پرهام فرهنگ در ۱۲ سال و ۶ ماه قبل، سهشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۱، ساعت ۱۹:۵۷ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۶۸ - هنگام عبور از مداین و دیدن طاق کسری:
با سپاس از تلاشی که در زنده داشت ادب پارسی بر خود هموار داشته اید، به گمانم رسید که برای اهل نظر اندکی نگرش تطبیقی ادبی بر این قصیده نیز خوشایند باشد. این سروده ایست از "پرسی بیشه شلی" شاعر رمانتیک بریتانیا:
I met a traveller from an antique land
Who said: "Two vast and trunkless legs of stone
Stand in the desert. Near them on the sand,
Half sunk, a shattered visage lies, whose frown
And wrinkled lip and sneer of cold command
Tell that its sculptor well those passions read
Which yet survive, stamped on these lifeless things,
The hand that mocked them and the heart that fed.
And on the pedestal these words appear:
`My name is Ozymandias, King of Kings:
Look on my works, ye mighty, and despair!'
Nothing beside remains. Round the decay
Of that colossal wreck, boundless and bare,
The lone and level sands stretch far away".
1818 - Percy Bysshe Shelly
مهدی علیزاده در ۱۲ سال و ۶ ماه قبل، سهشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۱، ساعت ۱۹:۳۷ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۹ - شرم و عفت:
شهریار داره منم دیوونه میکنه
deargoli deargoli@gmail.com در ۱۲ سال و ۶ ماه قبل، سهشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۱، ساعت ۱۹:۱۳ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳۳۲ - در جواب مردی سروده که عنصری را بر او ترجیح داده است:
شنیدم که از نقره زد دیگدان
ز زر ساخت آلات خوان عنصری
فرق مدح گویی با حقیقت گویی در همین است!
ناشناس در ۱۲ سال و ۶ ماه قبل، سهشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۱، ساعت ۱۲:۲۴ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۲۸:
درود بر شما
گویا در مصرع «برفتد هر دو پیاده دوان»، برفتند صحیح باشد.
ناشناس در ۱۲ سال و ۶ ماه قبل، سهشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۱، ساعت ۰۹:۲۶ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب ششم در ضعف و پیری » حکایت شمارهٔ ۶:
خدا بیامرزه سعدی شیراز
payam در ۱۲ سال و ۶ ماه قبل، سهشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۱، ساعت ۰۸:۱۴ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۳:
عبدالقادر گیلانی رحمة الله علیه را دیدند
نقشبندی در ۱۲ سال و ۶ ماه قبل، سهشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۱، ساعت ۰۰:۵۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۵۹ - داستان آن کنیزک کی با خر خاتون شهوت میراند و او را چون بز و خرس آموخته بود شهوت راندن آدمیانه و کدویی در قضیب خر میکرد تا از اندازه نگذرد خاتون بر آن وقوف یافت لکن دقیقهٔ کدو را ندید کنیزک را به بهانه به راه کرد جای دور و با خر جمع شد بیکدو و هلاک شد به فضیحت کنیزک بیگاه باز آمد و نوحه کرد که ای جانم و ای چشم روشنم کیر دیدی کدو ندیدی ذکر دیدی آن دگر ندیدی کل ناقص ملعون یعنی کل نظر و فهم ناقص ملعون و اگر نه ناقصان ظاهر جسم مرحوماند ملعون نهاند بر خوان لیس علی الاعمی حرج نفی حرج کرد و نفی لعنت و نفی عتاب و غضب:
با سلام و تشکر در بیت آخر این کلمه اشتباه تایپ شده:
بنشینده.
لطفا تصحیح کنید: بشنیده.
ع ب در ۱۲ سال و ۶ ماه قبل، دوشنبه ۲۹ خرداد ۱۳۹۱، ساعت ۱۴:۵۴ دربارهٔ عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۳:
استاد شجریان عجب خوب خوانده است این شعر را
ناشناس در ۱۲ سال و ۶ ماه قبل، دوشنبه ۲۹ خرداد ۱۳۹۱، ساعت ۱۳:۰۹ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب اول در عدل و تدبیر و رای » بخش ۱۳ - حکایت در معنی رحمت با ناتوانان در حال توانایی:
"سعدی دردمشق"
چنان قتل عامی شد اندر دمشق
که یاران فراموش کردند عشق
هر آن کس که با دیگری یار بود
کنون عامل قتل دلدار بود!
همی بمب می ریخت هرگوشه ای
گهی خمسه خمسه گهی خوشه ای!
عرب با عجم ترک و قوم یهود
فرنگی و اعجوج و عاد و ثمود 1
همه صلحجو گشته و چاره ساز
دموکرات و عادل چو شاه حجاز!
به اطعام ایتام و بیوه زنان
بدان سو روان بود کوفی عنان!
طعام عرب بود آن روزگار
کباب ملخ با سس سوسمار! 2
....
درآن شهرما را یکی دوست بود
که شاگرد یک تاجر پوست بود!
به بازارشامش بدیدم ولو
شکم داده چون طبل جنگی جلو!
بدو گفتم ای جاسم روی زرد
غم بینوایان تو را گرد کرد؟!
بغرید بر من: کلاست کجاست؟
چنین با بزرگان درشتی خطاست!
تو کزمحنت دیگران بی غمی
یقین جزئ یک درصد عالمی!
دمشقی ندیدی که آواره شد
ندیدی حلب هم حلب پاره شد؟!
من اینجا کف پای مستضعفم
به خدمت کمربسته جان برکفم!
زاندوه مسکین و همنوع خویش
دلم گشته ریش ورخم ریش ریش!
برای حمایت ز کشت نخیل
کنم وارد از مرزها دسته بیل!
به سوق حرم جمعه خرجی دهم
فلافل ز آرد نخودچی دهم!
تسلا دهم رنج بیوه زنان
به عقد موقت و با امتنان!
دراین شهریک مردغمناک نیست
کراک است هرجا که تریاک نیست!
به امر تجارت شدم نابغه
ز نفت و گن و پشمک و جغجغه!
اقامت زچین دارم و انگلیس
ذخیره کمی سیم وزر در سویس
هوادار صلحم در این منطقه
زمستعف و قدرت مطلقه!
.....
3.....
کلو مالهم چون سنین حق حقو
کی اونان سورا اول پی پل وق وقو !!؟ 4
" کیشو "
1-احتمالا برخی تاتارهای مرزنشین شمال روسیه
2-منظورازملخ همان میگوست و سس سوسمار نوعی مارک سس بوده که در حوالی
کره ساخته می شده و به دلیل گرانی کمیاب هم بوده اند قطعا کنایه به برخی عادات غذایی نبوده است.
3-این شعراحتمالا به خط کوفی قدیم نگاشته شده است. نقاط نقطه چین دارای کلماتی نامفهوم بوده نظیر ختن "نام هنری چین" قاچاقچی وغیره... که درسفراخیر جهت رمز گشایی دراختیار کوفی عنان قرارگرفته است. شایدهم حوصله سعدی از ادعاهای جاسم سررفته باشد به نظرمی رسد که سعدی پس ازتادیب درمدرسه نظامیه بغداد به نگارش آن پرداخته باشد. ظن غالب آن است که ازاین پس القاب استاداجل و شیخ اجل وعلیه الرحمه نثار ایشان شده باشد
4-احتمالا ازاشعار دوران جاهلیت عرب است که نشان دهنده تسلط شاعران آن عصربه زبان های عربی فارسی ترکی انگلیسی و احتمالاهاپویی است
مصطفی علیزاده در ۱۲ سال و ۶ ماه قبل، دوشنبه ۲۹ خرداد ۱۳۹۱، ساعت ۱۱:۱۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۵۰:
سلام این شعر رو محسن نامجو بسیار زیبا اجرا کرده:
پیوند به وبگاه بیرونی
حمید در ۱۲ سال و ۶ ماه قبل، دوشنبه ۲۹ خرداد ۱۳۹۱، ساعت ۱۰:۲۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۴:
سلام به همه.
حضرت حافظ به قول خودش ی "رند" است.و همیشه علاوه بر اینکه نگاهی به جامعه داره حتما یک موضوعی را هم در غالب غزلیات شاهکارش بیان می کنه.من خودم تا الان شاید 20 بار غزلیات حضرت حافظ(علیه رحمه) رو خوندم .بعضی وقتا به این نکته می رسم که یک سری از شعرهاش را با نگاهی به قران سروده و یا تفسیر کرده.شعراش خیلی خاصه.من هر چه قدر گشتم کسی را پیدا نکردم که به این شعر بخوره الا حضرت سید الشهدا(ع).
دوستان حافظ یک منتقد اجتماع خودشه ولی تحت تاثیر مذاهب دیگریه که تا اون دورانی که به ایران حمله شد قرار داره .به نظرم خوب به شعرش دقت کنید اگه این شعر را هر چه قدر بیشتر بخونید بیشتر متوجه می شید.
موفق باشید دوستانم.
حمید در ۱۲ سال و ۶ ماه قبل، دوشنبه ۲۹ خرداد ۱۳۹۱، ساعت ۰۹:۳۰ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۲:
با سلام به همه.
از سایت گنجور تشکر می کنم.
به نظرم دوستان کتاب امیرالمومنین آقای دوانی رو حتما بخونید به صورت علمی و صریح و نا صریح شعرهایی که در منقبت حضرت امیرالمومنین علی (ع) آورده شده را نوشته مانند شعر الله مولانا علی یا شعرهای دیگر.این رو بدونیم که تا زمان سال 300 هجری قمری رهبران شیعه رو می کشتن.حتما داستان خواجه نصیرالدین توسی رو خوندید.در این کتاب آمده که با اینکه سه خلیفه ی دیگر به لحاظ علمی و عرفانی و دینی و قدرت رزم آوری هیچ ویژگی های بارزی نداشتند ولی چون جو زمان اینگونه بوده در توصیف آنها از یک سری واژه های ثابت استفاده می شده است.مانند صدیق - فاروق کوچک - ....
موفق باشید.
محبوبه در ۱۲ سال و ۶ ماه قبل، دوشنبه ۲۹ خرداد ۱۳۹۱، ساعت ۰۸:۵۳ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۶ - داغ لاله:
خیلی خیلی قشنگ بود. چقد عشقای قدیمی واقعی و پاک بوده.
مریم در ۱۲ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۱، ساعت ۲۳:۱۰ دربارهٔ مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۱۲ - هم در آن موضوع و توسل به خواجه بونصر:
خیلی شعر معنا داریه من که واقعا با شاعرش هم دردم اما الان اومده بودم که معنیش رو از اینترنت بگیرم چون پس فردا امتحان ادبیات دارم و این شعر زیبا هم داخل کتابمونه .............
واسم دعا کنید امتحانمو خوب بدم
رستمی نیا در ۱۲ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۱، ساعت ۲۱:۴۷ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳:
سلام بر همگی:
عرفان مبحثی نیست که هر کس که حداقل شناخت رو از ان دارد بتواند نظر دهد یا تفسیر کند اشعار بزرگان با معرفت را !
لطف بفرمایید از تفسیر کردن و توهین به همه ادیان و شاعران بزرگ مان که کمتر از حرف قران و دیگر کتب غیر تعریف شده نزده اند خود داری نمایید که عمدا و یا سهوا مردم را گمراه نکرده و با تفسیر های من در اوردی عوام رو دچار اشتباه و تردید نکنیم .
منظور خیام از شراب ، شراب قرمز انگور نیست . البته هر که میخواهد برود بنوشد ولی لطف بفرمایید گردن جناب خیام و حافظ نیندازید اینها ادمهای معمولی نیستند و همیشه هم زنده اند چون کلامشان حق است و دمشان گرم است .
دم شما هم گرم باد و نفس اتان با عشق . العبد و العاصی از آلمان
حامد در ۱۲ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۱، ساعت ۱۵:۰۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۰۷:
در این شعر شهید مجاز از گواه و دلیل توحید خدا است و منظور کسانی هستند که شناسنده ی خدا به دیگر بنده های هستند و از انجا که او سنی نصبی نیست پس این شعر دلالت می کند بر امام حسین و هر کس که عقیده او را دارد.
کاف دال در ۱۲ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۱، ساعت ۱۱:۴۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۴:
دوست عزیز خانم حوا
منظور از چارده روایت، 14 معصوم نیستند، بلکه حضرت حافظ به این اشاره دارند که برای قرآن هفت قاری بوده است که به آنان قراء سبعه می گفته اند. هر کدام از این قاریان دو راوی داشته اند. بنا براین، از طریق این چهارده نفر، چگونگی قرائت استادان هفتگانه به ما رسیده است. (فرهنگ فارسی معین). مقصود از قرائت های چهارده گانه این نیست که در همه جای قرآن اختلاف قرائت هست، چهارده اختلاف نیست. ممکن است دو یا سه قرائت مختلف باشد. مثلا در سوره فاتحه: مالک یوم الدین و ملک یوم الدین، هر دو قرائت هست. (حافظ غنی). موفق باشید
مینا در ۱۲ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۱، ساعت ۰۸:۳۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹:
این غزل مست کرد مرا.
ناشناس در ۱۲ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۱، ساعت ۰۱:۳۰ دربارهٔ ملکالشعرا بهار » مسمطات » سعدی:
به درستی آنکه او را کند انکار کند انکار به شیطان ماند.
در اوراق سعدی نگنجد ملال که دارد پس پرده چندین جمال
مرا کاین سخنهاست مجلس فروز چو آتش در او روشنایی و سوز
نرنجم زخصمان اگر برطپند کزین آتش پارسی در تبند
مینا! در ۱۲ سال و ۶ ماه قبل، سهشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۱، ساعت ۲۲:۴۸ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۰: