اناالحق در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۱۷:۴۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴:
من درصحبت های یکی از اعراب شنیدم که بر معنای گفته های عربی ما خرده می گرفت ومثلا"میگفت.ایرانی ها جمله لا یمسه الاالمطهرون را چنین معنا میکنند که بدون وضو قرآن را لمس نکنیدولی خودش نظر دیگری داشت وان عبارت از این بود که: به عمق مفاهیم قرآنی غیر از اولیای الهی وامامان کسی نمی تواند وارد شودومس را نفوذ ووارد شدن معنا میکرد ونیز می گفت چنانکه میگوئیم مس شیطان یعنی نفوذ شیطان در جسم آدمی.
علی در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۱۷:۴۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰:
در بیت اول و با توجه به سوم شخص بودن معشوق در همه ابیات دیگر قاعدتا باید داشته باشیم «زلفش» و نه ««زلفت»
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۱۶:۴۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴:
نیز افزون کنم در روزی که تمدن عربی در حال شاخه گستردن و سایه دار شدن بود گروهی از مردم به نژاد پرستی روی آورده بودند و در حضور جناب ختمی مرتبت کسی گفت عرب چیست ؟ پیامبر گویا با دانایی و انساندوستی فرمودند عربی زبانی زیباست و به این ترتیب بر برتری هر نژادی بر دیگری خاتمه دادند .سلام علیه و علی عباد الله الصالحین .
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۱۶:۳۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴:
متاسفانه هاژی و سردر گمی در سامان آموزش چنان زیاد است که همان فارسی را هم نمی اموزیم و من تا 18 سالگی خوشحال بودم رستم اسفندیار را کشته است .اما عربی بدلیل گویشگران پراکنده ار عربستان تا مغرب العربی همه کلماتش را همه به کار نمی برند و بیشتر مردم عرب زبان زبانهای عامیانه دارند و دانستن عربی فصیح مخصوص دانشمندان است . ولی لحن شیوای عربی در آواز و کرامتی که در وامگیری و وامدهندگی دارد ان را زبان زیبایی کرده است .
اناالحق در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۵۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴:
امین کیخای درتائید صحبت شما مبنی بر زیبائی زبان عربی ای کاش در دوران تحصیلات مدرسه در ایران این زبان نیز بطور جدی مورد تدریس قرار می گرفت که درپایان همه میتوانستند درکنار زبان فارسی به زبان عربی نیز مسلط باشند.
ناشناس در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۳۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۷:
چه می خواهی از من جگر سوخته
تاوتک در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۳۸ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب چهارم در تواضع » بخش ۳ - حکایت در معنی نظر مردان در خود به حقارت:
با پوزش سرشت اشتباها سشت نوشته شده است
علی جابری در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۳۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰۷:
اولین بار استاد ارجمند دکتر احمد رضا یلمه ها مدرس توانای جامعه شناسی ادبیات دانشگاه با این بیت که : دل وجانم به تو مشغول ونظر در چپ و راست / تا ندانند حریفان که تو منظور منی . مرا با این غزل بسیار زیبا آشنا کرد ومدتها گشتم تا پیدایش کردم که سعدی در کدامین غزل چنین جذاب سروده است . شاید کمتر بیانی به این حد از رسایی وشوق انگیزی بتوان یافت که راز عشق که عظمت وشکوهش به پوشیدگی ست، را به این شیوایی نشان دار کند که هنوز هم بهتر از آن نتوان یافت که تقدیمش کردم به یکی از دوستانم .
تاوتک در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۳۵ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب چهارم در تواضع » بخش ۳ - حکایت در معنی نظر مردان در خود به حقارت:
بوم افزون بر سرزمین و مقام و پارچه ای که روی آن نقاشی میکنند و جغد،معنی سشت هم میدهد و طبیعت مثلا اینجا پاکیزه بوم میشود پاک سرشت
تاوتک در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۳۰ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب چهارم در تواضع » بخش ۲ - حکایت در این معنی:
می فرماید قطره باران بدان سبب گران بها و مروارید شد که فروتنی کرد و چون خویشتن را نیست انگاشت عزت یافت .کاش فرا بگیریم
تاوتک در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۱۹ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب سوم در عشق و مستی و شور » بخش ۲۵ - مخاطبه شمع و پروانه:
سر مشوی از مرض یعنی در پی درمان نباش خیلی زیباست
تاوتک در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۳۷ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب سوم در عشق و مستی و شور » بخش ۲۵ - مخاطبه شمع و پروانه:
رسول جان وقت که یعنی زمان و زمان حال و جمع هم که اینجا یعنی فراهم آمدن .اما استاد سخن اینجا فرموده یاران به دیدار شمع وقتی خوش خاطری مجموع داشتند .خاطر مجموع هم میشود خاطر آسوده.امروزه هم در مکالمات روزمره میگوییم خیالت جمع یعنی خاطرت آسوده باشد
رسول در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۲۵ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب سوم در عشق و مستی و شور » بخش ۲۵ - مخاطبه شمع و پروانه:
به دیدار او وقت اصحاب، جمع
سلام معنی این مصرع رو نمی فهمم ممنون می شم یکی توضیح بده
غلامرضا رهنمایی قراملکی در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۹:۵۷ دربارهٔ نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۸ - نعت سوم:
باسلام و احترام؛ در این مصراع " گر مهی از مهر تو موئی بیار " در تصحیح استاد ثروتیان به جای موئی، سوئی آورده اند که به نظر سوئی درست تر باشد.
" گر مَهی از مِهر، تو سوئی بیار " باتشکر
هادی در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۸:۳۰ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب هفتم در عالم تربیت » بخش ۱۴ - حکایت:
طیبت:طیبت . [ ب َ ] (ع اِمص ) مزاح . خوش طبعی . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). خوش منشی . خوش مزگی . بازی
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۲:۴۸ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۷۱ - بیان آنک فتح طلبیدن مصطفی صلی الله علیه و سلم مکه را و غیر مکه را جهت دوستی ملک دنیا نبود چون فرموده است الدنیا جیفة بلک بامر بود:
مرد را از گرد شناختن یعنی کس را از ناکس شناختن و بسیار زیباست .
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۲:۴۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۷۱ - بیان آنک فتح طلبیدن مصطفی صلی الله علیه و سلم مکه را و غیر مکه را جهت دوستی ملک دنیا نبود چون فرموده است الدنیا جیفة بلک بامر بود:
بیت 4 پروا توجه است
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۲:۴۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۷۲ - گفتن امیر المؤمنین علی کرم الله وجهه با قرین خود کی چون خدو انداختی در روی من نفس من جنبید و اخلاص عمل نماند مانع کشتن تو آن شد:
برای صاف افزون بر پالوده بی گره را هم داریم .
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۲:۴۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۷۲ - گفتن امیر المؤمنین علی کرم الله وجهه با قرین خود کی چون خدو انداختی در روی من نفس من جنبید و اخلاص عمل نماند مانع کشتن تو آن شد:
بیت 9 اصل به عربی یعنی ریشه
نادیا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۱۸:۰۹ دربارهٔ ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۳۱ - در وصف استاد حسین بهزاد نقاش عالیمقام: