گنجور

 
قدسی مشهدی

از ضعف، ناله‌ام به سراغ اثر نرفت

بیمار ماندم و به مسیحا خبر نرفت

اشکم ز باد دستی مژگان به خاک ریخت

کس را چو من ز رشته ستم بر گهر نرفت

داغم ز ناتوانی فریاد خویشتن

کز بس ضعیف بود ز یاد اثر نرفت

هرگز نرفت قاصد اشک من از پی‌اش

کز رشک، دیده چند قدم پیشتر نرفت

باشد حرام، بی طلب درد، زندگی

آن رگ، بریده به، که پی نیشتر نرفت

ناصح نبست لب ز ملامت به کشتنم

در راه عشق رفت سر و دردسر نرفت

بر وی ز هر طرف نظری باز شد به عیب

آن را که چشم جانب عیب از هنر نرفت

تا مغز استخوان، دم نظّاره‌ام چو شمع

جز وی ز تن نرفت که نور بصر نرفت

بر حال دل چگونه بگریم که در دلم

یک قطره خون نماند که از چشم تر نرفت

از دیده موج اشک به صد خون دل گذشت

طوفان هم از سفینه ما بی‌خطر نرفت

رسوای خلق کرد مرا اشک پرده‌در

نگریستم دمی، که به عالم خبر نرفت

پیغام ما ز هند به ایران که می‌برد؟

صد نامه‌آور آمد و یک نامه بر نرفت

گردون به صد شکست تن از من رضا نشد

بر شیشه هم ز سنگ، جفا اینقدر نرفت

باریک اگر شوی به سخن بهترک بود

هرگز کسی چو رشته به مغز گهر نرفت

مگذار گو میان شهیدان عشق پا

اول قدم کسی که به خون تا کمر نرفت

داغم که وقت رفتن شبگیر، سوی باغ

بلبل چرا به غارت باد سحر نرفت

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
اوحدی

از پیش دیده رفتی و نقش از نظر نرفت

جان را خیال روی تو از دل به در نرفت

این آتش فراق، که بر می‌رود به سر

از دیگ سینه در عجبم کو به سر نرفت!

آخر که دید روی تو، ای مشتری لقا

[...]

عبید زاکانی

هرگز دلم ز کوی تو جائی دگر نرفت

یکدم خیال روی توام از نظر نرفت

جان رفت و اشتیاق تو از جان بدر نشد

سر رفت و آرزوی تو از سر بدر نرفت

هرکو قتیل عشق نشد چون به خاک رفت

[...]

سلمان ساوجی

سر، در رهش، نهادم و کاری به سر، نرفت

با او به هیچ حیله مرا دست، در نرفت

پایم ز دست رفت و نیامد رهم، به سر

در راه او برفت سرم، پا اگر نرفت

بیچاره را چو در طلبش، پای، سست گشت

[...]

اهلی شیرازی

رفتی و نقش روی تو از چشم تر نرفت

خال توام چو مردم چشم از نظر نرفت

خاری که از ره تو بپای دلم خلید

تا سر نزد ز خاک من از دل بدر نرفت

کارم بجان رسید ز زخم زبان خلق

[...]

کلیم

آهم ز سرکشی بتلاش اثر نرفت

هر جا ندید روی دل آنجا دگر نرفت

چون یافت اینکه شربتش از خون عاشقست

بیمار چشم تو که طبیبش بسر نرفت

با آنکه در رهت ز دو عالم گذشته ایم

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه