گنجور

حاشیه‌گذاری‌های امین کیخا

امین کیخا


امین کیخا در ‫۱۰ سال قبل، یکشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۳، ساعت ۰۱:۰۷ دربارهٔ اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۱۹ - الوقت سیف:

علامه می فرماید وقت را همچون خطی پنداشتی . نماره ( اشاره ) دارد به non- liner بودن و نا خطی بودن زمان که شگفت باوریست . درود بر این مرد غورکاو .

 

امین کیخا در ‫۱۰ سال قبل، چهارشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۳، ساعت ۰۰:۱۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۷۷:

فریبا جان با درود به شما البته انگلیسی ناکاستومندی نوشته اید ولی به گمانم بیشترمان اینجا به فارسی نوشتن بنازیم و ببرازیم . صقال معنای صیقلی می دهد و همان صقال گویا درست است .

 

امین کیخا در ‫۱۰ سال قبل، یکشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۳، ساعت ۱۲:۱۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۴:

حاتم جان من هر پندی را می پذیرم هیچ وقت بیشتر از خاک نبوده ام و چندگاهی است که هتا نمی نویسم . تنها پاسخ دوستان را می نویسم . درود به شما و درود به همه بندگان نیکوکار

 

امین کیخا در ‫۱۰ سال قبل، یکشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۳، ساعت ۱۲:۰۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۷:

علیرضا جان با درود بر شما . در زمانه ای که موسیقی نژاده و ردیفی ایران دستخوش کم مهری است از دست دادن استادی بزرگوار از موسیقی گزندی گران خواهد بود . من به این خوش هستم که هنر های مردان دانا و بزرگوار از جانهاشان زدوده نخواهد شد و آن جان بزرگوار همچنان سرچشمه تابش و الهام به رهروان هنر و ادبیات خواهد ماند .

 

امین کیخا در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۳، ساعت ۲۱:۰۲ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۶:

فرهاد بزرگوار البته شما دانا و برازنده هستی و من در تو بزرگواری می بینم ولی ایستادگی به خود و یا قایم به ذات بودن جسم را هیچ کس ندیده ام از گذشتگان بگوید . بنا بر نگرش بیشتر حکیمانمان این روان است که کار هر جنبنده ای را اداره می کند . و گر نه جسم مرده را همه می بینند که می پوسد و می فرساید . ولی کسی نمی شناسیم که پاشیدگی و پراشیدگی روان کسی را گزارش کرده باشد و فردید روانپزشکان از روان پریشی از میان رفتن روان نیست . اینکه در قران مجید هم برای جنبنده یا به عربی دواب و دائب واژه آمده است نیز داستان از این دارد که روح بر هر جنبنده ای چیرگی دارد . البته از میان کسانی هستند که دامنه روح داشتن را به بربستگان و جمادات هم می کشانند .

 

امین کیخا در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۳ اردیبهشت ۱۳۹۳، ساعت ۰۱:۲۳ دربارهٔ اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸:

میل به عربی انحراف هم می شود به فارسی اما گرایش است . گرایند معنی احتمال می دهد اما .

 

امین کیخا در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۳ اردیبهشت ۱۳۹۳، ساعت ۰۱:۱۹ دربارهٔ اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶:

لت دوم بیت اول باید رفتم درست باشد بجای رفتن

 

امین کیخا در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۳ اردیبهشت ۱۳۹۳، ساعت ۰۱:۱۶ دربارهٔ اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵:

اصل به عربی یعنی ریشه و فرع به عربی یعنی شاخه اما به فارسی اصل می شود پایه و فرع می شود پیرایه ! اما واژه های دیگری هم هست که معنی اصل می دهد یکی بنداد دیگری مهاد و سدیگر بنیاد که از این سه مهاد را برای PRINCIPLE بهتر می دانم و نیز بنداد را برای سرچشمه و اساس !

 

امین کیخا در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۳، ساعت ۱۵:۳۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۵:

bebakhshid felan farsinevis keyboardam kharab ast ! vali manzouram ine ke navard va nanavard mishavad sezavar /nasezavar dar in sheer bekhosos ! vard e gol ham yani sezavar e gol

 

امین کیخا در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۳، ساعت ۱۳:۲۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۳:

نظر حضرت عالی در مورد شکر لب هم در ست است یعنی شکردن و شکار معنی دریدن می دهد هنوز در خوزستان شیک یعنی چاکی که چاقو می دهد .

 

امین کیخا در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۳، ساعت ۱۳:۲۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۳:

با درود بر شرح سرخ بر حافظ . درست می فرمایید من کمی کلان نویسی و کلی نویسی کردم . راستش را اگر بخواهید cleft lip یک نقص تکاملی در ناحیه دهان و لب است که جز اختلالات mid line defect s است که گروهی نا بسامانی را در بر میگیرد از نبودن کرپوسکلزوم در مغز تا نبود ساکروم و خاج در لگن و بیماریهای سپتوم دهلیز و شکمچه قلبی را هم شامل می شود . من کلی گویی کردم چون می ترسیدم دانشفروشی کرده باشم یا اینکه در این انجمن نرمدل و مهربان سخن نا پیوسته به بحث و جستاری نوشته باشم .

 

امین کیخا در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۳، ساعت ۱۳:۱۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۴۵:

مهدی جان همه نیکان و سروران یک سخن فرموده اند و آن راستی یا حق است که همان هستی بیدریغ و بخشاینده پیدا و نا پیداست و جناب نبی اکرم استوار کننده همه پیامبران پیش از خودش است . برادر همه نیکی یکی است . و همه بدی از دوری گزیدن از این یک نیکی .

 

امین کیخا در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۳۰ فروردین ۱۳۹۳، ساعت ۱۲:۴۴ دربارهٔ اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۶:

این هم یک نمونه دیگر از زیبایی های ترک ها . در حلق دل شیفته شد حلقه به شوخی . یعنی قلاب در حلق دل شیفته شد . نام دیگر قلاب نشپیل است که رودکی به کار برده است .

 

امین کیخا در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۳، ساعت ۰۸:۵۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴:

درود بر پیشگوی بزرگوار البته من تنها بر ریشه شناسی پافشاری کردم نه بر پالودگی نژادی که از نژاد پرستی بیزارم . بدلیل زیستنم در خوزستان هر روز شاهد جوانمردی و بزرگواری و بخشندگی عرب ها هستم که بسیار هم دوستشان دارم .سپاس برای میانه روی ای که کردی .

 

امین کیخا در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۶ فروردین ۱۳۹۳، ساعت ۰۰:۳۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵:

همیشه زود دیر می شود ! شما کسی نیستی که نیاز به هم اندیشی داشته باشی نیک می دانی چه باید کرد . من البته با همه هستی ام به شما درود دارم و نامت را بلند می خواهم و جانت را پر فروغ ! خیر پیش .

 

امین کیخا در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۳، ساعت ۰۸:۵۸ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۱۰:

بنی آدم بسیار زیبا نوشتید ولی خدا را که این همفاز شدن را می بایست می زدودید ! هماهنگ شدن و همراهی و همپایی و همپویی و ......بود ولی رویهمرفته نگاه بلندتان مانع از خرده گیری از شما می شود خاک پای توییم برادر

 

امین کیخا در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۳، ساعت ۰۱:۰۸ دربارهٔ اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۸:

در لت دوم از بیت 7 می فرماید از صاعی که در بار ما است شرمساری خواهیم برد و خواست شاعر از در بار درون بار است نه دربار شاهی پس باید دربار جدا نوشته شود . داستان حضرت یوسف است به ظاهر

 

امین کیخا در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۲۴ فروردین ۱۳۹۳، ساعت ۱۴:۱۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۳۶:

شکردن و شکاردن یعنی شکار کردن ولی در واقع معنی دریدن می دهد لب شکری یا شیکوری همان cleft lip است . اما لب شکرخا و شکرمز والله اعلم که نزد من کانسته ( مجهول ) است !

 

امین کیخا در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۲۴ فروردین ۱۳۹۳، ساعت ۱۴:۰۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۳۶:

خوب استاد ساده ترین شکل ساختن یک پیمانه خالی کردن یک شاخ گاو است و البته آراستن آن با سیم و زر حاصل آن یک پالغ یا بالغ است در فرهنگ اسدی توسی هست ولی تگوک هم فارسی است گویا جامی برای سران و سروران بوده است .

 

امین کیخا در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۲۴ فروردین ۱۳۹۳، ساعت ۱۴:۰۴ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هفتم در تأثیر تربیت » حکایت شمارهٔ ۱۸:

براند به فارسی مس شود دخشه !

 

۱
۱۵
۱۶
۱۷
۱۸
۱۹
۱۶۲
sunny dark_mode