گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
میرزا حبیب خراسانی

بخاطر از کسی باری ندارم

بعالم با کسی کاری ندارم

در این گلشن که نزهتگاه جان است

تعلق با گل و خاری ندارم

نباشد قصد آزارم کسی را

که با کس قصد آزاری ندارم

بجز نزهتگه جان و دل خویش

هوای سیر گلزاری ندارم

مرا چون جز خرابی مقصدی نیست

دگر حاجت بمعماری ندارم

نهفته نیست در جیبم زر و سیم

که بیم از دزد و طراری ندارم

کند عیبم برندی شیخ و زاهد

من از عیبی چنین، عاری ندارم

نه در مسجد پذیرندم نه در دیر

که تسبیحی و زناری ندارم

نشان از شید شیخ و زرق زاهد

بغیر از دلق و دستاری ندارم

که در دست از متاع خر فروشان

بجز پالان و افساری ندارم