گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
قاسم انوار

دل شوریده را تمنا تو

در سرم مایهای سودا تو

صورت کون چون معماییست

کاشف سر این معما تو

در تماشای صورت و معنی

هم تماشاگر و تماشا تو

هرچه دیدیم در جهان کم و بیش

همه «لا» بوده اند، الا تو

هرکجا در زمانه غوغاییست

همه سر فتنهای غوغا تو

هر کرا قبله ای بود بیقین

عشق را قبله و مصلا تو

حکم تو منع فتنه فرماید

پس کنی فتنها بعمدا تو

قاسمی از در تو در تو گریخت

که مفر هم تویی و ملجا تو