گنجور

حاشیه‌ها

سمیع الله در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۰۲:۱۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۴:

جناب ادیب ، رضا ساقی حاشیه و تفسیر شما بسیار خاطره انگیز ،ژرف نگر و پر مغز بود و الهه تفاسیر بود.

فردین در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۰۲:۰۵ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵:

چرا این همه معنی برای بودن و یا نبودن میسازیم در حالی که ما هیچ معنای واقعی نداریم. مثل تمام حیوانات ما هم به تکامل رسیدیم و تنها وتنها تکامل باعث فهم بیشتر ما شده و پی علت حتما باید باشیم...این یک چرخه از طبیعت هست که داره میچرخه .....ازپور سینا چه کسی بالاتر که بالاخره گفت نمیدانم از ارسطوچه کسی خدا باورتر بود که گفت میدانم که نمیدانم ...و برای همین جملش مکتب و کتاب به وجود آوردیم ... حرف الفبا چه وقت قبل انسان معنا داشت؟؟این ما بودیم معنا بهش دادیم این انسانه نخستین حیوانه تکامل یافته با فهم بیشتر که به دنبال معنا و توجیه برای خودش میگرده و الی ما مثل فرزندان بی پدریم.

ارسلان در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۰۱:۲۵ دربارهٔ سعدی » مواعظ » مراثی » در زوال خلافت بنی‌عباس:

به ظن قریب به یقین سعدی دیباچه گلستان را بعد از مرثیه قتل مستعصم-که قاعدتا چند هفته بعد از 9 صفر 656 بوده- نوشته و سروده است.
وجه جمع بین ناراحتی از هلاکت مستعصم و این خوشحالی زیر چیست؟
دراین مدت که ما را وقت خوش بود
ز هجرت ششصد و پنجاه و شش بود

ارسلان در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۰۱:۱۳ دربارهٔ سعدی » گلستان » دیباچه:

چرا سعدی در انتهای دیباچه می گوید حال ما در 656 هجری خوش بوده؟ این مطلب چگونه با مرثیه وی در قتل مستعصم عباسی سازگار است؟ ظاهر دیباچه نشان می دهد که در حوالی فروردین آن را نوشته و اگر بگوییم پس از اتمام اثر، دیباچه را مورد بازنگری قرار داده حدود تیرماه خواهد بود. چون گل و مل در تیر به بعد از صحراها می رود سی کارش تا اواخر اسفند. حمله مغول به بغداد و ازاله نجاست خلافت در ابتدای اسفند بوده. شیراز از حمله مغول در امان بوده و به نظر می رسد مرثیه را در ابتدای قتل مستعصم و این خوش حالی سال 656 را چند ماه بعد-لابد برای تقویت امان نامه مغولان به امنیت شیراز- سروده. در مجموع نیاز به بررسی بیشتری دارد رفع این تناقض خون گریستن آسمان در ماه دوم سال 656-مصادف اسفند- با حال خوش ماه ششم آن مصادف تیر.

ارسلان در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۰۱:۰۲ دربارهٔ سعدی » گلستان » دیباچه:

علمای فنون ادب را عقیده بر این است که بن مایه افکار سعدی برگرفته از میراث قرآن و عترت است. آن گونه که کتاب هایی در این زمینه نوشته شده و چنانکه احادیث مثنوی و آیات آن تدوین شده درباره سرچشمه الهامات دینی نظم و نثر سعدی نیز ده ها کتاب و پایان نامه می توان نگاشت.
مثلا شاید در این بیت زیبا:
کرم بین و لطف خداوندگار
گنده بنده کرده است و او شرمسار
اشاره به این مضمون دعای ابوحمزه ثمالی(که سحرهای ماه رمضان می خوانیم و اشک می ریزیم) نموده باشد:
فَبِحِلْمِکَ أَمْهَلْتَنِی وَبِسِتْرِکَ سَتَرْتَنِی حَتَّی کَأَنَّکَ أّغْفَلْتَنِی وَمِنْ عُقُوباتِ المَعاصِی جَنَّبْتَنِی ، حَتَّی کَأَنَّکَ اسْتَحْیَیْتَنِی.

ارسلان در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۰۰:۵۶ دربارهٔ سعدی » گلستان » دیباچه:

سعدی، افتخار ابدی ایران اسلامی.

مهدی در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۰۰:۳۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۱:

بدون شک یاد بغداد و عراق کردن هم در اشعاد حافظ و هم سعدی و دیگر شعرای هم قرن خودشون نشان از دلتنگی برای پیر و یار و معلم و شیخ رو داره رابطه ای در منزلت اهل تصوف که در مدح انسان کامل زمانه خود معنی میشه

محمد در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۲۳:۳۷ دربارهٔ سعدی » گلستان » دیباچه:

“عمر برف است و افتاب تموز”.
معنی اش میشود :
حکایت عمر ، حکایت برف است در افتاب تابستان !

خسرو ماهدادیان در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۲۳:۱۳ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۵:

منظور خاقانی از سلطان، مولویه؟؟؟

جواد در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۲۲:۲۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۳:

دکتر سروش مصرع اول بیت سوم را با یک``تا`` اضافه بر آنچه که اینجا درج شده میخونه، یعنی:
سال‌ها شد تا که بیرون درت چون حلقه‌ایم
با این شیوه خوانِش، وزن شعر درست میشه. اطلاع ندارم از چه مرجعی اشعار رو میخونم.

واحد در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۲۱:۲۳ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۱۶:

خوشا کوهان خوشا هامون خوشا دشت، خوشا آنان که این آلالیان کشت
وسی هند و وسی شند و وسی یند، همان کوه و همان هامون همان دشت
من سالها پیش این شعر رو خونده بودم و این شکلی توی ذهنم مونده بود.

جعفر عسکری در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۲۱:۱۵ دربارهٔ مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۱۹۱:

سلام
چون این آخرین رباعی مهستی ثبت شده و جای دیگری نمیشد اضافه و گوشزد کنم،ترجیح دادم در حاشیه ی آخرین صفحه باشه و البته به ضرورت رعایت حرف آخر
گر چشم چو آهوت وفا داشتی ای
از خوی پلنگ دست وا داشتی ای
با ما چه کنی به حسن روبه بازی؟
ای یوسف روزگار گرگ آشتی ای؟!
یک رباعی زیبا و ارزشمند از مهستی که از دیدگاه ادبی ، لغوی و دستوری قابل توجه است.
شاید آنچه که بیش و پیش از هر نکته مورد توجه خواننده قرار گیرد افعال بکار رفته در متن رباعی باشند.
داشتی ساخت کهن ماضی استمراری + ی پسوند تمنایی ساز که البته به دلیل التقای حروف "ی" و دشواری تلفظ، میانوند "ی" یا "ا" دیگری مابین آنها قرار می گیرد.
داشتی ای : اگر می داشت ، کاش می داشت
وجه تمنایی که بر مفهوم تمنا، درخواست و آرزو دلالت دارد و امروزه به شکل مذکور کاربرد ندارد.
نکته دیگر اینکه مهستی با ظرافت خاصی و با عنوان یوسف روزگار برای معشوق در واقع ردپا و تصویری زنانه از خود در شعر به جای میگذارد.
روبه بازی: کنایه از مکر و فریب و دغل کاری
گرگ آشتی: صلح به نفاق و مکر
منبع: مجموعه خطی متعلق به کتابخانه صائب پاشا در ترکیه به تاریخ تالیف 681 هجری قمری که به دلیل احتوای یک رباعی از خیام مورد توجه قرار گرفته و نخستین بار توسط استاد میرافضلی معرفی شد.

جعفر عسکری در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۲۰:۵۷ دربارهٔ مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۳۴:

سلام
ما را به دم پیر نگه نتوان داشت
در حجره ی دلگیر نگه نتوان داشت
آن را که سر زلف چو زنجیر بود
در خانه به زنجیر نگه نتوان داشت
بنت_البخاریه
1⃣ این رباعی معروف نخستین بار در تاریخ گزیده بنام بنت البخاریه آمده و اصولا باید با توجه به قدمت و اعتبار اثر بنام همین شاعر ناشناخته که اطلاعات دیگری در مورد او ارائه نشده؛ پذیرفته شود.
2⃣ تقریبا 200 سال بعد حکیمشاه در ترجمه مجالس النفائس این رباعی را بنام عایشه_مقریه ثبت کرده است.
3⃣ حدود 250 سال بعد آذر بیگدلی در آتشکده همین رباعی را این بار بنام مهستی گنجه ای آورده است.
4⃣ پس از آن تعدادی از تذکره نویسان که استفاده آنها از آتشکده بعنوان منبع مشهود است رباعی را به مهستی نسبت داده اند از جمله تذکره اسحاق بیگ ، نقل مجلس ، ریاض العارفین ، مجمع الفصحا ، خیرات حسان
5⃣ و بدین ترتیب در کتب و مقالات معاصر و با استناد بر منابع متاخر این رباعی بنام مهستی مشهور گشته است.
6⃣ رباعی در برخی نسخ قصه امیراحمد و مهستی آمده و چه بسا منبع آذر همین داستان بی تاریخ و نامعتبر بوده باشد! در هر حال انتساب این شعر به مهستی منتفی است.
7⃣ مولف تاریخ گزیده از بنت البخاریه و عایشه مقریه جداگانه نام برده و بنام هر کدام یک رباعی نقل کرده است؛ این مطلب نظر آقای محرابی مبنی بر یکی بودن این دو شخص را به چالش می کشد مگر اینکه دلایل مستند ارائه شود.

جعفر عسکری در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۲۰:۵۲ دربارهٔ مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۴۷:

سلام
در خلاصه الاشعار (721ق) و مونس الاحرار (741ق) رباعی زیر بدون نام سراینده نقل شده است:
ای باد که جان فدای پیغام تو باد
آن لحظه که بگذری بر آن حورنژاد
گو بر سر ره دلشده ای را دیدم
کز آرزوی تو جان شیرین می داد
این رباعی در جنگ لالااسماعیل (742ق) بنام مجد همگر شیرازی ثبت شده است.
در کتب و مقالات چاپی معاصر این رباعی با تغییر و تحریف به مهستی گنجوی منسوب شده؛ و تحریف چنان استادانه! بوده و خوش افتاده! که محقق سختگیری چون فریتز مایر نیز آن را در مهستی زیبا بنام مهستی آورده است:
ای باد که جان فدای پیغام تو باد
گر برگذری به کوی آن حورنژاد
گو بر سر راه مهستی را دیدم
کز آرزوی تو جان شیرین می داد
این انتساب ظاهرا نخستین بار در مقاله آقای فریدون نوزاد در مجله گلهای رنگارنگ (1323ش) و پس از آن در چهار شاعره بزرگ ایران (1329ش) بدین شکل تحریف شده ثبت شد؛ و با چاپ در کتابهای زنان سخنور و دیوان مهستی گنجوی در سال 1335ش بنام مهستی تثبیت شد!

جعفر عسکری در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۲۰:۴۲ دربارهٔ مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۳۳:

سلام
پشت دل خرمی به جز روی تو نیست
آرامگه خلق به جز کوی تو نیست
آن طاق که جفت است تو و سایه ی تو
وآن جفت که طاق است جز ابروی تو نیست
این رباعی نخستین بار بدون ذکر نام شاعر در سفینه دستنویس همایی (651 ق) ثبت شده، در مونس الاحرار ( 742 ق) نیز بدون نام سراینده نقل شده و در نسخه خطی دانشگاه استانبول کتابت سده 8 به نام مهستی آمده است.
رباعی ویژگیهای سبک سخن مهستی را داراست. با اشاره ای ظریف که به بازی طاق و جفت دارد به اعتباری می توان گفت شهرآشوب است. ویژگی دیگر سخن مهستی نیز که همانا بازی با الفاظ و استفاده از صنایع بدیع لفظی و معنوی چون ایهام ، تضاد ، جناس ، مراعات نظیر و ... است؛ در این رباعی مشهود است.
#طاق در اینجا در دو معنی بکار رفته است
1. در مصرع آخر به مفهوم خمیدگی و انحنا
طاق: آنچه خمیده باشد، انحنا، خمیدگی، مجازا بر خمیدگی ابرو و کمان اطلاق شود.
حافظ گوید:
طرب سرای محبت کنون شود معمور
که طاق ابروی یار منش مهندس شد.
2. در مصرع سوم در معنای فرد
طاق: فرد، تک ، یگانه، متضاد زوج. گویا نوشتار صحیح آن تاق باشد و صورت یا تعریبی از تا، تای یا تک است.
طاق و جفت: فرد و زوج، بازیی است که از چیزی یک یا چند عدد در دست دارند و از حریف جفت یا طاق بودن آن پرسند جواب حریف اگر مطابق واقع افتد برده، وگرنه باخته باشد.
وحید قزوینی گوید:
طاق و جفتی باختم با ابرویش، دلدار برد
طاق بود ابروی او، من جفت گفتم یار برد.

محمد در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۶:۴۳ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱:

این شعر را در کتاب فارسی دبیرستان داشتیم.
کاش با گذشت زمان این مفاهیم ارزشی کم رنگ نمی شد.

محمد زمانی در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۶:۳۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۰۶ - تزییف سخن هامان علیه اللعنة:

من این دوبیت را اینگونه خواندم
نردبان این جهان ما و منیست
عاقبت این نردبان افتادنیست
لاجرم هرکس که بالاتر نشست
استخوانش سختر خواهد شکست

ا کاردان در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۶:۳۰ دربارهٔ محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۷:

سلام
این بیت به این گونه صحیح است:
لب می‌گزم از حسد که دارد ...

nabavar در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۴:۱۸ دربارهٔ حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۶:

گرامی حمید
نمی دانم چرا صدای پیش بعد از تشدید صدای زبر نوسته می شود
دُرِّ عدن درست است
امید که اینبار ،،،،،

nabavar در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۴:۱۵ دربارهٔ حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۶:

پوزش گرامی حمید
دُرِّ عدن درست است

۱
۱۸۵۹
۱۸۶۰
۱۸۶۱
۱۸۶۲
۱۸۶۳
۵۴۱۶