گنجور

حاشیه‌ها

Shahin در ‫۱۶ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۹ شهریور ۱۳۸۷، ساعت ۱۸:۳۶ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۱۲ - وفات یافتن قیصر روم و رزم کسری:

در اینجا بعد از شعر
سرآمد سخن گفتن موزه دوز
ز ماه محرم گذشته سه روز
این دو بیت جا افتاده است.
یکی آرزو کرد موزه فروش
اگر شاه دارد به من بنده گوش
بخواهم همی از خدا جان شاه
که جاوید باد این سزاوار گاه

 

علی در ‫۱۶ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۶ شهریور ۱۳۸۷، ساعت ۰۰:۳۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۴:

این شعر بی نظیره . این بیتش فوق العاده است :
به عمری یک نفس با ما چو بنشینند برخیزند
نهال شوق در خاطر چو برخیزند بنشانند

 

شهریار در ‫۱۶ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۴ شهریور ۱۳۸۷، ساعت ۲۰:۱۳ دربارهٔ عبید زاکانی » موش و گربه:

این قصه همان قصه حق مسلم ماست است
منظورم چنگ ودندان نشان دادن دولت احمدی نژاد به دنیا است

 

م-ب در ‫۱۶ سال و ۲ ماه قبل، یکشنبه ۳ شهریور ۱۳۸۷، ساعت ۱۱:۳۲ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۲:

آقای یا خانم ناشناس خیلی شعر و میپیچونی. حالا خوبه شعر فارسیه

 

رسته در ‫۱۶ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۲ شهریور ۱۳۸۷، ساعت ۰۸:۰۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۰:

موضوع : غلط املایی
بیت 5
غلط : گل
درست : کل
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.

 

رسته در ‫۱۶ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۲ شهریور ۱۳۸۷، ساعت ۰۵:۵۰ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹ - گل پشت و رو ندارد:

موضوع : غلط املایی
بیت 7
غلط : رخنه
درست : رخنه ی
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.

 

بهزاد علوی (باب) در ‫۱۶ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۲ شهریور ۱۳۸۷، ساعت ۰۱:۲۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۸۳ - قصهٔ آن آبگیر و صیادان و آن سه ماهی یکی عاقل و یکی نیم عاقل وان دگر مغرور و ابله مغفل لاشی و عاقبت هر سه:

کلیله و دمنه باب اسد و ثور
کلیله و دمنه باب اسد و ثور - داستان 8

 

رسته در ‫۱۶ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۸۷، ساعت ۱۰:۵۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۳۷ - حکایت مارگیر کی اژدهای فسرده را مرده پنداشت در ریسمانهاش پیچید و آورد به بغداد:

موضوع : آیا سُکُستن به معنی گسستن است؟
آقای محمدی به عنوان مقدمه بگویم که می گویند تکیه کلام یکی از شاعران اراک شما این بود : اول قرار نبود که بسوزند عاشقان
بعدا قرار شد که بسوزند عاشقان.
اول قرار داشتید که تصحیح ها با استناد یک نسخه ای چاپی انجام د هید.
دوم : خواننده ای سوال کرده است که آیا بسکست همان بگسست است آن هم با چهار بار علامت سوال .
شما هم سوال ایشان را به عنوان منبع گرفته اید و متن را تصحیح کرده اید.
با همان ابزارهایی که خود شما در اختیار خوانندگان گذاشته اید با یک جستجوی ساده خواهید دید که سکستن با گسستن متفاوت است.
1- به لغتنامه مراجعه کنید که خواهید که این دو با هم متفاوت هستند.
2- در آثار مولوی سکستن را بنده جستجو کردم 24 مورد پیدا کردم
3- جستجو را برای گسستن انجام دادم 48 مورد پیدا کردم.
الباقی را به شما وامی گذارم.
والسلام
---
پاسخ: از تذکر بجای شما ممنونم. نیازی به برهان بر بی‌سوادی من نبود، شما یک اشاره می‌کردید متوجه می‌شدم ;) کلمه‌ی اولیه را به جای خودش بازگرداندم.

 

رسته در ‫۱۶ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۹ مرداد ۱۳۸۷، ساعت ۰۴:۵۸ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۳ - در بیان عشق و گوشه نشینی و ستایش عصمة الدین خواهر منوچهر:

موضوع : غلط املایی
بیت : 26
غلط : کستانش
درست: که آستانش
---
پاسخ: با تشکر، به صورت «کآستانش» تصحیح شد.

 

امیر در ‫۱۶ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۸۷، ساعت ۲۳:۵۴ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۵۵:

باسلام,
این رباعی متعلق به خیام است و یا ابوسعید ابوالخیر؟

 

عارف در ‫۱۶ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۸۷، ساعت ۱۳:۴۰ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۲:

با سلام
به نظر من عبارت "چراغدان" باید بصورت جدا از هم یعنی "چراغ دان" نوشته شود، به این معنی که "خورشید را مثل یک چراغ در نظر بگیر که..."
با تشکر از سایت بسیار زیبا و مفیدتان.
موفق باشید.
---
پاسخ: با تشکر، تغییر مطابق نظر شما انجام شد.

