در جهان زاغ اگر دعوی شهباز کند
مشت خود را بر مرغان چمن باز کند
ز آنکه شهباز نه تنها هنرش پرواز است
ورنه هر مرغ توانست که پرواز کند
کار هر بوالهوسی نیست دم از عشق زند
ساحر اینجا نتوان دعوی اعجاز کند
خواجه شو، بنده حرص و طمع و آز مباش
ای بسا فتنه که حرص و طمع و آز کند
تا دل از قید تعلق نشد آزاد چو سرو
خویشتن را نتوانست سرافراز کند
آنکه نادم شود از کردهٔ خویش آخر کار
فکر انجام خود آن به که ز آغاز کند
مرغ حقگو چو ز حق گفتن خود گشت خموش
جغد، جا در صف مرغان خوشآواز کند
(صابر) این آن غزل نغز (غمام) است که گفت
«چون نسیم سحری پرده گل باز کند»
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شاعرانه به مقایسه زاغ و شهباز میپردازد و نشان میدهد که شهباز تنها با پروازش شناخته نمیشود، بلکه هنرهای دیگری نیز دارد. صحبت از عشق و حرص و طمع است و اینکه نباید به سادگی ادعای عشق کرد. برای رسیدن به جایگاه والا باید از قید تعلقات آزاد شد. همچنین، اشاره میشود که بهتر است انسان از اشتباهاتش عبرت بگیرد و به اصلاح کارهای خود بپردازد. در نهایت، به آن اشاره میشود که راستگویی میتواند باعث سکوت و کنارهگیری فرد شود، در حالی که برخی به فریب و نغمههای شیرین روی میآورند.
هوش مصنوعی: اگر زاغی در دنیا ادعای شجاعت و قدرت یک شهباز را بکند، باید نشان دهد که میتواند خود را در برابر پرندگان دیگر به نمایش بگذارد.
هوش مصنوعی: شهباز تنها به خاطر پروازش مشهور نیست، زیرا هر پرندهای میتواند پرواز کند.
هوش مصنوعی: عشق به سادگی برای هر کسی نیست؛ تنها کسی که واقعاً هنر جذب و جلب عشق را دارد، میتواند درباره آن صحبت کند. در اینجا، فقط افراد خاصی میتوانند چنین ادعاهایی کنند.
هوش مصنوعی: خواهان نباش که در دام حرص و طمع بیفتی، زیرا این احساسات میتوانند باعث مشکلات و تنشهای زیادی شوند.
هوش مصنوعی: تا زمانی که دل از وابستگیها رها نشود، مانند سرو بلند نمیتواند به مقام والایی دست یابد.
هوش مصنوعی: کسی که از اعمال خود پشیمان میشود، بهتر است در مورد نتیجه کارش از همان ابتدا فکر کند تا در پایان دچار پشیمانی نشود.
هوش مصنوعی: پرندهای که به حق و حقیقت میپردازد، وقتی از گفتن آن خودداری کند، در صف پرندگان خوشصدا که آواز میخوانند، قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و دلنشینی اشعار غمامی اشاره دارد و به تصاویری اشاره میکند که در آن، مانند نسیم صبحگاهی، روح زندگی و زیبایی را به نمایش میگذارد. منظرهای است که در آن، گلها با آرامی و لطافت باز میشوند و زیباییهای جهان نمایان میشود. این بیانگر احساسی از لطافت و سرزندگی در طبیعت است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون نسیم سحری پردهٔ گل باز کند
باغ را بلبل خوشنغمه پرآواز کند
همین شعر » بیت ۸
(صابر) این آن غزل نغز (غمام) است که گفت
«چون نسیم سحری پرده گل باز کند»
غزل کامل غمام همدانی:
چون نسیم سحری پردهٔ گل باز کند
باغ را بلبل خوشنغمه پرآواز کند
کاشکی مطرب ما نیز به هنگام صبوح
خیزد از خواب و نوای طربی ساز کند
آنکه دل برده ز من گر بشناسد زاهد
عقل خام از سر بیمغزش پرواز کند
بینیاز است ز عشق من و جانبازی غیر
نازنینیست که بر جان و جهان ناز کند
دل برد چون بگشاید ز رخ خوب نقاب
جان دهد چون لب شیرین به سخن باز کند
دلربایی که لبش رشک مسیحا باشد
عجیب نیست اگر دعوی اعجاز کند
ناگزیر است که روی از همه برگرداند
هرکه رخ جانب آن دلبر طناز کند
با ردیف مژگان صفشکن خوبان است
کی نظر سوی من قافیهپرداز کند
طبع موزونش اگر شعر سراید چو غمام
همدان را به سخن غیرت شیراز کند
شب هجران که دلم نوحه گری ساز کند
با خیالت گله هجر تو آغاز کند
آنچنان زار بگریم ز پریشانی دل
که اجل تا به سحر صد رهم آواز کند
ای بسا فتنه که از چشم تو در آفاق است
[...]
ای که عنف تو اگر سرکشی آغاز کند
کوه را تیغ مرصّع ز کمر باز کند
شوق دیدار تو چون چشم مرا باز کند
مژه پیش از نگهم سوی تو پرواز کند
قیمت حسن ز بس عشق تو افزود کنون
داغ غم بر جگر سوختگان ناز کند
به مسیح ار چمن داغ مرا بفروشند
[...]
مطربی کو که بخورشید رخش ناز کند
چون کند کرم دف از شعله آواز کند
در تن نای چو جان از لب شیرین بدهد
سفر بیخودیم را بدمی ساز کند
مرغ دل در قفس سینه بمیرد، به از آن
[...]
هر دلی را که محبت صدف راز کند
زخمش از تیغ محال است دهن باز کند
عاشق از سرزنش خلق چرا اندیشد؟
شمع جایی که زبان در دهن گاز کند
کوه تمکین ترا ناله بود خنده کبک
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.