گنجور

حاشیه‌ها

امیر حسین طاهری در ‫۱۲ سال قبل، دوشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۸:۲۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۱۲:

سلام و صلوات بر حضرت مولانا
هر غزل از آن جناب جرعه ای از ایمان به کام تشنگان معرفت است

امیر در ‫۱۲ سال قبل، دوشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۸:۰۵ دربارهٔ مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۱۹:

غیرازمسأله مصرع آخر،کلمه 'مهمان'درمصرع اول هم بی ربط به نظر میرسد. شایدشعرکلأاینگونه شود،معنی رابهتربرساند(البته باکسب اجازه ازخانم گنجوی)
گفتم که لبم به بوسه ات مشتاق است
گفتا که بهای بوسهء من داغ است (یعنی دیدن و چشیدن داغ)
عقل آمد و در پهلوی من زد انگشت
یعنی که خموش،این بها اغراق است (یعنی مبالغه است)

شهریار در ‫۱۲ سال قبل، دوشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۵۹ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۶ - اندرز و سوگند دادن مهین‌بانو شیرین را:

با سلام ، فکر میکنم مصرع آخر بیت

جهان را از جمالت روشنائی
جمالت در پناه ناآزموده
اشتباه تایپ شده باشد

حسین علینقی در ‫۱۲ سال قبل، دوشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۰۰ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰:

این غزل را می توان از غزل های بسیار خیال انگیز و مشکل بیدل بدانیم به قدری که گاه معنا اصلاً مشخص نیست و گاه نازک خیالی ها به قدری زیاد است که هیچ معنایی به دست نمی آید. در این غزل گوشـه هایی از تفکرات عرفانی شاعر را نیز می توان مشاهده کرد.

امین کیخا در ‫۱۲ سال قبل، دوشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۳۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹:

ولی یعنی اما فارسی است فرهنگ معین انرا عربی دانسته است و از کلمه ولیکن بطور نسبی زایانده شده است گمان می کنم با درود بی کران به استاد ایشان اشتباه کرده اند چون به کردی بلام یعنی ولی که شبیه ان است زیرا گردانش و به ب را داریم پس ولی فارسی است

مینا در ‫۱۲ سال قبل، دوشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۲۶ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب هفتم در عالم تربیت » بخش ۲ - گفتار اندر فضیلت خاموشی:

سر افکندگی هم داریم به جای خجالت و شرم و آزرم چنان که فردوسی حکیم میفرماید
نشسته سر افکنده بی گفت و گوی ز شرم آستین را گرفته به روی
ولی گویا سرافکندگی خود خجالت نیست و نتیجه شرم وخجالت است

امین کیخا در ‫۱۲ سال قبل، دوشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۲۳ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب هفتم در عالم تربیت » بخش ۲ - گفتار اندر فضیلت خاموشی:

فرایسته همان فزایسته است از فزودن و فزاییدن یعنی زیاد کردن و اگر فضل را به معنی برتری و بیشتری بگیریم بلی گرته برداری خوبی است سپاس از شما

امین کیخا در ‫۱۲ سال قبل، دوشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۱۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۲:

مشت با زبر نخست یعنی پر به لری مثلا رود خانه مشت میزند یعنی پر است و مالامال

مینا در ‫۱۲ سال قبل، دوشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۱۵ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب هفتم در عالم تربیت » بخش ۲ - گفتار اندر فضیلت خاموشی:

فرایستگی خیلی زیلاست به جای فضیلت

امین کیخا در ‫۱۲ سال قبل، دوشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۱۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۲:

لمالم هم درست است بجای مالامال

مینا در ‫۱۲ سال قبل، دوشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۱۰ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۳۱:

و به جای فیض لبریز شدن ،ریزش ،دهش ، سزشاری و آشکار گشتن راز

مینا در ‫۱۲ سال قبل، دوشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۰۸ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۳۱:

به جای غفلت میشود گفت فراموشی

مینا در ‫۱۲ سال قبل، دوشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۰۷ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۳۱:

برای رعشه لرزش لرزه ویا حتی جنبش مناسب است

امین کیخا در ‫۱۲ سال قبل، دوشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۳۳ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۳۱:

سیل به فارسی هین می شود و به لری هم لغت لافوlafaw را داریم که از لاف بعلاوه او یا اب است

امین کیخا در ‫۱۲ سال قبل، دوشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۰۳ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب هفتم در عالم تربیت » بخش ۲ - گفتار اندر فضیلت خاموشی:

خجالت اصلن در عربی نیست و همان خجله را بکار میبرند مانند دخالت که همه نتیجه شیرین کاری های دبیران نان به نرخ روز خور درباری بوده است برای خجالت شرمساری و ازرمداری را داریم برای دخالت میانجی گری و برای عدم دخالت کرانجی گری را داریم و از کران یعنی کنار برساخته شده است

امین کیخا در ‫۱۲ سال قبل، دوشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۵۹ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب هفتم در عالم تربیت » بخش ۲ - گفتار اندر فضیلت خاموشی:

برای باطل لغت های خوبی داریم یکی یاوه است دیگری ژاژ که اینجا هم امده است اما گزافه برای ادعا بهتر است

امین کیخا در ‫۱۲ سال قبل، دوشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۵۰ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب هفتم در عالم تربیت » بخش ۲ - گفتار اندر فضیلت خاموشی:

نفس به لری می شود هنس و هناسه ، انه و هنه شاید نفس عربی و هنس کردی و لری و لکی از روی هم درست شده باشند هن و هن در فارسی عامیانه به معنی نفس نفس است به فرانسه henir صدای شیهه اسب که نوعی دمیدن و نفس زدن است ، نفس فکر میکردی نامت این قدر پیچیدگی داشته باشد

یونس در ‫۱۲ سال قبل، دوشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۳۳ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۳۱:

شعر ضعیفی است. از صائب بعید بود . همچون جوانهائی که تازه شروع به سرودن کرده اند ، سروده بود .

فرزانه در ‫۱۲ سال قبل، دوشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۱:۵۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۵:

سایت زیبایی دارید. این شعر با صدای استاد شجریان لطفی صد برابر داره. خدا قوت

نفس در ‫۱۲ سال قبل، دوشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۰:۴۲ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب هفتم در عالم تربیت » بخش ۲ - گفتار اندر فضیلت خاموشی:

من این شعر را دوست دارم

۱
۴۸۹۲
۴۸۹۳
۴۸۹۴
۴۸۹۵
۴۸۹۶
۵۴۴۹