گنجور

حاشیه‌گذاری‌های امین کیخا

امین کیخا


امین کیخا در ‫۶ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۷، ساعت ۰۹:۵۸ دربارهٔ امیر معزی » غزلیات » شمارهٔ ۱۷:

نژند باید از نی + زند باشد یعنی نی ( پایین ) و زند از ریشه ی زدن و رویهمرفته به معنای زده و روی زمین افتاده . نیک آشکار است شاعر به این همنشان می توانسته است هم چشم دلدارش و هم طبع ها را نژند ببیند چون چشم دلدار به پایین نگران بوده است و طبع کسان هم که از زیبایی او افسرده بوده است اینجا امیر معزی هم معنای اصلی و هم معنا های رایج نژند را میدانسته است .

 

امین کیخا در ‫۶ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۷، ساعت ۰۹:۴۱ دربارهٔ امیر معزی » غزلیات » شمارهٔ ۱۲:

برای قیمت در فرهنگ وفایی واژه ی اخش هم آمده است

 

امین کیخا در ‫۶ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۷، ساعت ۰۹:۳۳ دربارهٔ امیر معزی » غزلیات » شمارهٔ ۶:

حلقه به فارسی زرفین هم میشود که واژه ی صفر از آن است .

 

امین کیخا در ‫۶ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۷، ساعت ۰۲:۴۸ دربارهٔ امیر معزی » غزلیات » شمارهٔ ۵:

رطل باید از لتر باشد و مقلوب شده است

 

امین کیخا در ‫۶ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۷، ساعت ۰۲:۴۵ دربارهٔ امیر معزی » غزلیات » شمارهٔ ۵:

رطل باید از لتر باشد و مغلوب شده است .

 

امین کیخا در ‫۶ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۷، ساعت ۰۲:۴۴ دربارهٔ امیر معزی » غزلیات » شمارهٔ ۵:

فوته فارسی است و فوطه در عربی رفته است و منطقه به عربی و بروفه به فارسی یکی هستند به همین معنا و مندیل عربی است که رومال میباشد و هم عمامه

 

امین کیخا در ‫۶ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۷، ساعت ۰۲:۳۱ دربارهٔ امیر معزی » غزلیات » شمارهٔ ۳:

سال در بیخ و بن معنای سرد میدهد یعنی زمان گذشتن یک سرما و کوه سالنگ در خوزستان باید به معنای بسیار سرد باشد چنانکه پورنگ یعنی کسی که پور و پسر بسیار دارد .و اینکه گاهی سالنگ را سالند میخوانند باید باز بینی بشود .

 

امین کیخا در ‫۶ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۷، ساعت ۰۲:۰۳ دربارهٔ امیر معزی » غزلیات » شمارهٔ ۱:

بر آهیجم شاید برآهنجم باشد . هیجا به معنای جنگ را مولانا هم بکار برده است ولی باز بیشتر آهنجیدن به معنای بیرون کشیدن درخور تر مینماید .

 

امین کیخا در ‫۶ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۸ فروردین ۱۳۹۷، ساعت ۰۲:۴۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۰:

رضا اعرابی عزیزم ، من ادبیات دانشگاهی نخوانده ام و ادبیات برای همه کس ضرورت دارد و برای ما ایرانیها که نام و نشان است .من به درد کودکان میرسم و مایه ی دلگرمی مادران و پدرانم وقتیکه رنج و زنج و ناله ای درکار باشد . سپاس از مهرآوریت .

 

امین کیخا در ‫۶ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۱۳ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۲۷ دربارهٔ امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۰:

بیت 8 در میان واژه ی توسنی فاصله افتاده و تو سنی شده است که ویرایش میخواهد .
امروزه به جانور وحشی دد و به جانور اهلی دام و به جانور اهلی رمنده و نافرمان توسن میگوییم .

 

امین کیخا در ‫۶ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۳۳ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۷:

پوریا جان من نفهمیدم رویهمرفته خرده به جناب خیام گرفته اید یانه فقط میدانم دو هزار به عربی ثانی الف نمیشود و الفان یا الفین میشود . اگر خرده ای به خیام دارید نگاهی به نوشته های فرزانه ی همروزگارمان استاد دینانی بفرمایید خیام را به روشنی نمایانده است .

 

امین کیخا در ‫۶ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۳۶ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲:

رنگ قرمز چند واژه ی دیگر هم دارد یکی رُد که در زبان اوستا قرمز میشود و همریشه ی Redاست ، لال هم قرمز تیره تر است که لعل عربی از آن بنا شده است اما تیره ترین قرمز ، رنگ بیجاد است . کبود مایل به سرخ را گمست و نارنجی را سرنج و نارنجی تیره را شنگرف میگوییم .

 

امین کیخا در ‫۷ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۷ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۲۹ دربارهٔ حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴:

از ماندن لغت مانید را داریم که ان وامی است که پرداخته نشده است

 

امین کیخا در ‫۷ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۷ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۲۵ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶:

از آویختن واژه ی سرآویز را داریم که برأی over hang مناسب است .

 

امین کیخا در ‫۷ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۶:۳۴ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۴:

یکرویی معنای دقیق اخلاص است ، مخلص : یکرو
صمیمی : همدل
صمیمانه : همدلانه

 

امین کیخا در ‫۷ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۴۴ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۴:

واژه ی زنار به نظر وأم واژه است إز یونانی ، چون zone در فارسی امروز برابر دانشیکی ندارد و نیز کمربند مزدیسنان را نیز کُستی میگوییم میشود زنار را برأی zone بکار برد ( گزینش حیدری ملایری )

 

امین کیخا در ‫۷ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۸:۲۰ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶:

گر در لغت گریبان باید معنای گردن بدهد و لغت bronchus به معنای نایژه هم إز همین ریشه است یعنی گر و بر یکی هستند و أین به مناسبت شاخه شاخه شدن برونش ( نایژه ) در طول رسیدنش إز نای به خانه ی ششی در شش است ( در محل دو شاخه شدن برونکوس شاخه ی بالادست به گردن میماند) . لغت لری گلاک هم به معنای چوب دو شاخه ای که با آن میوه می چینند هم با اینها همریشه است .

 

امین کیخا در ‫۷ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۸:۱۳ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶:

رنگ باختن در گویش لری پالکستن می شود و یا پالکیدن أین واژه باید با pale انگلیسی همریشه باشد

 

امین کیخا در ‫۷ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۱۰ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۰۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵:

احتمال به معنای حمل کردن هم به عربی معنا میدهد

 

امین کیخا در ‫۷ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۹ دی ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۵۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵:

احتمال واژه ی شایند را به پارسی دارد .

 

۱
۲
۳
۴
۵
۶
۱۶۲
sunny dark_mode