گنجور

حاشیه‌ها

غفور محمدزاده در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۱، ساعت ۰۰:۲۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۰:

خواندمیر داستانی از خواجه حافظ یدین شکل نقل میکند:«روزی شاه شجاع به زبان اعتراض خواجه حافظ را مخاطب ساخته گفت: ابیات هیچ یک از غزلیات شما از مطلع تا مقطع بر یک منوال واقع نشده بلکه از هر غزلی سه چهار بیت در تعریف شرابست و دو سه بیت در تصوف و یک دو بیت در صفت محبوب و تلون در یک غزل خلاف طریقه ی بلغاست.خواجه گفت :آنچه بر زبان مبارک شاه می گذرد عین صدق و محض ثوابست اما مع ذالک شعر حافظ در اطراف آفاق اشتهار تمام یافته و نظم حریفان دیگر پای از دروازه شیراز بیرون نمی نهد.بنا بر کنایت شاه شجاع در مقام ایذا حافظ شده به حسب اتفاق در آن ایام آن جناب غزل فوق را در سلک نظم کشیده که مقطعش چنین است:
گر مسلمانی چنین است که حافظ دارد
وای اگر از پس امروز بود فردایی
و شاه شجاع این بیت راشنید گفت : از مضمون این نظم چنان بر می آید که حافظ به قیام قیامت قائل نیست و بعضی از فقهاء حسود قصد نمودند که فتوا نویسند که شک در وقوع روز جزا کفر است...
حافظ مضطرب گشته نزد مولانا ابوبکر تایبادی که در آن اوان عازم حجاز بود و در شیراز اتشریف داشتند رفت و کیفیت قصد بد اندیشان را عرض نمود.مولانا فرمود که مناسب آن است که بیت دیگر مقدم بر این مقطع درج کنی مشعر به این معنی که فلان چنین می گفت تا به مقتضاء آن مثل که نقل کفر ، کفر نیست از این تهمت نجات یابی.بنا براین خواجه حافظ این بیت را گفته و پیش از مقطع در آن غزل مندرج ساخت:
این حدیثم چه خوش آمد که سحرگه می گفت
بر در میکده با دف و نی ترسایی
ص315-16 ج 3 حبیب اسیر خواند میر

محمد در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۱، ساعت ۰۰:۰۸ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۰ - غزال رمیده:

در مصراع «که از خزان گلشن خارها به دیده خلیده»
ظاهراً کلمه «گلش» به اشتباه «گلشن» نوشته شده است. اگر اینچنین است اصلاح بفرمائید.

غفور محمدزاده در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۱، ساعت ۰۰:۰۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷:

و البته حافظ مرید شیخ الاسلام احمد جامی عارف سده ی 5و 6 بوده است

محمد در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۱، ساعت ۲۳:۵۹ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۸ - به مرغان چمن:

در مصراع «چه جای من که از سردی و خاموشی ز مستانم»
ظاهراً کلمه آخر مصراع «زمستانم» است که بین «ز» و «مستانم» یک فاصله هست و ممکن است موجب غلط خوانی شعر بشود.

مرضیه در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۱، ساعت ۲۳:۳۷ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۷ - آرزوی پرواز:

شعری بسیار پند آموز است. از خواندن آن بسیار لذت می برم.
عالی بود.

سید یحیی فاضلی در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۱، ساعت ۱۸:۱۶ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲:

ابیات:
1 به‌که => به‌ که
1 بالت => بال ات
3 خواهی‌که => خواهی‌ که
3 طلب‌کن => طلب‌ کن
4 به‌که => به‌ که
4 محوکنی => محو کنی
6 درکوی => در کوی
6 ضعیفی‌که => ضعیفی‌ که
6 اینجاست‌که => اینجاست‌ که
7 باگردش => با گردش
7 توان‌کرد => توان‌ کرد
10 درکوچهٔ => در کوچهٔ
10 غیرازنفس => غیر از نفس
10 چه‌گیرد => چه‌ گیرد
11 ماهیچکسان => ما هیچکسان
12 رام‌کسی => رام‌ کسی
بطور کلی در این غزل ها در موارد زیادی فاصله عادی بین کلمات حذف شده به عنوان مثال اکثر حواشی این غزل از همین نمونه ست!

سید یحیی فاضلی در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۱، ساعت ۱۷:۵۷ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱:

در ابیات:
2 جزگرد => جز گرد
4 جزکج => جز کج
4 پیچ وخمی => پیچ و خمی
4 دراینجا => در اینجا
5 هوسهاکه => هوسها که
5 هرچند => هر چند
6 نازکریمان => ناز کریمان
8 دراینجا => در اینجا
9 توگشودیم => تو گشودیم
9 کارکمی => کار کمی

قدرت ا.. احمدی نژاد در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۱، ساعت ۱۲:۲۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۰۹:

با تشکر از صاحبدلان عزیزی که با دقت تک تک ابیات را بررسی میکنند و امثال این حقیر را در درک مطالب کمک و راهنمائی میفرمایند . در جائی، مصراع دوم از بیت یازدهم را بصورت " گفتا که نبشناسم این خویش ... " رؤیت نموده ام . چنانچه صحت دارد این حقیر را راهنمائی فرمائید .
با تشکر

عبدالله سعیدی در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۱، ساعت ۱۲:۰۲ دربارهٔ سعدی » بوستان » در نیایش خداوند » بخش ۱ - سرآغاز:

بیت آخر به جای محال در اول بیت مپندار است

حسین در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۱، ساعت ۱۰:۵۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۱:

کان عقیق نادر ارزانم آرزوست ،
دبیر ادبیاتی داشتم که واژه ارزانم را به معنی ارزنده ام معنی میکرد به این صورت :
که آن عقیق کمیاب ارزنده ام آرزوست.

سارا در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۱، ساعت ۱۰:۳۲ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۹:

دین از تو کار خواهد و کار از تو راستی
این درد با مباحثه درمان نمی شود.
واقعا باید با آب طلا نوشتش
احسنت به بانوی شعر ایران

حاجیکلایی در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۱، ساعت ۱۰:۰۷ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۲:

با سلام و درود.
بسیار زیبا و تشکر از دوستان بابت حاشیه های بسیار زیبا
اسرار الهی نه تو دانی و نه من
وین حل معما نه تو خوانی و نه من
رفت از پس پرده گفتگوی من و تو
چون پرده بر افتد نه تو مانی و نه من
شفیعی کدکنی هم یه شعر زیبایی داره :
"اگر این پرده بر افتد من و تو نیز نمانیم"
و حضرت حافظ می فرماید :
حافظ اسرار الهی کس نمی داند خموش
از که می پرسی که دور روزگاران را چه شد
براستی منظور از اسرار الهی و پرده چیست ؟!!1
حق نگهدار تمامی دوستان

حسن در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۱، ساعت ۲۳:۳۷ دربارهٔ رودکی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴:

یکی از بهترین رباعیات رودکی! من که به شخصه بسی حال بردم از آن!

کامران کمیلی پور در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۱، ساعت ۱۵:۱۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۸۲:

با سلام.
بنده متن این شعر را به صورت دیگری دیده ام. به نظر می رسد در متنی که گنجور ارائه داده است در هر مصرع یک یا دو کلمه اضافی موجود است. گویا کسی شعر اصلی را باز نویسی کرده و در هر مصرع به تناسب یک یا دو کلمه افزوده است. با توجه به این که قرائت دکتر سروش در مجموعه صوتی رسول آفتاب، آن قرائت است، اصالت این شعر جای تامل و تحقیق دارد

حورa در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۱، ساعت ۱۴:۱۴ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷ - دل درویش نوازت:

شهریار عاشق ثریا بود و عاقبت هم به او نرسید
و قلبش تکه تکه شد...

عبدالله تائق در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۱، ساعت ۱۳:۴۴ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲ - آشیان عنقا:

با درود
نمیدانم چرا وقتی اشعار شهریار را مرور میکنم حالم منقلب مشود. دلم تنگ میشود.
روحش قرین رحمت الهی

عرفان شاکریان در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۱، ساعت ۱۳:۳۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۵:

من این شعرو خیلی دوست دارو.و همینطور 2نفری که قبل از من در باره این شعر نظر دادن.آقای معینی و خانم غنی زاده.از درگاه ایزد منان برای سعدی رحمت و مغفرت و برای این دو عزیز طول عمر توام با صحت و سلامت مسئلت میکنم.شاکریان(اسلامی)

آیدا غنی زاده در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۱، ساعت ۱۳:۲۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۵:

من عاشق این شعرم.این شعرو دادم با خط نوشتن برام روی دیوار خونم نصب کردم.روحت شاد سعدی...

علی معینی در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۱، ساعت ۱۳:۰۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۵:

روح سعدی شیرین سخن شاد.غزلیات عاشقانه سعدی بی نظیر و بی بدیل است.به خصوص این غزل.بسیار زیباست.

یوسف در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۱، ساعت ۱۱:۲۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۶:

یک بیت معتبر از قلم افتاده است لطفا منظور فرمایید ..... بعداز این نوربه آفاق دهم ازدل خویش که به خورشید رسیدیم و غبار آخرشد

۱
۴۹۶۳
۴۹۶۴
۴۹۶۵
۴۹۶۶
۴۹۶۷
۵۲۶۶