، چه راهی دارم؟ فقط میتوانم با حسرت به عقب بروم و به یاد تو فکر کنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میروم وز سر حسرت به قفا مینگرم
خبر از پای ندارم که زمین میسپرم
همین شعر » بیت ۱۱
ور میسر نشود دیدن رویت چه کنم
«میروم وز سر حسرت به قفا مینگرم»
گر به رخسار چو ماهت صنما مینگرم
به حقیقت اثر لطف خدا مینگرم
تا مگر دیده ز روی تو بیابد اثری
هر زمان صد رهت اندر سر و پا مینگرم
تو به حال من مسکین به جفا مینگری
[...]
تا در آیینه رویت صنما مینگرم
کافرم گر به جز از نور خدا مینگرم
چشم ظاهر بکنم دیده دل باز کنم
تا نگویی به تو از نفس و هوا مینگرم
هرچه آید ز تو گر خود همه جور است و جفا
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.