امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۶ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۵۳ دربارهٔ سلمان ساوجی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۰:
برای روانی خواندن بهتر است بعد از تا بود نشانه کاما بگذارند
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۶ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۵۱ دربارهٔ سلمان ساوجی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۰:
وجود او گران بود اشاره به گرانجانی دارد و ان خسیسی و بینوایی و فرتوت بودن را در خود دارد .
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۶ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۴۹ دربارهٔ سلمان ساوجی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۰:
سپند ارمیتی بروی چشم
عماد کاشی از سر بی خردی می گفت به خاطر نبود خوراک گرانی رخ میدهد
تا زنده بود، همه چیز گران بود و حالا که در گذشته همه چیز ارزان است.
شعر فرانمونی دارد به گرانجانی کسی
آرمیتا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۶ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۳۰ دربارهٔ سلمان ساوجی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۰:
میخواستم بدانم شاعر درچه مورد حرف میزند؟
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۶ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۳۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳:
ببخشید پیش اول یعنی ضمه solam
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۶ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۳۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳:
البته اوایش پلکان با زبر اول است
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۶ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۳۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳:
سلم به عربی معنی سلامت و پلکان می دهد
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۶ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۴۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۴:
در پایان هم از نبی اکرم ص سخنی میاورم در نکوهیدن نژادپرستی از ایشان پرسیدند . و ما عروبه ؟ یعنی عربیت چیست ؟ پیامبر که باید برای همه عالم سخن بگوید تنها می فرماید زبانی زیبا ، یعنی به نژاد پرستی گمراه نشوید .درود به شما
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۶ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۴۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۴:
رسته جان عربی در اصل یک زبان ساخت دار و صیغه ای است یعنی هر وقت کلمه ای را پذیرفت دیگر بقیه صیغه ها کم بیش ساخته می شوند و این مانند زبان فارسی که زبانی پیشوند و پسوندی است متفاوت است پس باید پذیرفت که وجود ساخت های دیگر یک کلمه در عربی ، عربی بودن انرا تأیید نمیکند بلکه دلیل بهتر این است کلمه ی عربی را در عبری و یا ارامی و یا سریانی ببینیم که همریشه ان هستند .
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۶ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۳۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۴:
رسته جان البته نژاد پرستی زشت و نا خوشایند است و منهم مانند شما عربی را دوست دارم و هر روز کنار فارسی عربی هم می خوانم .ولی گردانش و تبدیل کلمات روندی داردو نیز زبان های همریشه کلمات مشابه را می اوردند که ثابت میکند یک کلمه کجایی است برای نمونه قطعه به نظر عربی میاید اما به لری کت با زبر اول یعنی بریدن و به انگلیسی که با فارسی همریشه است cut یعنی بریدن و با کت یکی است و اینجا می بینیم که برای عربی شدن کت ،عه به ان اضافه شده است، ایا داشتن کلمات مقاطعه و انقطاع و مقطوع مانع پذیرش فارسی بودن قطعه است ؟
حالا ساعه را نگاه کنیم از سا یعنی سایه درست شده است باز عه به ان افزوده شده است و عربی شده است . و نیز قلعه که کل به لری یعنی خانه و عه به ان افزوده شده وعربی شده است .
ناشناس در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۶ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۰۵ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب سوم در عشق و مستی و شور » بخش ۱۵ - حکایت مجنون و صدق محبت او:
بیت4:
مرا خود دلی دردمنداست و ریش
تو نیزم مزن بر سر ریش نیش
Alireza Feizi در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۶ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۱:۵۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵:
سلام بزرگواران
در مورد قالب این شعر اگر اطلاعی هست توضیح دهید
شعر دارای ردیف هست و از قافیه استفاده نشده
چرا و چطور میشه مولانا چنین اشتباهی کنه
رسته در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۶ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۸:۵۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۴:
مزگت = مسجد ؟
آیا لغت مزگت فارسی معادل مسجد عربی است؟
متون فارسی از تاریخ بلعمی گرفته تا دیوان ناصر خسرو در تایید آن است.
هم چنین لغتنامه های فارسی از زمخشری گرفته تا دهخدا باز هم در تایید آن است.
ولی آیا مسجد عربی شدۀ مزگت است؟ هیچ کسی این را اثبات نکرده است. و در دوران تاریخی زبان فارسی از تاریخ بلعمی تا لعت نامۀ دهخدا، هیچ کدام ادعایی نکرده اند که مسجد معرب مزگت است و یا بالعکس.
ولی در دوران اخیر داستان جوردیگری رقم خورده است و گفته شده است که مزگت فارسی از زبان فارسی رفت و عربی شد تبدیل شد به مسجد. بقیه داستان به عهده و به باور و ایمان خواننده گذاشته می شود که ...
آقای شفیعی کدکنی محملی هم برای آن آورده اند که مزگت = مزداکده بوده است. اثبات این مدعی کار آسانی نیست.
این گونه ادعاهای اثبات نشده و ناسنجیده، در دوران جدید ممکن است خریدار داشته باشد ولی سموم خطرناکی هم تولید می کنند که برتری نژادی و قومی بدترین آن است.
آیا آن همۀ تصریفات لغوی : سجده، ساجد، سجاده، مسجود، ... از این مزگت فارسی نشأت گرفته است؟! آیا آن همه لغات سجده، مسجد ، مساجد، ... از داستان یوسف گرفته تا مسجدالقصی و مسجدالحرام در قرآن از همین لغت مزگت فارسی نشأت گرفته است؟
آیا این مسالۀ با عقل جور در می آید؟ شاید عقل با هر عقیله ای گره بخورد و این چنین داستانی را باور کند ولی واقعیت می تواند چیز دیگری باشد که عقل را ملزم به تحقیق و تفحص می کند.
در لغتنامه دهخدا ذکر شده است که اصل لغت منشأ آرامی دارد و از آن جا به زبان های فارسی و عربی رفته است. اگر این نکته را باور کنیم خواهیم دید که مزگت و مسجد هر دو از سرچشمۀ دیگری آمده اند، نه زبان عربی وام دار فارسی است و نه بر عکس.
محمود روزبهانی در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۶ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۶:۵۶ دربارهٔ عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۷:
زیبا بیان نمودی، درد فراغ یاران
من هم ز روی دستت، چرخانده ام زبانم
price۲ در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۶ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۲۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۹۵:
فوق العادس این غزل .....من فقط اینو با صدای استاد سراج شنیدم.........دوستان اگه لینک هایی از اساتید دیگر دارید بزارید ما هم استفاده کنیم......
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۶ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۵۲ دربارهٔ سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۲۶ - روان شدن جمشید از ولایت پریان بسوی روم:
معنی اکوان را نمی دانم ولی اکومن دیوی دیگر است که با بهمن میستیزد پس اکو باید معنی دیوانه ای داشته باشد
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۶ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۴۸ دربارهٔ سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۲۶ - روان شدن جمشید از ولایت پریان بسوی روم:
بیت 4 بیدا یعنی بیابان و عربی است جمع ان بیداوات است
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۶ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۴۵ دربارهٔ سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۲۵ - غزل:
یکی با هم بگشتند اب و اذر یعنی جمشید خاکی با پریزاده اتشی یکی شدند
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۶ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۴۱ دربارهٔ سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۲۵ - غزل:
لبالود یعنی اغشته به لب
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۶ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۶:۰۳ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب سوم در عشق و مستی و شور » بخش ۱۵ - حکایت مجنون و صدق محبت او: