مرتضی ثقلینی در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۲۱:۰۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۷:
این غزل به خودی خود عمیقا در انسان تاثیر میگذارد حالا اگر این شعرو همزمان با صدای استاد شجریان در البوم نوا گوش کنید زیبایی دو چندانی داره و اون لحظه است که اشک ریختن معنی پیدا میکنه
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۲۰:۳۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۵۸:
دوزخ اشام انکه باده تلخ بنوشد و از ان نهر اسد اینجا مولانا می فرماید دیگر سخن نمی گویم مگر به أنان که باده مینویی خورده اند
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۲۰:۳۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۵۸:
فرو کشیدم یعنی بی سخن ماندم و میدانیم خاموش نام مولوی است در شعر هایش
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۲۰:۳۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۵۸:
دقت می شود باریک بینی
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۲۰:۳۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۵۸:
انعام یعنی نعمت و فارسی أش میشود ناز ولی نغام یعنی تاریکی و فارسیست
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۲۰:۳۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۵۸:
عامی می شود هامی به فارسی جدیدن یک ریاضی دان ایرانی در سوید که فارسی هم میخواند واژه سادی را بجای عادی پیش نهاده است
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۲۰:۳۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۵۸:
خام را خامی، یعنی ادم خامی (ناپخته ای را ) باده خامی یعنی باده ای نرسیده و جوش دار نوشانید
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۲۰:۳۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۵۸:
به ناشتاب باده خوردن یعنی اشام اشام خوردن جرعه جرعه به عربی تجرع یعنی جرعه خوردن
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۲۰:۲۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۱:
کیا و بیا یعنی شکوه ، کیار یعنی سستی و کندی و بی کیار یعنی چستی و فوری
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۲۰:۱۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۴:
از مراد بر دارند بابک جان یعنی از مراد به کام رسیده اند بر دارند یعنی اویخته شده اند
بابک در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۸:۵۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۴:
من اشعار حافظ را خیلی می خوانم و در معنی و تعبیر آن هم عموما مشکلی ندارم ولی این غزل واقعا مشکل هست و ای کاش ترجمه و همچنین تعبیر عرفانی آنرا می دانستم. مثلا مصرع "چو منصور از مراد آنان که بردارند، بردارند" به این معنی است که هر کسی که مثل منصور بر دار آویخته شد از مراد خود دست برمی دارد. ولی قطعا این منظور واقعی حافظ نبوده است
جواد در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۷:۰۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۱:
گفتم خدایا رحمتی که آرام گیرد ساعتی...
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۶:۴۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۶:
مصطفی جان فرو کش شاید به معنی فرو کشیدن بار به منزلی باشد و به غیر مستقیم چنین شود که شما می فرمایید
مصطفی در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۶:۴۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۶:
فروکش کردن: یعنی اقامت کردن
گنج روان: یعنی گنج قارون و درینجا اشاره به وصال دارد
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۴۴ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۷ - مناظرهٔ خسرو با فرهاد:
گفت هر شب اورا چون ماه میبینی گفت آری اما خواب کجا من کجا ؟
کریم رحمانی در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۲۴ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲:
رابویره، دڵت خۆش که چما خه م له به ری
ده رفه ت له ده ست ئه گه ر نه ده ی به خته وه ری
یه کجاره که ده ڕوایه وه ، هه ڵناده یه وه
هۆشی بده ری مرۆی نه سه وزه و که وه ری
رباعیات خیام - ترجمه استاد عبدالرحمن شرفکندی - هه ژار
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۲۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲:
وین اینجا یعنی و این اما استاد حسابی گفته اند وین یعنی رگ زیر زبان به فارسی باید اضافه کرد با veinیعنی سیاهرگ همریشه است
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۲۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲:
غماز یعنی سخن چین و فارسی ان سپزک است sepazk و غمازی سپزکی
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۱۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸:
خدنگ به معنی راست است و نیز تیر معنی میدهد نام یک جانور مار خور است که به دلیری و سپندی در میان ایرانیان دانسته بوده است ولی غدنگ یعنی احمق و از این در هزاک و فغاک، کودن و کانا همه گونه ای نادانی هستند ولی واژه محترمانه ان دیراموز است وقتی رو به یک کودک با ناتوانی ذهنی رودرروهستیم مثلا باید گفت دیراموز است
همیرضا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۲۱:۱۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۴: