فرهاد در ۵ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۸، ساعت ۱۴:۳۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۶:
جناب مسلم گرامی . شرکی که باعث ازار دیگران نشود که رنگی از گناه ندارد . ایا شما از مشرکی که ازاری به شما نرساند ناراحت میشوید ؟ اصلا کسی که برای دیگران ازاری ندارد از کجایش معلوم میشود که مشرک است ؟؟!! نتیجتا شرک در همان مردم ازاریست که معظم گناهان است !!!
امیر مهاجر در ۵ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۸، ساعت ۱۴:۱۷ دربارهٔ خیام » ترانههای خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » هیچ است [۱۰۷-۱۰۱] » رباعی ۱۰۲:
مولانا نیز به زیبایی همین مطلب را با زبان رمز اینچنین بیان میکند :
دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ
ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ
دانی که پس از عمر چه ماند باقی
مهر است و محبت است و باقی همه هیچ
کاش بجای حاشیه سازی اگر مفهوم کلامی رمزگونه رو درک نمیکنیم سکوت کنیم .
یحیی در ۵ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۸، ساعت ۱۳:۴۵ دربارهٔ خواجه عبدالله انصاری » مناجات نامه » مناجات شمارهٔ ۷۹:
فکر میکنم در جمله اول یک کلمه" بی" قبل از کلمه "محبت" جا افتاده و جمله صحیح این باشد:
الهی همه آتشها بی محبت تو سرد است
ساناز در ۵ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۸، ساعت ۱۳:۴۰ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۹:
صدای دلنشین احسان سلیمانی روی این غزل به همه پیشنهاد میکنم پیوند به وبگاه بیرونی
برگ بی برگی در ۵ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۸، ساعت ۱۲:۰۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۰:
ره نـبـردیم بـه مـقـصـود خود انـدر شیــراز
خـرّم آن روز کـه حـافـــظ ره بـغـداد کـنـد
مراد از شیراز در اینجا همین جهان فرم و مادی میباشد و بغداد نماد جهان بی فرم یا فضای بینهایت یکتایی میباشد که عرفا را سعی بر آن است تا به آنجا راه یابند .
بغداد در آن روزگار بسیار آباد و قبله آمال علمای علوم مختلف بوده و هرکس را سودای پیشرفت در سر بوده است میبابست رنج سفر بر خود هموار و عزم آن دیار می نمود .
علی در ۵ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۸، ساعت ۱۱:۱۴ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۵ - در وصف بهار:
شعر بینظیری مانند همه اشعار استاد سخن سعدی شیرازی رحمت الله علیه.
علی در ۵ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۸، ساعت ۱۱:۱۲ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۵ - در وصف بهار:
شعر بینظیری مانند تمام اشعار استاد سخن سعدی شیرازی رحمت الله علیه.
حسین در ۵ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۸، ساعت ۱۱:۱۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۸۰:
زینال درباره خوانش اشتباه برخی کلمات از سوی گروه اوهام درست می گه، اما نکته غیر قابل انکار ملودی خوب اوهام و فضاسازی جذابی که برای این آهنگ کرده.
البته اینکه تلخیص کوه رو که خونده واقعا ربطی به شناخت عوامانه و جاهلانه نداره. یا لفظ عیسی. چون شاید خیلی ها ندونن، حتی بچه های ادبیات. یکی درسش به اونجا رسیده ، یکی نرسیده.
عماد در ۵ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۸، ساعت ۱۱:۰۷ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۰۶:
سلام دارم خدمت همه دوستان
به نظر بنده کسانی که اینجا هستیم همه درد یکسان داریم چون این شعر رو خوندیم
چه زیباست نگاه کنیم و ببینیم کُنه تمام نظرات به یک سمت هست چه خوب است که ببینیم همه به یک سمتیم
چه خوب است که همه در دل خود می گوییم
همه یارست و نیست غیر از یار
واحدی جلوه کرد و شد بسیار
آذردخت کمالان در ۵ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۸، ساعت ۱۰:۲۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۶۰ - زیافت تاویل رکیک مگس:
سلام . از خداوند بخاطر آشنایی با این وبسایت عالی، سپاسگزارم
خانم روفیا، یزدان یارتان باد. چقدر زیبا و رسا توصیف می فرمایید. ممنون از همه دست اندرکاران.
