گنجور

حاشیه‌ها

سید عرفان محتشمی پور در ‫۱۲ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۱، ساعت ۱۹:۵۷ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب چهارم در فواید خاموشی » حکایت شمارهٔ ۱۲:

سلام و خسته نباشید
در ذیل این حکایت، در نسخه‌ی تصحیح شده‌ی مرحوم فروغی، ما بین این دو بیت، این بیت نیز آمده است:
عیبم هنر و کمال بیند / خارم گل و یاسمن نماید
گلستان سعدی/ مقدمه و تصحیح: محمد علی فروغی/ هم میهن/ اول:1389 / ص 159.
موفق باشید

روژان در ‫۱۲ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۱، ساعت ۱۹:۰۸ دربارهٔ قاآنی » مسمطات » در مدح و ستایش اختر شهریاری و صدف گوهر تاجداری سترکبری و مهدعلیا مام خجستهٔ شهریار کامگارناصرالدین شاه قاجار ادام‌الله اقباله گوید:

افسوس که ایرانی خودرا صاحب تمدن میداند درحالیکه مردمانی چاپلوسند و اندک افرادی که در علم به شهره رسیدند همانا از این صفت بهره های نداشتند ای ایرانیان به علم روی آورید و نان کفایت و لیاقت خود را بخورید نه نان به زهر آغشته تملق را

روژان در ‫۱۲ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۱، ساعت ۱۹:۰۵ دربارهٔ قاآنی » مسمطات » در مدح و ستایش اختر شهریاری و صدف گوهر تاجداری سترکبری و مهدعلیا مام خجستهٔ شهریار کامگارناصرالدین شاه قاجار ادام‌الله اقباله گوید:

ایرانیان ایرانیان حذر کنید حذر کنید
سمی است این معجون رنگارنگ

فضل الله شهیدی در ‫۱۲ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۱، ساعت ۱۵:۳۵ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب پنجم در عشق و جوانی » حکایت شمارهٔ ۱۴:

بیت آخر
هنوزت گر سر صلحست است باید درست باشد

مهدی فلاح در ‫۱۲ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۱، ساعت ۱۲:۳۴ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۷:

با سلام
بنده در چندین نسخه از رباعیات حکیم مصراع سوم را اینچنین دیده‌ام:
هنگام گل و بن است و یاران سرمست
و فکر می‌کنم استاد شجریان هم در اجرای رباعیات به این صورت می‌خوانند.

ایرج در ‫۱۲ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۱، ساعت ۱۱:۲۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۱:

در مصرع
گفتند یافت می‌نشود جسته‌ایم ما
به نظر می رسد که صحیح آن
گفتند یافت می نشود گشته ایم ما
صحیح باشد.

حمید رضا محمدی در ‫۱۲ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۱، ساعت ۰۲:۰۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۰۷:

رمز زیبایی و جاودانگی مولانا در آیینه بودن اوست ، مولانا صبورانه و سخاوتمندانه مثنوی و دیوان شمس را چون آیینه ای پیش روی ما گرفته است تا هر کسی به تماشای خود بنشیند.

بهمن صباغ زاده در ‫۱۲ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۱، ساعت ۲۳:۴۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۴:

درود
مصرع دوم این بیت این‌گونه صحیح است:
بر آتش از او فسون بخوانیم
زو آتش تیزْ آبِ سیماست
با تشکر

مجید مولایی در ‫۱۲ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۱، ساعت ۲۱:۱۵ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲:

همان خوی درست است شاعراز رفتارواخلاق معشوق صحبت میکند درمصراع اول ازرسمعشاق میگویدودرادامه ازاخلاق خوبان لطفا به کلمه عتاب توجه کنید

مهدی در ‫۱۲ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۱، ساعت ۱۷:۴۱ دربارهٔ هاتف اصفهانی » دیوان اشعار » ترجیع بند - که یکی هست و هیچ نیست جز او:

سلام به همه ی دوستان.آقای امیر خان!چرا به بچه های حاشیه نویس اهانت میکنید؛یعنی میگید که تعصبات خشک دارید و همه چیز و با دین میبینید و حرف خودتون رو سبز میکنید که هاتف در عالم تفرید و تجرد بوده،خیال میکنید نمیدونیم؟؟؟
هر کس نظر داره و نظر همه مورد احترامه.مگه دین و شریعت و طریقت جدا از هم هستند.این بیت رو بخونید:چشم دل باز کن که جان بینی
آنچه نادیدنیست،آن بینی به نظر شما هاتف از زبان فرشتگان مامور،قصد این رو نداشته که ما رو یاد خدا بندازه؟آدم هر لحظه ممکنه گناه کنه.نباید از این ایمان{خدا}فاصله گرفت و جان دیدن در نظر هاتف فقط خدا دیدنه و بس.به خاطر همین گفتم شعر هاتف شعر یادآوری ایمان به خداست یعنی موضوع وحدت،عشق،خدا،عرفان...نه اینکه صرفا موضوع غوطه ور بودن در عالم طریقت.درود بر همه ی شما حاشیه نویس ها

زهرا شایسته در ‫۱۲ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۱، ساعت ۱۷:۳۲ دربارهٔ عبید زاکانی » موش و گربه:

سلام کار بسییار جالبیه به خصوص برای آشنایی با شعرای ناشناخته و موش و گربه که جای خود دارد.
بای.

زهرا شایسته در ‫۱۲ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۱، ساعت ۱۷:۲۹ دربارهٔ عبید زاکانی » موش و گربه:

خیلی کار جالبیه حالا هرکس انجام داده و ممنونم از عممم که این ایمیل رو برام ارسال کرد.

ناشناس در ‫۱۲ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۱، ساعت ۱۵:۰۵ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » گفتار اندر داستان فرود سیاوش » بخش ۱:

با سلام داستان فرود رو از روی شاهنامه من بازنویسی کردم چند سال قبل .
فرود (فرزند ساوش و جریره دختر پیران ویسه وزیر افراسیاب )یکی از شخصیتهای قابل تامل در شاهنامه است با سرشتی پاک که قربانی نابخرد ی و خود خواهی و عصبانیت بی مورد طوس سردار سپاه ایران (لشکریان کیخسرو برادر فرود و فرزند فرنگیس و سیاوش )می شود . طوس از فرمان شاه سر می پیچد و منطقه کلات را که فرود در دژ سفید در آنجا زندگی می کرده در پیش می گیرد و جنگی که قرار بود خونخواهی سیاوش پدر کیخسرو از تورانیان باشد به برادرکشی ختم می شود و فرود و همه خانواده اش قربانی جهالت طوس می شود .

رضا در ‫۱۲ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۱، ساعت ۱۱:۵۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۷:

ز شعر دلکش حافظ کسی بود آگاه
که لطف طبع و سخن گفتن دری داند

رها در ‫۱۲ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۱، ساعت ۰۹:۲۵ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۳:

چون عمر به سر رسد چه شیرین و چه تلخ
پیمانه چو پر شود چه بغداد و چه بلخ
می نوش که بعد از من و تو ماه بسی
از سَلخ به غٌرّه آید از غره به سلخ
نسخهٔ فروغی صحیح میباشد
شیرینی و تلخی مربوط به زندگی می باشد و نه پیمانه ی پر شده (پایان عمر)*

رها در ‫۱۲ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۱، ساعت ۰۸:۵۹ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۴:

آنانکه محیط فضل و آداب شدند
در جمع کمال شمع اصحاب شدند
ره زین شب تاریک نبردند برون
گفتند فسانه‌ای و در خواب شدند
صحیح است ، برون مربوط به "ره"می باشد نه "شب"
سپاس فراوان از دوستانی که بیهوده حاشیه درج نمی کنند. *

میم در ‫۱۲ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۱، ساعت ۰۱:۳۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۰۷:

استاد ناظری در آلبوم لولیان این رباعی رو بی نظیر اجرا می کنن.

علی نامیرا در ‫۱۲ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۱، ساعت ۰۰:۴۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۷۳:

"تا کهنه‌هاش را جدید کنند" با وزن جور در نمی‌آید. احتمالا "تا کهن‌هاش را جدید کنند" درست‌تر باشد.

محسن در ‫۱۲ سال و ۲ ماه قبل، یکشنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۱، ساعت ۲۲:۰۷ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۵:

گویند بهشت عدن باحورخوش است . صحیح است

رسته در ‫۱۲ سال و ۲ ماه قبل، یکشنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۱، ساعت ۲۱:۲۵ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب پنجم در عشق و جوانی » حکایت شمارهٔ ۱۷:

در پاسخ علی:
کجای این داستان نشانی از بچه بازی سعدی دارد؟ تازه اگر از دریچه ای که تو به داستان می نگری، و با پیش داوری ای که تو در سر داری به داستان نگریسته شود می توان گفت بچه سعدی باز بوده است نه بر عکس. تو را چه رسد که زهر و آلودگی ای را رواج دهی؟ چه سودی از این حرف های ناپخته می بری؟ بهتر است اندکی روی به اندیشه بیاوری و تحقیق بکنی و به آن چه می گویی باور داشته باشی نه آن که سمومی را که دیگران پراکنده اند تو هم همچون آدامس بجوی و به حاشیۀ گنجور بچسبانی. به قول سعدی:
پلیدی کند گربه بر جای پاک
چو زشتش نماید بپوشد به خاک
تو آزادی از ناپسندیده ها
نترسی که بر وی فتد دیده ها؟

۱
۴۸۹۲
۴۸۹۳
۴۸۹۴
۴۸۹۵
۴۸۹۶
۵۲۶۱