کسی کو عشقبازی پیشه دارد
کی از رسواشدن اندیشه دارد
دل ریشی که خون از وی نجوشد
چو سنگی دان که زخم تیشه دارد
مکش از سینه ریشم که تیرت
بود نخلی که در جان ریشه دارد
دل قدسی نمیترسد ز شادی
که شیری چون غمت در بیشه دارد
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
کسی کو عشقبازی پیشه دارد
کی از رسواشدن اندیشه دارد
دل ریشی که خون از وی نجوشد
چو سنگی دان که زخم تیشه دارد
مکش از سینه ریشم که تیرت
بود نخلی که در جان ریشه دارد
دل قدسی نمیترسد ز شادی
که شیری چون غمت در بیشه دارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کسی کاو تخم کشتن پیشه دارد
همیشه دل در آن اندیشه دارد
کسی کو از محال اندیشه دارد
شبانروزی تحیر پیشه دارد
همیشه سوگواری پیشه دارد
همیشه عاشقی اندیشه دارد
در این کار او سزد کاندیشه دارد
مرا دربار سنگ ، او شیشه دارد
زمین او را به بند از ریشه دارد
سپهرش چون پری در شیشه دارد
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.