 

amirhossein در ‫۱۶ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۸۷، ساعت ۱۳:۲۳ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸:

در مصراع دوم بیت اول کلمه "پنهان" وزن را بهم ریخته ... علی القائده باید "نهان" بوده باشد!
---
پاسخ: در مصرع مذکور، «پنهان» با «نهان» جایگزین شد.

 

مهاجر در ‫۱۶ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۸۷، ساعت ۱۱:۲۳ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۱:

با سلام
شاید یکی از جسورانه ترین اظهارات خیام همین رباعی باشد ، او در این رباعی خود را معرفی کرده و جایگاه فکری خویش را به تصویر کشیده ، هم اوست که در بین متفکران و فیلسوفان چننین جرئتی دارد و بدون تعلقات دنیوی و ظاهر نمائی ،رهیده از همه چیز و همه کس،میتازد بر جبن و مصلحت اندیشی. انسان را در تارک دنیا می بیند و سئوال چرائی میکند . براستی این رند چرا انسان را از دو جهان برترو فراتر می داند ؟

 

مهاجر در ‫۱۶ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۸۷، ساعت ۰۷:۵۵ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۴۳:

با سلام
بنظرم کلمه رودان غلط است و کلمه رولان درست باشد که از روله می آید یعنی بچه کوچک و رولان جمع آن است.

 

مهاجر در ‫۱۶ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۸۷، ساعت ۰۷:۳۹ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۲۵:

سلام
بجای کلمه مبو که غلط است کلمه میو درست است .یعنی آیا می آید ؟

 

سهیلا در ‫۱۶ سال و ۲ ماه قبل، یکشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۸۷، ساعت ۱۳:۵۹ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵ - نقش حقایق:

خیلی خیلی قشنگ بود
واقعا لذت بردم

 

بهزاد علوی (باب) در ‫۱۶ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۲۶ مرداد ۱۳۸۷، ساعت ۲۲:۳۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » ترجیعات » اول:

ترجیعات مولوی
آیا تمامی اینها بنا بر ترکیب بند نیستند
شاید در طی زمان معانی فرق کرده اند

 

رسته در ‫۱۶ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲۵ مرداد ۱۳۸۷، ساعت ۱۰:۲۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۴۶:

موضوع : غلط املایی

بیت 7
غلط : سال
درست : سوال
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.

 

ناشناس در ‫۱۶ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۴ مرداد ۱۳۸۷، ساعت ۲۰:۱۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۳۲ - تهدید فرستادن سلیمان علیه‌السلام پیش بلقیس کی اصرار میندیش بر شرک و تاخیر مکن:

بیت 29 ذرات طبق متون دیگر
بیت 30 کاندر نوشته اند
خوب است دراینجا تاملی داشته باشیم در چند بیت از این بخش:
ای تو در پیکار خود را باخته
دیگران را تو زخود نشناخته
آیاممکن است که کسی خودرا از دیگران بازنشناسد؟بلی مثلاچه بسا برای دیگران دلسوزی میکنیم یا ازکسی حمایت میکنیم ولی از نظر روانشناسی دلسوزی وحمایت از خودمان است وحقیقتا برای دیگری نیست ومتوجه نیستیم این یعنی خود را از دیگران باز نشناختن وفردیت خودرا باختن که در اثر وابستگی روی میدهد(درشرائط وارستگی حمایت ودلسوزی شکل آگاهانه دارد)بیتی دیگر:
تو به هر صورت که آئی بیستی(بایستی)
که منم این والله آن تو نیستی
در این بیت همان معنی بیان شده که دراصطلاح امروزی ناخود یا من کاذب نامیده میشودوباعتبار خلق ودور از خالق شکل گرفته است ودر بیتی دیگر میگوید:
این تو کی باشی که تو آن اوحدی
که خوش وزیبا وسرمست خودی الخ
دراین بیت به "خود اصلی" اشاره میکند که از خصوصیاتش واحد بودن صدر خویش وفرش وبام خویش .. بودن است (روح الهی است)
مولوی روانشناس بزرگی است که روان انسان را از جهاتی بهتر از روانشناسان نامدار امروزی شناخته است
---
پاسخ: در مصرع دوم بیت 30 «که اندر» با «کاندر» جایگزین شد.

 

Mahroo Emamzadeh در ‫۱۶ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۲ مرداد ۱۳۸۷، ساعت ۰۷:۵۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۷۶:

مولانا بما میگوید اگر با کان گوهر که رمزی از دریای زندگی و یا هوشیاری درونی است آشتی کنیم به آرامش و عشق خدایی خواهیم رسید. و خمره سرکه رمزی از تلخی ها رنجها حسادتها و غیره است با شکر که سمبول شیرینی و آرامش است میخواهد آشتی کند و شکر این آشتی را می پذیرد و در آن هنگام شیر و همه حیوانات می توانند در کنار یکدیگر با صلح زندگی کنند. بطور خلاصه اگر ما با خدا آشتی کنیم با چشم خدا می بینیم، به خلق خدا عشق میورزیم و زندگی برایمان پر از صفا و آرامش خواهد شد.

 

۱
۵۱۷۷
۵۱۷۸
۵۱۷۹
۵۱۸۰
۵۱۸۱
۵۲۰۳