جناب آقای گوهری بسیار عالی.
ساکت در ۵ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۸، ساعت ۱۰:۱۱ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۳:
کلمه اسباب جمع سبب به معنی پیوند است و منظور از اسباب جهان، پیوندها و روابط حاکم بر جهان از جمله ثروت و قدرت است که بعضی از انسانها به واسطه این که سهم بیشتری از آن دارند در رفاه و آسایش بیشتری به سر میبرند. اکنون سخن خیام این است که گیرم همه اسباب جهان برای تو فراهم گردد و باغ شادی و نشاط تو سبز و خرم باشد، ولی بدان که این بساط عیش و عشرت پاینده نبوده و به زودی چون شبنمی که تنها پاسی از شب را بر دامن برگ سبزی آرمیده و به سر برده است، بر باد خواهی شد.
آرش غنی زاده در ۵ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۸، ساعت ۱۰:۰۹ دربارهٔ مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۱۴:
اگر فتحه بعد از جان برداشته شود مصرع بجای دوازده سیلاب یازده می شود .
آرش غنی زاده در ۵ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۸، ساعت ۰۹:۴۷ دربارهٔ مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۱۰:
مصرع دوم این معنا را می رساند که اعجاز در بداهه پردازی است .
آرش غنی زاده در ۵ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۸، ساعت ۰۹:۴۰ دربارهٔ مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۹:
وزن مصرع چهارم کاملا درست است . همه ی چهار مصرع دوازده سیلاب هستند .
آرش غنی زاده در ۵ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۸، ساعت ۰۹:۱۸ دربارهٔ مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۴:
دو ستان درست می فرمایند باد وزیده جامه ی شوهر سوخته و از عصبانیت شوهر شاعره روی برگردانده ( تصویری زیبا از نیم رخ شاعره ) که از شرم نیمه رو و گستاخی که داشته سوخته است .از خجالت و شدت توبیخ بر زمین نشسته بود یا خودش رو جمع و جور کرده بود که برخاسته تا آتش را بنشاند که گیسوش هم می سوزد .
آرش غنی زاده در ۵ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۸، ساعت ۰۸:۵۷ دربارهٔ مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۳:
یلان را سر و سینه ......
آرش غنی زاده در ۵ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۸، ساعت ۰۸:۵۵ دربارهٔ مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۳:
بسیار زیبا ست با ظرافت چهار ابزار .خود؛زره؛ خنجر و سپر . چهار عنصر . چهار وقت و نام چهار گل را در هر مصرع آورده است . دو بیت از فردوسی را به خاطرم آورد .
به روز نبرد آن یل ارجمند
به تیغ و به شمشیر و گرز و کمند
برید و درید و شکست و بیست
سلام را سر و سینه و پا و دست .
پاینده باشید
بابک چندم در ۵ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۸، ساعت ۲۳:۵۱ دربارهٔ ناصرخسرو » سفرنامه » بخش ۳۰ - قیساریه، کفرسابا، کفر سلّام:
"فرسنگ" از پارسی کهن می آید، که از ترکیب پارا (Para) + آسانگا (asanga) است -> پارا(آ)سانگا (Para(a)sanga) ...
(آ میانی حذف شده و به زبان نمی آید)
"پارا" در فارسی تبدیل شده به فَرا(ی) و وَرا(ی) ولی مفهوم خود را حفظ کرده، "آسانگا" هم چرخیده به سنگ...
"پاراسانگا" یا فَراسنگ یعنی فَرایِ سنگ که مشخص می کند در همان ازمنه آنرا برای اندازه گیری مسافت از یک سنگ تا سنگی دیگر در دشت و بیابان به کار می گرفتند...
بابک چندم در ۵ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۸، ساعت ۲۳:۳۰ دربارهٔ ناصرخسرو » سفرنامه » بخش ۲۸ - شهر طبریه:
"اسطان های" رخام و "اسطوان ها"، و ستون در فارسی...
از پارسی کهن می آیند-> استونا (Stuna) یعنی ستون و نزدیکی آن با استُن (stone) یا سنگ در انگلیسی...
ولی سنگ در پارسی کهن آسانگا (asanga) است...
نگین شفیعی در ۵ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۸، ساعت ۱۷:۲۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۱۹: